news-background
news-background

بررسی فیلم «لوگان»؛ آخرین حضور ستاره‌ی مردان ایکس

مردان ایکس، مجموعه‌ای بود که دیدن آن می‌توانست هر مخاطبی را درگیر دنیای ابرقهرمانان و موضوعات مرتبط با آنان کند. «کمپانی مارول» که تولید آن‌را برعهده داشت، از بازیگرانی ماهر برای ایفای نقش دراین مجموعه استفاده می‌کرد. پس از گذشت 17 سال از تولید نخستین سری از این مجموعه، دهمین قسمت آن امسال با عنوان و داستانی متفاوت ارائه شد. بارزترین شخصیت این مجموعه را می‌توان ولوورین یا همان لوگان (با بازی هیو جکمن) دانست. مردی با ریش عجیب و چنگال‌های فلزی مرگبار، که به هیچ وجه خیال مردن ندارد! جدیدترین نسخۀ این فیلم نیز سراسر در مورد لوگان، زندگی شخصی و درونیات او و نیز اتفاقات رخ داده برای اوست.

پرداختن اختصاصی به‌یکی از شخصیت‌های مجموعه فیلمی موفق، برای قسمت جدید مردان ایکس ممکن است قدری کلیشه‌ای به‌نظر رسد؛ چراکه دست نویسنده را باز می‌گذارد تا شخصیتی که خود خلق کرده را بیشتر توضیح دهد. اما این‌کار در مردان ایکس چنان ساده هم نیست؛ چراکه نویسندگان این مجموعه مدام تغییر کرده‌اند و نویسنده قسمت جدید خالق شخصیت لوگان نیست! از طرفی دیگر، این شخصیت اهمیت ویژه‌ای برای هواداران این مجموعه دارد؛ و وجود او در هر قسمت، جذابیت فراوانی برای هواداران داشته است. البته بیان این نکته الزامی است که لوگان و مجموعه فیلم مردان ایکس، پیوندی ناگسستنی دارند و مخاطب تمایل دارد که هر دو را در کنارهم داشته باشد؛ این موضوع از آثار مستقلی که تاکنون درباره این شخصیت ساخته شده و به‌دنبال بیان مشکلات و تقابلات درونی او بوده هویداست. تمامی این آثار موفقیت چندانی نداشته و درنهایت به یک سرگرمی بدل شده تا اثری قابل تأمل!

با همۀ گفته‌های بالا، مشکلات و سرانجامی که برای آثار پرداخته شده به درونیات این کاراکتر رقم خورده؛ درنهایت سازندگان این مجموعه ریسک کردند و تنوعی در ساخت قسمت جدید آن داده‌اند. دراین قسمت، سعی شده که زندگی شخصی و مشکلات یک ابرقهرمان (لوگان) مورد بررسی قرار گیرد و دنیا را از نگاه او شرح می‌دهد. نسخه نهایی می‌کوشد که معضلات درونی، دردها و ویرانی‌های زندگانی یک ابرقهرمان را به‌تصویر بکشد. این تجربه جدید در فضایی متفاوت اتفاق می‌افتد. دراین قسمت هیچ خبری از امید نیست و سیاهی و ظلمت سراسر آن را پوشانده است. حتی خبری از شوخی‌های همیشگیِ او نیست که این تصمیم هوشمندانه که جذابیت داستان را افزایش داده، سبب شده تا این کاراکتر بیش از پیش جدی گرفته شود و زندگی ویران او به‌خوبی در ذهن مخاطب نقش ببندد؛ به‌ویژه آنهایی که با پوشیدن لباس ابرقهرمانان، علاقه دارند جای آنان باشند (شاید با دیدن این اثر نظرشان تغییر کند).

داستان فیلم در سال 2029 رخ می‌دهد و لوگان را نشان می‌دهد که با افزایش سن، بسیار پیر و شکسته شده و  قدرت نامیرایی او نیز کاهش یافته‌است. او در مرز مکزیک درحال مراقبت از پرفسور ایکس (با بازی پاتریک استیوارت) که دچار مشکلات ذهنی شده؛ می‌باشد. دراین حین دختری به‌نام لورا (با بازی دفن کین) سر راهش قرار گرفته و می‌خواهد که او را به داکوتای شمالی ببرد؛ لوگان متوجه می‌شود که این دختر نیز موجودی عجیب است و توانایی‌هایی ابرقهرمانانه دارد؛ از جمله چنگال‌هایی که در دستان لوگان هم دیده می‌شد. در ادامه فیلم اتفاقاتی می‌افتد که این دختر هرچه بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

جلوه‌های ویژه دراین قسمت را می‌توان در ردۀ بالایی قرار داد. دیگر خبری از حقه‌های همیشگی سینمایی مانند لرزاندن دوربین نیست. این‌بار، سازندگان، خشونت واقعی را به سینما آورده‌اند؛ خشونتی کاملاً طبیعی که با داشتن برچسب بزرگسالان (بالای 17 سال) برای این فیلم سینمایی توجیه می‌شود. چنگال‌های بی‌رحم لوگان از هر زمانی برنده‌تر است و گره  ابروانش، از همیشه عمیق‌تر! دختری که با او همراه است نیز دست کمی از او ندارد و بی‌اعصابی به تمام معناست. درکنار این دو، پروفسور ایکس که در نقش بیماری کم‌توان و نیاز به‌مراقبت ظاهر شده‌؛ درام بودن داستان را افزایش داده و باعث شده که این فیلم در بخش بازیگری نیز توانایی‌های خود را به‌نمایش گذارد.

اما نکته‌ای که بیان آن الزامی است، آخرین حضور هیو جکمن دراین مجموعه می‌باشد! براساس گفته‌های عوامل فیلم، این بازیگر آخرین حضور خود دراین مجموعه را تجربه می‌کند. این خبر در صدر رسانه‌ها قرار گرفت و موجب ناراحتی بسیاری از طرفداران این بازیگر که او را با این فیلم شناخته بودند و نیز طرفداران مردان ایکس که همواره این مجموعه را با بازی قوی او به‌خاطر می‌آوردند؛ شده‌است. برای برگرداندن این بازیگر تلاش‌هایی نیز صورت گرفت از جمله رایان رینولدز که تمایل داشت او را برای ایفای نقش مجدد دراین مجموعه متقاعد کند؛ اما درنهایت هیو جکمن اظهار داشت که برای این‌کار دیر شده‌است و بهتر است که خداحافظی کند. اما علت این سخن چیست؟ با دیدن فیلم درمی‌یابیم که آهنگ خداحافظی دراین قسمت برای شخصیت افسانه‌ای آن، لوگان، نواخته شده. اصولاً از فیلم‌های این ژانر نمی‌توان انتظار شگفت‌انگیز بودن را داشت و این اثر هم در نوع خود بسیار جذاب است! زیاده‌گویی‌هایی که گاهاً در فیلم دیده می‌شود به بدنه داستان ضربه وارد نمی‌کند و درنهایت با رعایت روندی درست و متوازن، می‌تواند به‌درستی جمع‌بندی کند و داستان را به‌پایان برساند. البته این پایان تنها پایانی برای داستان نیست، بلکه یک سمفونیِ پایانی برای حضور هیو جکمن در مردان ایکس نیز می‌باشد. شاید به‌همین دلیل جکمن بیان داشت که برای حضور دوباره دراین مجموعه دیر شده‌است.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید