عنوان آخرین فیلم تارانتینو «منتقد سینما» خواهد بود.
«کوئنتین تارانتینو» که به جشنواره کن سفر کرده تا در مراسم اکران «رعدنورد» (Rolling Thunder) «جان فلین» در بخش «دوهفته کارگردانان» حضور پیدا کند، در مصاحبه با «ددلاین» جزئیات تازهای از فیلم جدیدش «منتقد سینما» (The Movie Critic) فاش کرده است.
تارانتینو یک بار دیگر تأکید میکند که داستان فیلم او در دهه ۱۹۷۰ و در مورد یک منتقد سینماست اما به «پالین کیل» منتقد «نیویورکر» ارتباطی ندارد. در عوض، داستان مردی را روایت میکند که برای یک مجله پورنوگرافی مینویسد.
تارانتینو یک بخش کامل از کتاب اخیرش «اندیشه سینما» (Cinema Speculation) را به تریلر انتقامجویانه فلین اختصاص داده است. داستان فیلم «منتقد سینما» در سالی قرار داده شده که «رعدنورد» فلین عرضه شد.
تارانتینو میگوید با فیلم جدیدش به سال ۱۹۷۷ سفر میکند: «و در مورد مردی است که واقعاً وجود داشته، اما هرگز معروف نبوده، و پیشتر برای یک مجله پورنوگرافی نقد مینوشته است.»
یکی از شغلهای تارانتینو در نوجوانی، قرار دادن مجلههای پورنوگرافی درون دستگاههای فروش خودکار بوده است: «همه مجلههای دیگر برای خواندن بیش از حد زننده بودند اما یک مجله پورنوگرافی بود که صفحه سینمایی واقعاً جالبی داشت.»
تارانتینو نام این مجله را فاش نمیکند اما میگوید در فیلم «منتقد سینما» آن را «صفحات پاپاستار» نامیده است. او در پاسخ به این پرسش که آیا این منتقد در فیلم معروف بوده است یا نه میگوید: «خوب، اگر «صفحات پاپاستار» را خوانده باشید برایتان شناختهشده است!»
او توضیح میدهد: «در مورد فیلمهای جریان اصلی نوشت و منتقد جانشین بود. به نظر من منتقد خیلی خوبی بود. بدبینی او جهنمی بود و نقدهایش ترکیبی است از اولین روزهای «هاوارد استرن» و آنچه که «تراویس بیکل» [شخصیت فیلم «راننده تاکسی» (Taxi Driver) «مارتین اسکورسیزی»] میتوانست به عنوان منتقد باشد.»
تارانتینو اضافه میکند: «به خاطرات تراویس فکر کنید. اما منتقد مجله پورنوگرافی خیلی خیلی شوخ بود. خیلی گستاخ بود میدانید. ناسزا میگفت. از الفاظ نژادستیزانه استفاده میکرد. اما آثار لعنتیاش واقعاً مضحک بودند.»
تارانتینو میگوید در مورد زندگی منتقد تحقیق کرده است: «او به شکلی مینوشت که گویی ۵۵ ساله است اما سی و چند سال بیشتر نداشت. اواخر دهه چهارم عمرش از دنیا رفت. برای مدتی روشن نبود اما حالا تحقیقات بیشتری کردهام و فکر میکنم مرگش به خاطر اعتیاد به الکل بوده.»
بازیگران «منتقد سینما» هنوز انتخاب نشدهاند اما تارانتینو میگوید «لئوناردو دیکاپریو» یا «برد پیت» برای این نقش پیرند: «هنوز تصمیم نگرفتهام اما بازیگری سی و پنج ساله و توانمند خواهد بود. بدون تردید بازیگر نقش اول جدیدی برای من خواهد بود.»
تارانتینو پس از جشنواره کن به تلآویو نزد همسر و دو فرزندش برمیگردد و از ماه ژوئن به لسآنجلس میرود تا مراحل «پیش-پیشتولید» فیلم را آغاز و سپس بازیگران را انتخاب کند.
تارانتینو میگوید در صورتی که بازیگر آمریکایی مطلوبش را برای «منتقد سینما» پیدا نکند، کشورهای دیگر از جمله بریتانیا را جستوجو نخواهد کرد: «نه، حقیقت این است که طبیعتاً یک بریتانیایی میتواند از عهدهاش بربیاید، اما نمیخواهم یک بریتانیایی انتخاب کنم.»
او ادامه میدهد: «روشن است که مشکلی با بازیگران بریتانیایی ندارم، اما در زمانه واقعاً عجیبی زندگی میکنیم. فکر میکنم وقتی مردم به این دوره از سینما نگاه کنند میبینند که همه این بازیگران بریتانیایی و استرالیایی وانمود میکنند که آمریکاییاند، مثل شبحاند. هیچکس در جایگاه خودش بازیگری نمیکند.»
تارانتینو در مورد علت پدید آمدن این اتفاق میگوید: «در دورانی هستیم که بازیگران بریتانیایی خیلی خیلی خوبی داریم و آنها معمولاً میتوانند موفق عمل کنند... فکر میکنم مهم است که چند بازیگر بریتانیایی معروفتر از دیگران شدهاند. آمریکاییها از جایگاههای خود عقبنشینی کردهاند. وقتی به سینمای دهه ۷۰ نگاه میکنم، میخواهم «رابرت دنیرو»، «ال پاچینو» و «استیسی کیچ» را ببینم، میدانید، میخواهم آدمهایی را ببینم که بازتابدهنده فرهنگ بودهاند.»
وقتی تارانتینو میشنود که «باربارا بروکلی» تهیهکننده چندگانه «جیمز باند» حاضر نیست یک بازیگر غیربریتانیایی برای این نقش انتخاب کند میگوید: «اما او در مقطعی که «راجر مور» را انتخاب کردند «جیمز برولین» [آمریکایی] را بررسی کرده بودند. «جیمز برولین» را بررسی کردند.»
او ادامه میدهد: «در ضمن، من بیگانهستیز نیستم. اگر مشتی بازیگر آمریکایی آنجا میرفتند و با لهجههای «دیک ون دایک» نقش بریتانیاییهای معروف را بازی میکردند مشکلات بیشتری پیدا میکردند.»
تارانتینو در بخش دیگری از مصاحبه میگوید سه دهه پیش وقتی کن فیلم «سگهای انباری» (Reservoir Dogs) او را اکران کرد «کاملاً» درک میکرده که این جشنواره چه اعتباری دارد: «کاملاً میدانستم که کن چیست. همیشه در موردش میشنیدم.»
تارانتینو در بخش دوم مصاحبه میگوید «منتقد سینما» در واقع «آخرین اثر» و «آخرین فیلم بلند» اوست: «نه، ممکن است یک سریال بسازم. نگفتم میروم و در تاریکی محو میشوم. ممکن است یک سریال بسازم. ممکن است یک فیلم کوتاه بسازم. ممکن است یک نمایش بسازم. کارهای مختلفی میتوان کرد اما احتمالاً بیشتر یک نویسنده خواهم بود.»
فیلمساز در پاسخ به این پرسش که چرا تمایل ندارد پس از «منتقد سینما» فیلم دیگری بسازد میگوید: «وقتش رسیده. وقتش رسیده که کنار بکشم. تصور خداحافظی در اوج را دوست دارم. این تصور را دوست دارم که ۳۰ سال هرچه دارم بگذارم و بعد بگویم: «خیلی خوب، دیگر کافی است.» و دوست ندارم برای بازده نزولی کار کنم. یعنی الان وقت خوبی است چون یک فیلم بلند امروز دیگر چه معنایی دارد؟ آیا اثری است که در اپل [تیوی+] نشان میدهند؟ این بازده نزولی است.»
تارانتینو بر اهمیت اکران فیلمها در سالنهای سینما تأکید میکند و میگوید آخرین فیلمش را برای سونی میسازد: «همیشه به این موضوع فکر کردهام. اما عاقبت به تلویزیون میروند. بسیاری از فیلمها را به آن شکل دیدهام. احتمالاً فیلم را برای سونی میسازم، چون آنها آخرین استودیوی باقیماندهاند که کاملاً و تماماً به سالنهای سینما متعهدند. برایشان رشد شبکه استریم اهمیت ندارد. به سالن سینما متعهدند. موفقیت را با آدمهایی که روی صندلی مینشینند میسنجند. و با فیلمهایی که با روح زمانه در ارتباط باشند. نه اینکه فقط فیلم پرخرج بسازند و بعد آن را در پلتفرم استریم خودشان قرار دهند. هیچکس حتی نمیداند که آن فیلم در آن پلتفرم در دسترس است.»
تارانتینو ادامه میدهد: «نمیخواهم از کسی ایراد بگیرم، اما ظاهراً «رایان رینولدز» برای یک فیلم نتفلیکس ۵۰ میلیون دلار گرفته و برای فیلم دیگری ۵۰ میلیون دلار و برای فیلم بعدیاش ۵۰ میلیون دلار دیگر. هیچیک از این فیلمها را نمیشناسم. هیچوقت آنها را ندیدهام. شما دیدهاید؟ حتی با ایجنت «رایان رینولدز» حرف نزدهام، اما خواهد گفت: «۵۰ میلیون دلار هزینه دارد.» خوب، خوشبهحالش که این همه درآمد دارد. اما به روح زمانه ارتباطی نداشتند. تقریباً مثل این است که وجود نداشتهاند.»
تارانتینو در پاسخ به این پرسش که آیا کسبوکار استریم به سینما آسیب رسانده یا نه میگوید: «فکر نمیکنم تا آن حد رویکرد منفی داشته باشم. به این سمت پیش میرفت و پاندمی به همهچیز شتاب بخشید.»
او در ادامه توضیح میدهد که هیچ دلیلی برای مخالفت با تلویزیون ندارد: «اما همه این سریالها را نگاه میکنند در حالی که همگی فقط سوپ اپرا هستند. ممکن است خیلی سرگرمکننده باشد، اما در نهایت همگی سوپ اپراست. چند شخصیت را میشناسید، با پیشینه آنها آشنا میشوید و بعد میبینید که با یکدیگر میجنگند یا درگیر میشوند یا چنین و چنان. اما فقط یک سوپ اپراست. وقتی تماشایشان میکنید بسیار درگیرکنندهاند. اما وقتی تمام میشوند، سه هفته بعد از پخش قسمت آخر، معمولاً آن حسی را ندارم که با دیدن یک فیلم خوب داشتهام.»
تارانتینو در بخش دیگری از مصاحبه میگوید تاکنون با «باربارا بروکلی» ملاقات نکرده است: «نه هرگز واقعاً به گفتوگو ننشستهایم. اتفاقی که افتاد این بود که سعی کردم اثری بسازم و جواب نداد.»
او میگوید در مقطعی با نمایندگان «ایان فلمینگ» نویسنده رمانهای «جیمز باند» تماس گرفت هتا پس از «قصه عامهپسند» (Pulp Fiction) نسخه «کازینو رویال» (Casino Royale) خودش را بسازد: «داستانش در دهه ۱۹۶۰ قرار نگرفته بود در مورد چند فیلم باند بحث نشد. میخواستیم یک بازیگر را برای یک فیلم انتخاب کنیم.»
تارانتینو در پاسخ به این پرسش که آیا تلاشی برای برقراری ارتباط با بروکلی داشته یا نه میگوید: «نه، اما افرادی بودهاند که آنها را میشناختهاند و از این جمله. همیشه جملاتی تملقآمیز به من گفتهاند مانند: «ببینید، ما کوئنتین را خیلی دوست داریم، اما یک نوع خاص از فیلمها را میسازیم، و جز در صورتی که گند بزنیم، با هر یک این فیلمها یک میلیارد دلار درآمد داریم، متوجهاید؟ نمیخواهیم او بسازد. مهم نیست که فیلم خوبی خواهد شد یا نه. ممکن است فیلم یک میلیارد دلاری ما را به گند بکشد.»»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
farshidmetalhead
farshidmetalhead
۵ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۹
عمو کوئنتین میخواد بترکونه ولی آیا این آخریشه؟ من که فک نمیکنم ، بازیگر ۳۵ ساله کیو بذاره 🤔
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ