لارس فون تریه
لارس فون تریه کارگردان و فیلمنامهنویس دانمارکی است که به خاطر سه گانه هایی نظیر سهگانه اروپا(عنصر جنایت(1984)، همه گیری(1987)، اروپا(1991) )، سهگانه قلب طلایی( شکستن امواج(1996)، احمق ها(1998)، رقصنده در تاریکی(2000) )، سهگانه آمریکا( داگریل(2003)، مندرلی(2005)، واشنگتن )، و سهگانه افسردگی(ضدمسیح(2009)، مالیخولیا(2011)، نیمفومانیاک(2013) ) شناخته شده است. تریه را به عنوان محرک اصلی و احیاکننده فیلمسازی در دانمارک میشناسند با استفاده از سبک خاص خود و نوآوری های فنی که در فیلم های خود داشته است که تأثیر بسزایی در پیدایش نسل نوی کارگردانان دانمارک و سراسر جهان داشتهاست.فعالیت های سیاسی و سینمایی او در سال 2004 با انجمن سینما برای صلح آمریکا برای او جایزه همراه داشت. لارس فون تریر بنیانگذار و سهامدار شرکت های بین المللی تولید فیلم زنتروپا اینترتینمنتز می باشد، که بیش از 350 میلیون بلیط فروخته است و و هفت نامزدی جایزه اسکار را در 25 سال گذشته به دست آورده است.
لارس فون تریر با نام اصلی لارس تریر در سال ۱۹۵۶ در کانگس لینگبی در شمال کپنهاگ، دانمارک به دنیا آمد. پدرش رئیس وزارت امور اجتماعی دانمارک و یکی از مبازران نیروی مقاومت بود. تریر در دانشگاه کپنهاگ به تحصیل رشته تئوری فیلم و در مدرسه ملی فیلم دانمارک در رشته کارگردانی درس خوانده است. در 25 سالگی، او دو جایزه بهترین فیلم مدرسه در جشنواره بین المللی مدارس سینمایی مونیخ را به دست آورده است.
اولین فیلم بلند سینمایی تریر عنصر جنایت(1984) نام دارد که اولین قسمت از سهگانهٔ "اروپا" فون تریر است. این فیلم موفق شد دوازده جایزه در هفت جشنواره های بین المللی از جمله جایزه بزرگ فنی در جشنواره کن و نامزدی برای نخل طلایی را دریافت کند. داستان این فیلم درباره یک کارآگاه به نام فیشر است که که به منظور یاد آخرین خاطراتش در مورد یک قاتل فراری در قاهره، تحت هیپنوتیزم قرار می گیرد. دومین قسمت از سهگانهٔ اروپا فیلم ترسناک و علمی–تخیلی همهگیری(1987) می باشد که در آن لارس فون تریر و اودو کیر بازی می کنند. داستان این فیلم درباره یک دکتر می باشد که در تلاش برای درمان یک بیماری همه گیر می باشد. این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم فانتاسپورتو گردید. اروپا(1991) سومین قسمت از سهگانهٔ «اروپا» فون تریر است که در جشنوارهٔ کن آن سال، فیلم برندهٔ سه جایزه (بهترین دستاورد هنری، هیئت داوران جایزه و جایزه بزرگ فنی) شد. از بازیگران این فیلم می توان به ژان مارک بار و باربارا سوکوا اشاره کرد. داستان این فیلم درباره یک جوان آرمان گرای آمریکایی است که پس از پایان جنگ جهانی دوم به مردم آلمان مهربانی کردن را نشان می دهد ولی کم کم عاشق یک زن می شود و سپس درگیر یک توطئه تروریستی نازیستی می شود.
تریر سه سریال تلویزیونی هم ساختهاست: مدهآ( ۱۹۸۱)، قلمرو پادشاهی 1 (۱۹۹۴)، و قلمرو پادشاهی 2 (1977). او در سریالهای قلمرو پادشاهی روشی را برای فوکوس راحتتر روی داستان و بازیگران ابداع کرد که بعدها او را به سوی مفهوم دگما کشید. در ۱۹۹۵ لارس فون تریر پیمان "دوگما ۹۵" را با عنوان "پیمان پاکی" در ۱۰ ماده قانونی برای فیلمسازی ارائه کرد. این پیمان که برای سینماگریِ ساده به سبک خاص و مورد علاقه برخی کارگردانان بسته شده بود علیرغم ساخت چند فیلم بر آن روال، به تدریج در کاربرد برخی مواد (توسط خود بانیان) مورد عدول قرار گرفت.
دومین سهگانه تریر با نام قلب طلایی از کتابی که فون تریر در دوران کودکی خوانده بود، الهام گرفته شد. داستان دربارهٔ دخترک کوچکی بود که همیشه آماده قربانی کردن خود برای کمک به دیگران بود. شکستن امواج(1996) اولین فیلم این سه گانه نام دارد که درباره زن جوانی است که داستان عشقِ او به همسرش، که یک کارگر سکوی نفتی است را دنبال میکند. امیلی واتسون به خاطر بازی در این فیلم موفق شد در رشتهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن امزد جایزه اسکار شود. این فیلم جوایز متععد دیگری را از جشنواره های مختلف در همان سال برنده شد. احمقها(1988) دومین فیلم این سه گانه است که بر اساس پیمان دوگما ۹۵ ساخته شد. این فیلم در رتبه 76 بهترین 100 فیلم دنیای سینما از سوی مجله ایمپایر قرار گرفت. این فیلم همچنین نامزد نخل طلایی جشنواره کن، نامزد بهترین فیلم اروپایی جشنواره فیلم اروپا، و چندین جایزه دیگر شد. فیلم بعدی سه گاه قطب طلایی، رقصنده در تاریکی(2000) نام دارد که فیملی درام موزیکال با بازی بیورک، دیوید مورس و کاترین دنو می باشد. داستان این فیلم درباره فداکاری زنی است که قصد دارد از نابینا شده تنها پسرش که در خانواده او ارثی است، جلوگیری کند. اما با دزیدین پول هایش و دست زدن به جنایت برای بازپس گیری پول ها به اعدام محکوم می شود. اسم این فیلم به این دلیل رقصنده در تاریکی نامگذاری شده است چون این زن نابینا با کوچکرین صدایی که می شنود در ذهن خود آن را به زیباترین آهنگها تبدیل کرده و شروع به رقصیدن و خواندن میکرد. فیلم رقصنده در تاریکی یک شاهکار سینمایی است.شاهکاری که بعد از دیدن تا مدتها اثرش را بر ذهن شما باقی میگذارد.داستان تلخ یک زندگی است.داستان امید در عمق ناامیدی.داستان تنهایی یک زن.یا نه بهتر است بگویم داستان عشق خداگونه یک مادر به فرزند. این فیلم موزیکال و سیاه با استفاده از موسیقی-تراژدی-رومانس و درام که توانست جایزه نخل طلای کن ۲۰۰۰ را از آن کارگردان خود لارس فون تریر سازد.
داگویل(2003) اولین قسمت از سه گانه ی آمریکا، سرزمین فرصت های طلایی است که تریه کارگردانی کرده است. این فیلم با هنرنمایی ستاره سینما نیکول کیددمن نامزد نخل طلای بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم کن شد. از نکات برجسته این فیلم، فیلمبرداری تمام این فیلم سه ساعته در استودیو و طراحی صحنه منحصربهفرد آن است، به صورتی که هیچ کدام از خانهها در یا دیوار ندارند. برخی منتقدان سینمایی همچون راجر ایبرت این فیلم را از لحاظ سیاسی یک فیلم ضدآمریکایی میدانند. داستان این فیلم درباره دختر یک گانگستر می باشد که بدلیل مستقل شدن و خود ساخته شدن به روستایی به نام داگویل می رود. اما اهالی روستا که در ابتدای فیلم انسانهای خوبی دیده می شوند با او به خوبی رفتار نمی کنند و زمانی که دختر به این نتیجه می رسد که این مردم اصلاح پذیر نیستند، و حتی اعتمادی که به تنها روشنفکر این جامعه (تام) می کند و بی اعتمادی و دروغ می بیند، و حتی مورد تجاوز اهالی دهکده قرار می گیرد، تصمیم به ترک و فرار می گیرد. این فیلم 8 نامزدی مختلف در جوایز سزار، جشنواره فیلم اروپا و گویا و کن را دریافت کرد و در چندین جشنواره دیگر موفق به کسب جایزه شد. مندرلی(2005) دومین قسمت از سهگانهٔ آمریکاست که در بخش مسابقه جشنواره کن حضور داشت. برایس دالاس هوارد در این فیلم جایگزین نیکول کیدمن در نقش گریس مولیگان شده است. داستان این فیلم بسیار شبیه به داگویل است.
سه گانه بعدی تریر با نام افسردگی با فیلم ضدمسیح(2009) شروع شد. فون تریه در ضد مسیح به شدت از نماد پردازی های گوناگون استفاده کرد و ثابت می کند که می تواند رهبر تمامی فیلمسازان نوگرا در سراسر جهان باشد. ضد مسیح شامل چند اپیزود و یک مقدمه و مؤخره می باشد. شارلوت گینزبرگ برای این فیلم برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم کن شد. این فیلم واکنشهای مختلفی از سوی منتقدان از جمله واکنشهایی درباره بیان آشکار دیدگاه زنستیز در فیلم در پی داشت. مالیخولیا(2011) دومین بخش از سه گانه ی افسردگی یک فیلم علمی تخیلی است که کیرستن دانست به خاطر بازی در این فیلم، در جشنواره کن، جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را برد. آخرین بخش این سه گانه فیلم نیمفومانیاک(2014) است. ستارگان این فیلم شارلوت گینزبرگ، استلان اسکارسگوارد و شایا لابوف می باشند. این فیلم درمورد زنی ست که نوعی اعتیاد جنسی دارد. مردی طی حادثهای بدن نیمهجان زن را پیدا میکند و او را جهت مراقبت به خانهاش میبرد. در طول فیلم زن داستان زندگیاش را برای او میگوید.
فیلموگرافی
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید