داستان فیلم در دههی ۱۹۳۰ هالیوود روی میدهد و روزهای زندگی «هرمان جی. منکویتس» فیلمنامهنویس برندهی اسکار «شهروند کین» (Citizen Kane) و نزاعهای درونی و حرفهای او برای به اتمام رساندن فیلمنامهی این اثر کلاسیک به کارگردانی «ارسن ولز» را روایت میکند.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
MercrooFA
MercrooFA
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۱۶:۱۴
روایتی تلخ و واقعگرایانه از دشواریهای فیلمنامه نویسی و کمبود توجه به نویسندگان در سینما. فیلم منک، قصهای از جسمی مجروح و زمانی محدودِ شصت روزه برای کامل کردن یک فیلمنامه که بعد ها همان فیلمنامه تبدیل به یکی از بهترین آثار هرمن جی منکوویچ میشود، است. فیلمی آرام و افسرده با تم \"همشهری کین\" اورسون ولز. و اما خود منک؛ کارگردان و بازیگر و فیلمبردار و طراح صحنه و تهیه کننده خوب، در کنار یک فیلمنامهای کسل کننده و خشک و خنثی. داستانی اعتراضی نسبت به جبهه کاپیتالیسم و سرمایهداران بیفکر هالیوودی. شخصیت پردازی های ضعیف و زندگی زناشویی کسلکنندهی منک، ما را به نتیجهای در آخر فیلم نمیرساند. سکانسهای بیروح دراماتیک و صحنهی بی هیجان تصادف منکوویچ و شکستن پاهایش. در بهترین حالت ، منک میتواند بدترین اثر دیوید فینچر باشد. صحنههای اضافی و معرفی بد شخصیت اورسون ولز، از فیلم ناامیدتان میکند. 《تمام حرف فیلم این بود که در رابطه با فیلم همشهری کین، چرا باید کانون توجه بر اورسون ولزِ کارگردان و بازیگر باشد. فینچر درخشش و عظمت ولز را در فیلمش نقض نمیکند اما اعتراضش نسبت به وضعیت سینمایی را به تصویر میکشد. بدون شک همشهری کین را اورسون ولز به تنهایی خلق نکرده است؛ فیلمنامه نویس نابغه و فیلمبردار ماهر و دیگر عوامل نیز در خلق این فیلم باشکوه نقش کمی نداشتند. چه مشقت هایی که هر کدام باید برای خلق اثر و کسب رضایت پشت سر بگذارند و به ازای تلاششان مزد نگیرند.》شاید فینچر میتوانست این پیامش را رساتر و شاعرانهتر به مخاطب برساند. درآخر، منک را میتوان فیلمی کلاسیک گونه تلقی کرد که با دیدنش شاید احساسات و هیجانات هر فردی برانگیخته نشود، در نتیجه، فیلم، احساسات را مورد هدف قرار نمیدهد و بیشتر بیننده را به فکر وامیدارد. فیلم باید قلب و مغزتان را همزمان باهم درگیر کند. شاید همین مهم، دلیلی برای شکست فیلم منک در زمینهی هنری و سینمایی باشد. 6/10
۳
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Majik
Majik
۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ۱۲:۰۸
حاضرم قسم بخورم هیچ ایرانیای نیست که اپسیلونی این فیلم گوه رو فهمیده باشه. هرکسی حتی اپسیلونی از این چاه توالت تعریف کرده باشه همهش اداییه. این همه دیالوگ و شخصیت، کدومشونو اپسیلونی شناختید؟ سخت میشه اسم این عندونی رو فیلم گذاشت. یک ضرب رفت تو لیست بدترینهای عمرم. ای کاش این آشغال به دوران کرونا نمیخورد، دوست داشتم بدونم چند نفر تو سالن سینما تا آخر میتونن فیلم رو تحمل کنن.
۰
۱۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
ALI MOLA
ALI MOLA
۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۲۳
من شخصا نفهمیدم که دقیقا فینچر از ساخت این فیلم هدفش چیه برای همین نظر نمیدم که فیلم خوبیه یا بدیه ولی فلشبک های فیلم واقعا کار نمیکنن نه چیزی به فیلم اضافه میکنن نه چیزی ازش کم میکنن به نظر میاد تمام هدفشون طولانی کردن فیلم بوده تا تایم فیلم به جایی برسه که بهش بشه عرفا گفت فیلم سینمایی برای ساخت فیلم بیوگرافیکال راه های بهتری هم بود ولی فینچر بدترینش رو انتخاب کرده
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Shabahang
Shabahang
۳۰ فروردین ۱۴۰۰ ۲۲:۱۴
این فیلم فاقد عنصر جذابیت و غیر فینچری ترین فیلم دیوید فینچره!!!! شاید بعضی از طرفداران فیلم همشهری کین باهاش ارتباط برقرار کنند، تازه اونم شاید دیدگاه فینچر رو مبنی بر اینکه هرمان جی منکویتس همه کاره فیلم همشهری کین بود و اورسن ولز یه فرصت طلب بود که موفقیت اون فیلمو به نام خودش ثبت کرد نپسندن!!!! تنها چندین جا دیالوگ های high class داره همین و بس هیچی دیگه نداره!!!! بماند از نظر من فیلم همشهری کین هم overrated هست!!!! به زور تو 3،4 روز تیکه تیکه دیدمش تا تمومش کردم از بس حوصله سربر بود!!!! نمره ی من به این فیلم 6 از 10
۱
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
ninaz
ninaz
۲۷ فروردین ۱۴۰۰ ۱۱:۱۹
اجزای خوبی داره این فیلم ولی من نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و همشو زدم جلو پیشنهادش نمیدم
۱
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ