من به امید اینکه فیلم مفاهیم فلسفی این چنینی درباره زندگی رو عمیق بررسی بکنه قسمت اول رو دیدم
اصلا بررسی و گفت گو های عمیقی نبود خیلی سطحی به پرسش های کلی پرداخته بود که روح هست یا نه و جواب مبهمی که همه ما میدونیم اینکه کسی نمیدونه
و کلا دو سه جای فیلم کوتاه درباره این موضوعات صحبت شد و برای من جذاب نبود
اگر طوری بود که با پاسخ های تخصصی تر و نظر فیلسوف های مختلف و دانشمندان و.. به بررسی این موضوعات میپرداختند عالی میشد
بررسی قسمت اول:
قسمت اول این مجموعه، حاوی عمیقترین مفاهیم فلسفی میباشد که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کردهاست: عشق، مرگ، خدا، معرفت و... اما مهمتر از همهی اینها، دیالوگهای پدر و پسری است که سیری دیالکتیکی (مباحثه و مناظره محوری) را طی میکند. این سیر که حاصل تزها و آنتیتزهای این دو نفر است، به قدری قسمت اول را قدرتمند میکند که به نظر میرسد بقیهی قسمتها سنتز همین دیالکتیک باشند. این تحتالشعاع قرار گرفتن، ثابت میکند که قسمت اول را که درونمایهای توحیدی دارد باید تافتهای جدا بافته دانست. اصل موضوع در این قسمت، اعتماد به دادههای یک کامپیوتر و قطعیت دربارهی آن است که کودکی را به کام مرگ می برد؛ همزمان شدن گریهی مریم مقدس با گریهی پدر در این قسمت صحهای بر این مدعاست که این پسربچه همان مسیح است که قربانی می شود تا گناهان همگان بخشیده شود و در قسمت های بعد این اتفاق میافتد. اگر هم در یک قسمت کسی مجازات میشود، قبل از آن حداقل توسط خود «کیشلوفسکی» بخشیده شدهاست.
«ده فرمان» را میتوان در نحوهی مواجههی جامعه با مقولهی \"گناه\" مشاهده کرد. گناهانی که مخاطب را بر سر یک دوراهی اخلاقی قرار میدهد: یکی \"قضاوت\" و دیگری \"بخشش\". «کیشلوفسکی»، راه دوم را انتخاب میکند؛ اما لازمهی نیل به این هدف، قضاوت است.
مخاطب علاوهبر رویارویی عینی با مفاهیم جامعهشناسانه از قبیل زوال اخلاقی جوامع غربی، با راهکارهای خلاصی از آن نیز آشنا میشود. «ده فرمان» راهحل را در این میبیند که فرهنگ خشونت را تبدیل به فرهنگ تساهل و تسامح کنیم. اصولاً حرف «کیشلوفسکی» این است که هرکسی از ده فرمان مقدس تخطی کند، قابل بخشیدهشدن است (بهجز قسمت اول) و شرط این بخشش، ایثار است. اینجاست که ده فرمان موسوی با بخشش عیسوی درآمیخته میشود.
در علم تأویل فیلمساز، گناهان لازم و ملزوم یکدیگر معرفی میشوند و گونهای از وحدت در کثرتی دهگانه متجلی میشود. «کیشلوفسکی» قصد دارد با رویکردی انسانگرایانه، فرهنگ نسبیت را در جامعه جا بیندازد.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
mammadsn
mammadsn
۲۳ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۵۲
من به امید اینکه فیلم مفاهیم فلسفی این چنینی درباره زندگی رو عمیق بررسی بکنه قسمت اول رو دیدم اصلا بررسی و گفت گو های عمیقی نبود خیلی سطحی به پرسش های کلی پرداخته بود که روح هست یا نه و جواب مبهمی که همه ما میدونیم اینکه کسی نمیدونه و کلا دو سه جای فیلم کوتاه درباره این موضوعات صحبت شد و برای من جذاب نبود اگر طوری بود که با پاسخ های تخصصی تر و نظر فیلسوف های مختلف و دانشمندان و.. به بررسی این موضوعات میپرداختند عالی میشد
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
amir102030
amir102030
۲۸ تیر ۱۴۰۱ ۰۹:۳۰
بررسی قسمت اول: قسمت اول این مجموعه، حاوی عمیقترین مفاهیم فلسفی میباشد که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کردهاست: عشق، مرگ، خدا، معرفت و... اما مهمتر از همهی اینها، دیالوگهای پدر و پسری است که سیری دیالکتیکی (مباحثه و مناظره محوری) را طی میکند. این سیر که حاصل تزها و آنتیتزهای این دو نفر است، به قدری قسمت اول را قدرتمند میکند که به نظر میرسد بقیهی قسمتها سنتز همین دیالکتیک باشند. این تحتالشعاع قرار گرفتن، ثابت میکند که قسمت اول را که درونمایهای توحیدی دارد باید تافتهای جدا بافته دانست. اصل موضوع در این قسمت، اعتماد به دادههای یک کامپیوتر و قطعیت دربارهی آن است که کودکی را به کام مرگ می برد؛ همزمان شدن گریهی مریم مقدس با گریهی پدر در این قسمت صحهای بر این مدعاست که این پسربچه همان مسیح است که قربانی می شود تا گناهان همگان بخشیده شود و در قسمت های بعد این اتفاق میافتد. اگر هم در یک قسمت کسی مجازات میشود، قبل از آن حداقل توسط خود «کیشلوفسکی» بخشیده شدهاست.
۳
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
amir102030
amir102030
۲۸ تیر ۱۴۰۱ ۰۹:۲۱
«ده فرمان» را میتوان در نحوهی مواجههی جامعه با مقولهی \"گناه\" مشاهده کرد. گناهانی که مخاطب را بر سر یک دوراهی اخلاقی قرار میدهد: یکی \"قضاوت\" و دیگری \"بخشش\". «کیشلوفسکی»، راه دوم را انتخاب میکند؛ اما لازمهی نیل به این هدف، قضاوت است. مخاطب علاوهبر رویارویی عینی با مفاهیم جامعهشناسانه از قبیل زوال اخلاقی جوامع غربی، با راهکارهای خلاصی از آن نیز آشنا میشود. «ده فرمان» راهحل را در این میبیند که فرهنگ خشونت را تبدیل به فرهنگ تساهل و تسامح کنیم. اصولاً حرف «کیشلوفسکی» این است که هرکسی از ده فرمان مقدس تخطی کند، قابل بخشیدهشدن است (بهجز قسمت اول) و شرط این بخشش، ایثار است. اینجاست که ده فرمان موسوی با بخشش عیسوی درآمیخته میشود. در علم تأویل فیلمساز، گناهان لازم و ملزوم یکدیگر معرفی میشوند و گونهای از وحدت در کثرتی دهگانه متجلی میشود. «کیشلوفسکی» قصد دارد با رویکردی انسانگرایانه، فرهنگ نسبیت را در جامعه جا بیندازد.
۲
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
mahsa.hekmat
mahsa.hekmat
۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۵۶
شاهکار
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
yusefshamsi
yusefshamsi
۱۹ دی ۱۳۹۹ ۲۱:۲۸
در یک کلام افتضاح
۰
۳
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ