news-background
news-background

نگاهی بر فیلم «Nymphomaniac» و «لارس فون تریه»

اگر بگوییم لارس فون تریه یکی از بهترین کارگردان‌ های سینماست اغراق نیست. کارگردانی که هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ شناخت و نشان دادن مسائل پیرامونش از برجسته ترین افراد این حرفه به شمار می رورد. یک اسطوره دانمارکی ناباور ضد ارزشِ خسته و ناامید اما تاثیرگذار. کارگردانی که شکل لخت و واقعی زندگی را به بهترین شکل ممکن، بدون هیچ قید و بند و اخلاق گرایی و قضاوت به تصویر می کشد و مخاطب را با بنیادی‌ ترین سوالات ممکن درگیر می‌کند و تصمیم را به عهده مخاطب می گذارد .به قول خودش  فیلم خوب باید مثل سنگی در کفش مخاطب باشد. در یک کلام می توانم بگویم فون تریه کارگردان بی رحمی است . فیلم های این کارگردان آن قدر نماد و حرف و مضامین فلسفی و هنری دارند که خیلی وقت‌ ها با خودم فکر می‌کنم آیا واقعا کسی هست که تمام این رمزها و نشانه‌ها را بداند؟

اما به هر حال  به دوستانی که  اهل هنر واقعی سینما هستند (نه دنبال سینمای هالیوودی) و دوم طاقت و توان تحمل درد و دیدن چهره‌ی واقعی زندگی را دارند، دیدن فیلم‌ های فون تریه را پیشنهاد می‌کنم . با قاطعیت می توانم فیلم‌های «مالیخولیا»، «نیمفومانیاک»، «رقصنده درتاریکی»، «داگویل» و «ماندرلی» را جزو بهترین فیلم‌هایی که دیده ام طبقه‌ بندی کنم. ضمن این که بنظر من مالیخولیا،  فلسفه ی زندگی را به بهترین شکل ممکن نشان می دهد. نیمفومانیاک آخرین قسمت از سه گانه افسردگی است که ردپای دیوانگی و نبوغ فون تریه را می توان در فیلم مشاهده کرد.  فیلم های مالیخولیا ، ضد مسیح و نیمفومانیاک سه گانه ی افسردگی هستند؛ اما نیمفومانیاک، این فیلم چهار ساعته که در سال 2013 در دو قسمت تولید شد داستان زنی را روایت می کند که از کودکی با میل جنسی آشنا شده است و بی پروا در برطرف کردن این تمایل افسار گسیخته اما طبیعی به زنی تبدیل می شود که معتاد سکس است. صحنه های جنسی فیلم آن قدر بی پروا نشان داده می شوند که مخاطب از دیدن آن ها شکه می شود، اما هر تصویر حاملِ عریانی جنسی یا نمایش بی پروای سکس لزوماً پورنوگرافی محسوب نمی شود.

صحنه های جنسی فیلم نه تنها برای مخاطب لذتی به همراه ندارند بلکه آن ها را آزار می دهند.مخاطب از ابتدا تا انتهای فیلم رنج می کشد. رنجی که شاید رنج خود اوست.خود را به جای شخصیت اصلی فیلم می گذارد و تنهایی و رنج او را در خود حل می کند. این فیلم با تمام بی پروایی اش در نشان دادن تصاویر جنسی به هیچ عنوان محرک نیست. تماشاگران زیادی گور فیلم را تقریباً از همان یک سوم ابتدایی می کنند و بی هیچ تمرکزی در جریان روانی فیلم، دیدنش را ضد اخلاقی می دانند. این مساله تنها برای این فیلم صدق نمی کند و بسیاری فیلم ها و فیلم سازان قربانی این نوع تفکر پوچ شده اند.

نیمفومانیاک، با تمرکزی درخشان بر شخصیت همواره تنها و آواره اش ( با بازی حیرت آور شارلوت گینزبورگ) وضعیت روان پریش او را از مجرای اعتیادش به سکس زیر ذره بینی می برد که سعی کرده از کوچکترین جزییات هم نگذرد. رفت و برگشت های مداوم فیلم در زمانِ لذت ها و بحران ها در روابطش راه حل روایی شایسته ای برای پرسه زدن در دوزخ زندگی جنسی است، نگاهی منتقدانه به سکس و ایده ی سکس در جامعه و سقوط تمام عیار سکس. رویکرد فون تریه و استراتژی اش در تصاویر و پیگیری روایت، مبتنی بر وسواسی جنسی است. وسواسی که ترسیمِ میل به سکس را دقیق تر می کند.

مسعود شیرخانی

#نقد_کاربران_سایت  

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید