news-background
news-background

[نقد] نقد و بررسی فیلم “The Revenant” – بخش دوم

برای مطالعه بخش اول کلیک کنید 

دانلود / مشاهده فیلم از 30نما

عملکرد بازیگران

لئوناردو دیکاپریو سرانجام با این کار توانست اسکار را ببرد . لئو شاید از همه شخصیت های در فیلم , کمتر دیالوگ داشت ! اما بازی تاثیرگذار او , باعث شد جایزه ای که به نظر بنده در مقابل او بسیار ناچیز و بی ارزش است را به دست بیاورد . ما نمیخواهیم بیاییم بازی لئوناردو دیکاپریو را به صورت افسانه ای جلوه دهیم و بیشتر تعریف کنیم تا بررسی ! واقعیت را مرور میکنیم , همین . بازی و عملکرد او در بازگشته با توجه به شخصیتی که اجرا میکرد , بسیار سطحی و ساده بود , این واقعیت است . سختی برای ایفای این نقش بسیار بود و ما به هیچ عنوان قصد زیر سوال بردن این ابرستاره ی هالیوود را نداریم , اما اگر بیاییم نگاهی به شخصیت هیو گلس بیندازیم , میتوانیم مشاهده کنیم که او هیچ دیالوگ و حرف خاصی ندارد و از این رو لئو به ما شخصیت خاصی را مانند بازی اش در گرگ وال استریت , نشان نمیدهد . بنابراین , هیو گلاس چیز خاصی ندارد ! اما چیزی که باعث شد دیکاپریو با این نقش اسکار بگیرد , مهارت فوق العاده ی او در انتقال حس و تاثیر گذاری بر مخاطب است . او هیو گلاس را به بهترین نحو ممکن ایفا کرده است . وقتی گلاس توسط گریزلی زخمی شد , قلب همه ما به درد آمد , آن ناله های دردناک لئو , هنگامی که فیتزجرالد او را زنده به گور میکرد , دل همه ما را شکست . دیکاپریو به همه ثابت کرد برای گرفتن اسکار حتما ارتباط زبانی و مستقیم با مخاطب لازم نیست . حتما لازم نیست مخاطب شخصیت تو را با حرکات خاص و قابل توجه , رفتار و الفاظ و حرف هایت , بسنجد . میشود با دیالوگ های کم هم اسکار گرفت , میشود با یک شخصیت سطحی هم اسکار گرفت . در طول فیلم , هر جا هیو گلاس آسیب میدید ما ناراحت میشدیم , هر جا موفق به کاری میشد , ما خوشحال میشدیم . این یعنی شاهکار دیکاپریو ! آنقدر مخاطب با شخصیت هیو گلاس در فیلم ارتباط پیدا میکند که هنگام سقوطش با اسب از ارتفاع , بسیار شوکه و کنجکاو میشود . لئوناردو با حرکات و دیالوگ های کم , کار خودش را به بهترین شکل انجام داد . او فقط با احساس اش شخصیت خود را برای مخاطب توضیح میداد و با تماشاگر ارتباط پیدا میکرد , نه چیز دیگری ...!

thumb-1920-676765

اما بازیگر دیگری که عملکردش خیلی دست کمی از دیکاپریو نداشت , تام هاردی بود . تام هاردی به طور کلی نقش های بد را خوب اجرا میکند و در این شکی نیست . اما شاید چیزی که ما از او در بازگشته دیدیم , فراتر از خوب بود . او در نقش فیتزجرالد فوق العاده ظاهر شد . به بهترین نحو ممکن تنفر تماشاگر را از آن خود کرد و طوری بازی کرد که باعث شد مخاطب از او نهایت تنفر را داشته باشد . به هر حال بازی کردن در نقش بد یک فیلم , کار ساده ای نیست . تام هاردی به خوبی باعث خشم مخاطب شد , با حرکاتش , با گفتارش , با رفتارش و... او طوری این نقش را بازی کرد که گویا واقعا فیتزجرالد است و این شخصیت , شخصیت خودش است ! به خوبی با شخصیت خود کنار آمد و توانست به کاملی هر چه تمام تر آن را اجرا کند . بازیگران فیلم , کمی با برخی از دیالوگ ها و بازی خود مشکل داشتند و خواهان کمی تغییر شده بودند از جمله لئوناردو ! اما تام هاردی جزء آنان نبود . در تک تک دیالوگ ها و سکانس هایی که هاردی حضور دارد , میشود شدت تنفر از او را حس کرد و هیچ بیننده ای وجود ندارد که بازگشته را دیده باشد و از فیتزجرالد متنفر نباشد ! بی رحمی و سنگدل بودن شخصیت فیتزجرالد , چیزی است که کار را برای هر بازیگری که بخواهد آن را ایفا کند , سخت میکند . برخی از تحلیل گران گفته بودند برای بی نقص بازی کردن نقش فیتزجرالد , باید ذاتا بدجنس و بی رحم باشی ! البته هاردی در پاسخ به این ادعا که هم تعریف بود و هم طعنه , گفت برای بی نقص بازی کردن این نقش , باید حرفه ای باشی ! شاید این یکی از مهم ترین دلایل موفقیت تام هاردی در این شخصیت بوده است . هاردی با توجه به پیشینه ای که دارد , بازیگری حرفه ای و با دانش به حساب می آید و این یکی از دلایل مهمی است که هاردی توانسته حس تنفر را به مخاطب انتقال دهد .

thumb-1920-671542

البته یکی از دلایل دیگر درخشش هاردی , عملکرد فوق العاده دیکاپریو هم بوده است . دلیل اینکه این موضوع به دیکاپریو وصل میشود , این است که دیکاپریو به خوبی هر چه تمام تر توانسته است کاری کند که مخاطب با او همدردی کند و دلش برای او بسوزد و همین احساس مخاطب به دیکاپریو است که باعث میشود کار ها و بی رحمی های فیتزجرالد بیشتر به چشم بیاید . برای مثال در شوالیه تاریکی , کلی سعی شد تا با کار هایی که جوکر انجام میداد , جوکر بی رحم به چشم بیاید و البته تنفر انگیز , اما دیدیم که جوکر قهرمان داستان و محبوب تماشاگران شد . دلیل آن این است که هیث لجر کارش را در لول بسیار بالاتری از کریستین بیل انجام داد , اما در بازگشته تام هاردی بعد دیکاپریو , تاثیر گذار ترین بازیگر فیلم بوده است . با همه ی این ها , هاردی با توانایی های بالایی که دارد , در همه رفتار , صحبت و حرکت هایش توانست حس تنفر را به طرزی فوق العاده به مخاطب انتقال دهد و بی شک او را میتوان لایق اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد دانست . ویل پولتر بازیگر جوان انگلیسی , یکی از کسانی بود که در این فیلم مورد توجه قرار گرفت . پولتر گویا علاقه ای به سبک کمدی دارد و عمدتا دوست دارد شخصیت اش کمدی باشد اما در بازگشته او ثابت کرد در ژانر های دیگر هم دست و پا بسته نیست . در بازی پولتر , ما به طور کامل ترس و وحشت او را احساس میکنیم . جوانی بی تجربه که جزیی از کاروان است و هنگامی که با فیتزجرالد مسئول مراقب از گلس میشود و با حرف ها و خطراتی که فیتزجرالد برای او توضیح میدهد و او را تشویق به خیانت میکند , دچار دو راهی میشود . ترسی در بازی او است که به خوبی به بیننده منتقل میشود , ترسی ناشی از جان خود و عاقبت خیانت ! جیم بریجر قلبی مهربان دارد اما بخاطر ترس و خام بودن , تحت تاثیر فینتزجرالد قرار میگیرد و همراه او گلس را رها میکند . پولتر نقش اش را به خوبی منتقل میکند و این توانایی او میتواند در آینده به او کمک زیادی کند و بدون شک اگر همین راه را ادامه دهد , میتواند در آینده در نقش های بزرگ تری بازی کند و عملکرد بهتری داشته باشد .

thumb-1920-676756

نگاه و سخن آخر

در آخر شما انتظار نگاه فلسفی از بازگشته نباید داشته باشید , یا مثلا مانند فیلم هایی که بیشتر روی دیالوگ کار کرده اند , توقع گرفتن حرف ها و پند های ارزشمند داشته باشید . بازگشته فیلمی طبیعی است , فیلمی که با صحنه های ساختگی و غیر واقعی مخاطب را گول نمیزند . شما در طول فیلم مسیر انتقام دیکاپریو را با فوق ستاره هایی مانند تام هاردی و جوان های با استعدادی مانند پولتر , طی میکنید . شاید در خیلی از صحنه ها از شدت اتفاقات دردناک برای دیکاپریو , دلتان به درد بیاید و از بی رحمی های ناگوار تام هاردی , از او به طرز عجیبی متنفر بشوید ! اما این داستان همانطور که در ابتدا ذکر شد , داستانی دردناک و واقعی است و به همین خاطر شما با صحنه های دلخراش و دردناک طرف هستید . شاید بعضی از شما طاقت دیدن صحنه ی حمله ی خرس گریزلی به دیکاپریو را نداشته باشید , زجه های دردناک او را نتوانید بشنوید و با فریاد های دل شکن او برای کمک , گوشتان را بگیرید . به همین خاطر است که عرض کردم این داستان , داستانی تلخ است و شاید عده ای دوست نداشته باشند و شاید حتی عده ای خاص فقط او را دوست داشته باشند . و اما مسئله ای که باز هم تکرار میکنم , حق بازگشته قرار گرفتن در 50 فیلم برتر جهان بود و نه 232 ! به هر جهتی نگاه کنیم  ,رتبه ی 232 برای این فیلم که تمامی صحنه هایش واقعی بودند , یک جور توهین به حساب می آید و به راستی که در این زمینه هم در حق عوامل فیلم ظلم شده است . امیدواریم لذت برده باشید و اگر قصد دیدن فیلم هم دارید , با توجه به حرف هایی که ذکر شد , و سلیقه و حساسیت خودتان , تصمیم بگیرید . نظرات شما باعث قوت قلب و همچنین پیشرفت تیم ما میشود , لذا در صورت تمایل میتوانید نظر خود را زیر پست کامنت کنید ...

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید