دنیای واقعی جای ترسناکی است اما سریالهایی مانند «سرنوشت ندیمه» یا «مردگان متحرک» به ما یادآوری میکنند که زندگی میتواند از این هم ترسناکتر باشد. در تلویزیون، دنیا همیشه با انفجار پایان نمیپذیرد، بلکه ممکن است علت نابودی آن بیماریهای کشنده، بمبهای هستهای و یا فاجعههای زیستمحیطی باشند. برای مثال، در سریال «برفشکن» (Snowpiercer) انقراض بشریت ناشی از راه حل شکست خورده دست بشر است که برای حل بحران آب و هوا ارائه شده بود. این سریال که اکنون ۳ فصل آن از شبکه تیانتی پخش شده از رمان فرانسوی مصوری و فیلمی به همین نام به کارگردانی بونگ جون-هو اقتباس شده است.
سناریوهای آخرالزمانی از زمان انجیل وجود داشتهاند و این رخدادها اغلب پیامرسان مسائل دیگر هستند. مرگ جمعی ناگهانی انسانها میتواند بر اثر مشکلات فرزندآوری، جنگهای هستهای، ویروسهای کشنده یا رویدادهای فاجعهبار باشند. پیدایش سلاحهای اتمی و جنگ سرد تاثیر گستردهای بر روند فیلمسازی و نمایش آخرالزمان در فیلمها و سریالها داشتند.
در سالهای اخیر، سریالهای آخرالزمانی اشکال مختلفی به خود گرفتهاند و نشانگر فرار از تقدیر و انعطاف پذیری در رویارویی با ناملایمات است. این لیست شامل سریالهایی از ژانرهای درام، ترسناک، علمی تخیلی و حتی کمدی است. این لیست، دانش نسبی از ژانر آخرالزمانی در تلویزیون ارائه میکند.
سیاره میمونها ۱۹۷۴ (Planet of the Apes)
بر اساس رمانی فرانسوی به همین نام نوشته «پیر بول»، سریال «سیاره میمونها» به اصل فیلم ۱۹۶۸ بازمیگردد. «رودی مکداوال» که از بازیگران اصلی فیلم بود، در ۱۴ قسمت اولیه سریال نیز حضور داشت. این قسمتهای سریال، بعدها بار دیگر ویرایش و به عنوان ۵ فیلم مجزا منتشر شدند. قسمتهای این سریال به موضوعاتی چون جنگ با سلاح شیمیایی و عامل نارنجی در جنگ ویتنام پرداختند. در زمان پخش همچنین، شایعه شد که موضوع «آزاد کننده» به دلیل تحریک کنندگی بالا از سریال حذف شده است.
فرار لوگان ۱۹۷۷-۱۹۷۸ (Logan’s Run)
در نسخه سریال تلویزیونی «فرار لوگان» که در قرن ۲۴ اتفاق میافتد، جنگ اتمی باعث نابودی اکثریت جمعیت جهان شده است. بازماندگان جنگ که تا سن ۳۰ سالگی زندگی خوبی را تجربه کردهاند در مراسم نابودی چرخوفلک با نوید تناسخ کشته میشوند. سندمنها فراریهای شهر دومز از جمله «لوگان ۵» با بازی «گرگوری هریسون» و «جسیکا ۶» با بازی «هدر منزیس» را دنبال میکنند. در جستجوی مکانی افسانهای به نام سنکچوئری یا پناهگاه، اندرویی به نام «رم» از شهر رباتها به آنها کمک میکند. در این سریال نه تنها از تصاویر فیلم ۱۹۷۶ استفاده شد بلکه لباس یقه اسکی نقرهای و مشکی سندمنها نیز به فیلم تعلق داشت. وجود هاورکرافتهای «دین جفریز» یکی از پیشرفتهای برجسته پیشرو سریال بود. در حالی که ماشینها و سندمنها سبکی پیشرو در این سریال داشتند، لباس کوتاه صورتی جسیکا همخوانی خاصی با فضای سریال نداشت.
«ریک گرایمز» اولین شخصیتی نیست که پس از یک رویداد آخرالزمانی در بیمارستان از خواب بیدار میشود. این سریال، اقتباسی ماندگار از رمان «جان ویندهام» محصول سال ۱۹۵۱ است. شخصیت خوش شانس «بیل میسون» با بازی «جان داتین» به خاطر مشکل اورژانسی پزشکی، شاهد بارش شهابی نبود که جمعیت جهانی را نابینا کرد. برخلاف اقتباس نه چندان جالب «استیو سکلی»، سریال محصول سال ۱۹۸۱ به کتاب وفادار بود و تاثیر ترسهای ناشی از جنگ سرد و کاوشهای فلسفی بر تمدن بشریت را به خوبی به تصویر کشید. جلوههای ویژه تاثیر گذار و جلوههای بصری جالب توجه، جذابیت منحصربهفردی به این فیلم افزودند. تاثیرات افزایش تنش بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالت متحده آمریکا در سال ۱۹۸۱ نیز به وضوح در این سریال قابل مشاهده است. شبکه بیبیسی نسخه جدیدی از این داستان را با بازی «دوگری اسکات»، «ادی ایزارد»، «برایان کاکس»، «ونسا ردگریو» و «جولی ریچاردسون» تولید کرد اما نسخه ۱۹۸۱ جان ویندهام همچنان بهترین اقتباس رمان محسوب میشود.
پیرمردان در باغوحش ۱۹۸۳ (The Old Men at the Zoo)
به جای تمرکز بر جنگ هستهای، سریال طنز ۵ قسمتی شبکه بیبیسی بر اساس داستانی به همین نام از «آنگوس ویلسون»، سیاست باغوحش را در مواجهه با خطر بررسی میکند. در سال ۱۹۷۰، پس از آنکه زرافه بیماری یکی از سرپرستان باغوحش را میکشد، بخشهای مختلف شروع به سرزنش یکدیگر میکنند. این سریال از تمثیل خطر حیوانات مختلف و اقدامات صورت گرفته یا نگرفته مردان متکبر در مسند قدرت به طوری آشکار از وضعیت متزلزل سیاسی و در آستانه فروپاشی امپراطوری بریتانیا انتقاد میکند. قسمت پایانی سریال، ویرانی پس از اصابت بمب و جامعه آسیب دیدهای که در ویرانهها زندگی میکند را به تصویر میکشد. این سریال مدت زیادی است که فراموش شده اما روند ساختاری و سرعت غیرمعمول آن، سریال «پیرمردان در باغوحش» را از دیگر سریالها و فیلمهای مشابه زمانش تمیز میدهد. در کتاب «تخیل فاجعه»، «سوزان سانتاگ» مینویسد: «تخیل میتواند با عادی سازی آنچه برای روان انسان غیرقابل تحمل است ما را وادار به تحمل آن کند.» او این فلسفه را پس از بررسی ژانر علمی تخیلی در دهه ۵۰ و ۶۰ نوشت اما میتوان به راحتی حرفهای او را در سریال «پیرمردان در باغوحش» نیز مشاهده کرد.
سناریوهای آخرالزمانی همیشه تمثیلی نیستند و گهگاه، واقعههای وحشتناکی که ممکن است در زندگی واقعی رخ دهد را به تصویر میکشند. برای مثال، فیلم «روز بعد» به کارگردانی «نیکولاس مایر» در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۸۳ برای ۱۰۰ میلیون بیننده از شبکه ایبیسی تلویزیون آمریکا پخش شد. این فیلم ۲ ساعته بیننده خود را با سوال «چه میشد اگر؟» جنگ هستهای تمام عیار و تاثیرات مخرب آن را به تصویر کشید. فیلم مایر بدون محدودیت، مرگها و آسیبهای بیشماری را که چنین جنگی در برخواهد داشت را نمایش میدهد. این فیلم با تمرکز بر زندگی چندین خانواده، آسیبهای انسانی را نشان میدهد و اگرچه دیالوگهای فیلم چندان قوی نیستند اما بازی بازیگران کمی اغراق آمیز هستند اما میتوان «روز بعد» را یک فیلم ضد جنگ تمام عیار و تاثیر گذار خواند. رئیسجمهور وقت آمریکا، «رونالد ریگان» این فیلم را از کمپ دیوید تماشا کرد و به مایر گفت که این فیلم تاثیر زیادی روی او داشته و در دفتر خاطرات خود نوشت که فیلم به شدت او را افسرده کرده بود.
موضوعات ۱۹۸۴ (Threads)
«آلاسدیر میلن»، مدیر کل شبکه بیبیسی پس از تماشای فیلم شبه مستند جنجالی «بازیهای جنگی» در سال ۱۹۶۶ دستور ساخت «موضوعات» را صادر کرد. نمایش تخیلی «پیتر واتکینز» از جنگ هستهای در ابتدا قرار بود از تلویزیون بریتانیا پخش شود اما در نهایت با فشار دولت مبنی بر تاثیر منفی این فیلم بر بینندگان انگلیسی، پخش آن منتفی شد. با الهام از فیلم «روز بعد»، «موضوعات» نیز پس از راه اندازی زرادخانه تسهیلات اتمی آمریکا و اتحاد جمایر شوروی بر یک مکان خاص تمرکز میکند. به جای نمایش عواقب فوری جنگ، این فیلم آسیبهای طولانی مدت و عمیق جنگ را بر زندگی مردم یک دهه پس از آن به تصویر میکشد. پس از گذر تقریباً ۴۰ سال از انتشار این فیلم، بازخورد منتقدان نسبت به آن همچنان مثبت است و برداشت «میک جکسون» از زمستانی هستهای هنوز همانند کابوسی پایانناپذیر است. «موضوعات» به خاطر استفاده از رئالیسم سینک ظرفشویی در دیالوگ و صحنه سازی مورد تحسین زیادی قرار گرفت و لقب «شبی که کشور نخوابید» را کسب کرد. گفته میشود رونالد ریگان پس از «روز بعد» این فیلم را نیز تماشا کرده بود.
سریال کوتاه «مقاومت» اقتباسی از رمان محبوب «استیون کینگ» است که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد. این نسخه برای بسیاری نمادین است. کتاب ۱۱۰۰ صفحهای کینگ داستان نبرد بین شر و نیکی در دنیایی است که ویروس تسلیحاتی به نام کاپیتان تریپس، ۹۹ درصد جمعیت کره زمین را نابود کرده است. انسانهای باقی مانده درگیر رویارویی «مادر ابیگیل» ۱۰۸ ساله و «رندال فلگ» مکار هستند که در سریالی ۴ قسمتی نشان داده میشود. این نسخه اقتباسی، به متن کینگ نسبتاً وفادار است.
نکته مشترک بین همه فاجعههای آخرالزمانی، نقش انسانها در آن است. در سریال «ناوبر فضایی گالاکتیکا» نیز شاهد هستیم که رباتها تکامل یافته و علیه مخترعان خود شورش کردهاند. داستان این سریال درباره تمدنی از انسانهاست که در آیندهای دور در کهکشانی دور دست به نام دوازده قبیله زندگی میکنند و باید برای شکست نژاد سایبرنتیکی که به وجود آوردهاند به زمین بازگردند. نسخه بازسازی «رونالد مور» از سریال ۱۹۷۸، در طول ۴ فصل خود محبوبیت زیادی بین طرفداران ژانر علمی تخیلی به دست آورد. کنایههای این سریال به جنگ علیه تروریسم، روش بازتاب رویدادهای جاری جامعه در سریال است.
جریکو ۲۰۰۶-۲۰۰۸ (Jericho)
روند بازسازی پس از یک رویداد فاجعهبار یکی از رایجترین موضوعات سریالهای تلویزیونی آخرالزمانی است و سریال «جریکو» نیز همین رویه را دنبال میکند. پس از اینکه ساکنان شهر جریکو از ایالت کانزاس شاهد یک رویداد هستهای در دنور، کلرادو هستند باید با بررسی اتفاقها در کنار هم از ماجرا سر در بیاورند و برای زنده ماندن راهی برای سازگاری با شرایط جدید پیدا کنند. در مجموع ۲۳ شهر در سراسر ایالت متحده آمریکا مورد اصابت قرار گرفته که موجب قطع برق و ارتباطات در کشور شده است. انزوای جوامع از یکدیگر، موضوعاتی چون رهبری، ادامه حیات با منابع محدود و عدم اعتماد به صاحبان قدرت را به چالش میکشد. شباهت بین سریال «جریکو» و فیلم «روز بعد» در استفاده از جوامع محدود به شهرهای کوچک است و زمینه سیاسی آن با توجه به دوره ریاستجمهوری «جرج دبلیو بوش» از جنگ سرد به جنگ علیه تروریسم تغییر پیدا کرده است.
بازماندگان ۲۰۰۸-۲۰۱۰ (Survivors)
سناریو برخی از فیلمها و سریالهای این لیست درباره ویروسی است که جمعیت جهان را از بین میبرد و بازماندگانی که باید راهی برای بازگشت به شرایط گذشته پیدا کنند و با آسیبهای ناشی از این رویداد مقابله کنند. این سریال کوتاه و جذاب شبکه بیبیسی بازسازی سریال «تری نیشن» محصول سال ۱۹۷۵ و رمانی به همین نام درباره همهگیری آنفولانزایی به نام آنفولانزا اروپایی است که پیامدهای مرگبار و گستردهای داشت. سریال «آدرین هاجز» در زمان شیوع آنفولانزا پرندگان و سارس منتشر شد و یادآور قدرت مرگبار این ویروسها بود. این سریال برای تماشاگران میتواند یادآور همهگیری ویروس کووید-۱۹ باشد.
آغازگر دههای پر از داستانهای پسا آخرالزمانی، سریال «مردگان متحرک» قطعاً یکی از موفقترین نمونهها محسوب میشود. از زمان آغاز پخش این سریال تاکنون دو اسپین آف از آن منتشر شده و دو اسپین آف دیگر نیز پخش پس از اتمام سریال با فصل یازدهم پخش خواهند شد. یکی از مسائل جالبی که در این سریال مطرح شده این است که خطر موجودات بیمغز و گوشتخوار شاید جدی باشد ولی انسانهای باقی مانده در جامعه در حال فروپاشی خطر بزرگتری محسوب میشوند. محبوبیت سریال «مردگان متحرک» در فصلهای پایانی سریال و حذف برخی از شخصیتهای محبوب کاهش یافت.
۱۰۰ نفر ۲۰۱۴-۲۰۲۰ (The 100)
۹۷ سال از جنگ هستهای ویرانگری که مردم کره زمین را از بین برده گذشته و حال هزاران نفر از بازماندگان جنگ در ایستگاه فضایی در مدار زمین زندگی میکنند. برای بررسی امکان سکونت در کره زمین، ۱۰۰ نوجوان بزهکار به نقاط احتمالی وجود رادیواکتیو فرستاده میشوند. پس از مدت کوتاهی نوجوانان متوجه حضور گروههای دیگری که پیش از آنها موفق به سکونت شدهاند میشوند و حال باید برای جهانی که تاکنون در آن زندگی نکردهاند بجنگند. این سریال به یاد نامش، شامل ۱۰۰ قسمت است و پایان آن در یکی از مهمترین لحظات سریال رقم میخورد.
«گییرمو دل تورو» و «چاک هوگان» جادوی هیولاها را با این سریال به ژانر خونآشامهای مبتلا به ویروس میآورند. همه چیز از آنجا آغاز میشود که دکتر افرِیم گودوذر، اپیدمیولوژیستی آمریکایی ویروسی را در هواپیمایی که از ۲۰۴ مسافر آن ۲۰۰ نفر مردهاند در فرودگاه جیافکی کشف میکند. در ادامه این سریال، بیننده نیویورکی را میبیند که تبدیل به جولانگاه موجودات تشنه به خون شده است. این سریال عناصر ماورای طبیعی را با ویروسی کشنده و موجودات ترسناک ترکیب میکند تا برای بینندگان این سبک سریالها، سرگرمی به یاد ماندنی باشد.
۳ سال از مرگ ۱۴۰ میلیون نفر از جمعیت جهان در یک چشم به هم زدن میگذرد و ساکنان شهر میپلتون نیویورک هنوز در حال حل معمای این مرگ ناگهانی هستند. برداشت بلندپروازانهی «دیمون لیندلوف» از رمان «تام پروتا» که تمثیلی است از وقایع ۱۱ سپتامبر از لحاظ عاطفی بسیار ناراحت کننده و در عین حال رضایت بخش است. این سریال موضوعاتی چون غم و اندوه، ضربه روحی و ایمان را بررسی میکند. بیان یک حادثه جهانی و بررسی تاثیرات آن بر روی اشخاص به جای یافتن عامل رویداد، هدف اصلی این سریال فوقالعاده و احساسی است.
باغوحش ۲۰۱۵-۲۰۱۷ (Zoo)
همه بیماریهای همهگیر از لحاظ فیزیکی انسان را تحت تاثیر قرار نمیدهند اما همچنان میتوانند کشنده باشند همانطور که در سریال جذاب «باغوحش» نشان داده میشود. «جیمز ووک» در نقش «جکسون از»، جانورشناس آمریکایی ظاهر میشود که باید با کمک تیمی علت حملههای مرگبار اخیر حیوانات به انسانها را پیدا کند. خفاشهای خونآشام، شیرها و یک تنبل خبیث که با خمیازه کشیدن میتواند باعث وقوع زلزله شود تنها گروه کوچکی از حیوانات مرگبار هستند. این سریال شبکه سیبیاس بیشتر روی جنبه مضحک سریال تمرکز داشت و در طول ۳ فصل داستان بسیار گیرایی را به نمایش گذاشت.
تبدیل داستان ویروسی کشنده که میلیاردها نفر را از بین برده به داستانی طنز کار دشواری است که «ویل فورته» به خوبی از پس آن برآمده است. «فیل میلر» فردی معمولی است که به خانوادهاش عشق میورزد و از شغلش متنفر است اما پس از انتشار ویروسی کشنده و مرگ بیشتر انسانهای روی کره زمین، او و تعداد محدودی از بازماندگان باید برای بقا تلاش کنند. مرگ و سلامت روح و روان از موضوعات اصلی سریال «آخرین مرد روی کره زمین» هستند. این سریال پس از ۴ فصل توسط شبکه فاکس کنسل شد.
۱۲ میمون ۲۰۱۵-۲۰۱۸ (12 Monkeys)
یک ویروس در جنگی آخرالزمانی موضوع اقتباس آزاد از فیلم ۱۹۹۵ «تری گیلیام» است. در این سریال، «جیمز کول» با بازی «آرون استنفورد» ماموریت دارد به گذشته بازگشته و از انتشار بیماری که ۹۳ درصد جمعیت کره زمین را از بین میبرد جلوگیری کند. او از سال ۲۰۴۳ به ۲۰۱۵ سفر میکند و تنها ۲ سال فرصت دارد تا ارتش ۱۲ میمون که مسئول انتشار ویروس هستند را متوقف کند. کول در این ماموریت حساس تنها نیست و دکتر «کاساندرا رایلی» با بازی «آماندا شول» او را همراهی میکند. با گذر زمان داستان سریال پیچیدهتر میشود اما ماموریت اصلی که تلاش برای ساخت دنیای بهتر است هرگز تغییر نمیکند.
رمان «مارگارت آتوود» در عصری که آزادی تصمیمگیری برای فرزندآوری در معرض تهدید قرار گرفته به شعاری نمادین تبدیل شده است. شنل قرمز و سرپوش سفیدی که زنان در این سریال به تن دارند به عنوان ردای اعتراض در سراسر جهان توسط معترضان مورد استفاده قرار گرفته است. در حالی که سقوط بنیان جامعه در نگاه اول نقش بزرگتری دارد، پس از تماشای سریال میتوان به این مسئله پی برد که کنترل بدن زنان پس از شروع فاجعهبار کاهش جمعیت مسئلهای است انقلاب گیلیاد را به واقعهای هولناک تبدیل میکند. سریال «سرگذشت ندیمه» ثابت میکند که آخرالزمان سیاسی بهاندازه ویروسها و زامبیها و فاجعههای زیستمحیطی مرگبار است.
تاریک ۲۰۱۷-۲۰۲۰ (Dark)
ترکیب مضامینی چون سفر در زمان و آخرالزمان هستهای با پیچشهای ملودراماتیک کار دشواری است که سازندگان سریال «تاریک»، باران بو اودار» و «یانتیه فریز» به خوبی از عهده آن برآمدند. داستانی که با ماجرای ناپدید شدن و قتل کودکان در شهری کوچک در آلمان شروع شده است به سرعت به رویدادهای تاریخی این مکان و خانوادههایی که ساکن آن هستند ربط پیدا میکند. نیروگاه هستهای که قرار است از رده خارج شود ناگهان تبدیل به بمبی ساعتی میشود که زمان آخرالزمان را در آیندهای نزدیک تعیین میکند. «تاریک» یکی از جاه طلبانهترین سریالهای این فهرست است که علاوه بر ماجرایی چالش برانگیز، پیوند عاطفی خود را نیز حفظ میکند.
باران ۲۰۱۸-۲۰۲۰ (The Rain)
مجموعه تلویزیونی دانمارکی «باران» ترکیبی از نگرانیهای زیستمحیطی و بیماریهای همهگیر مرگبار است. به جای باران اسیدی در این سریال، جمعیت منطقه اسکاندیناوی تحت تاثیر ویروسی مرگبار قرار گرفتهاند که توسط باران منتقل میشود و مسئول انتشار آن شرکتی سری است. در این بین یک خواهر و برادر نوجوان با مخفی شدن در پناهگاهی ۶ سال زنده میمانند و پس از پایان قرنطینه تصمیم میگیرند به دنبال پدر دانشمند خود بگردند. پیوند قوی بین «سیمونه» و «راسموس» پس از یافتن درمان مورد آزمایش قرار میگیرد و آنها در دو جبهه مخالف قرار میگیرند.
دیدن ۲۰۱۹-۲۰۲۲ (See)
سریال آخرالزمانی «دیدن» از جمله اولین عناوینی بود که از شبکه اپل تیوی پلاس پخش شد. سازنده این سریال، «استیون نایت» امیدوار بود تا با ترکیب عناصر تاریخی و آخرالزمانی و بازی «جیسون موموآ» طرفداران زیادی به دست آورد و به نظر میرسید در دستیابی به این هدف موفق بود. داستان سریال «دیدن» در اوایل قرن ۲۱ اتفاق میافتد زمانی که طی انتشار یک ویروس مرگبار جمعیت کره زمین به ۲ میلیون نفر کاهش یافته و این افراد همگی قدرت بینایی خود را از دست دادهاند. «الفری وودارد» نقش «پاریس»، یک ارشد خردمند و از اعضای قبیله آلکنی را بازی میکند که وظیفه نگهداری از اولین بچه بینا به او سپرده شده است. داستان سریال ترکیبی از عناصر بنیادی «روزگار تریفیدها» و داستان «کشور نابینایان» اثر «اچ. جی. ولز» است.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید