«وندل و وایلد» (Wendell and Wild) استاپموشن جدید هنری سلیک افسانهای و فیلمساز مطرح چند سال اخیر در ژانر وحشت: جردن پیلی، انیمیشن ماجراجویانه، ترسناک، اهریمنی و خوشساختی است که داستان آن حول محور کت، دختر نوجوانی میچرخد که والدین خود را در سن ۸ سالگی از دست میدهد و این سرآغاز تنهاییها، مشکلات و رنجهای اوست. در این بین کت پس از ورود به مدرسه متوجه میشود که یک دوشیزه جهنمی است و پای شیاطینی به نام وندل و وایلد در زندگی او باز میشود؛ شیاطینی که او را متقاعد میکنند تا آنها را به سرزمین زندگان برساند تا بتوانند راهی برای ساختن یک پارک تفریحی در دنیای اموات بیابند. در عوض، آنها قول میدهند که والدین کت را از سرزمین مردگان بازگردانند. با این حال، کت که ماجراهای خود و نقشهی خود را برای شیاطین دارد، برای دستیابی به حقیقت وارد عمل میشود و اقدامات او کل شهر را تحت تاثیر قرار میدهد.
«وندل و وایلد» فقط یک سرگرمی سرشار از رنگها، ترفندها، حقهها و بازیگوشیهای اهریمنی نیست، بلکه مملو از تحلیلها و تفسیرهای اجتماعی است آن هم به روشی تاثیرگذار. این اثر پر از ایدههای مربوط به امروز است که علاوه بر اینکه بر روی مخاطبان هدف فیلم که نوجوانان در حال رشد هستند، تاثیر میگذارد، برای بزرگسالان نیز قابل توجه است. اگرچه سلیک میتوانست با روایتی سادهتر، بهویژه در پایان کار، عمل کند، اما این اثر یک قهرمان با اراده، قوی و جذاب و طیفی از موجودات پلید زمینی و فرازمینی در اشکال و اندازههای بیشمار دارد که بیشک ارزش تماشا کردن را دارد.
از جهتی داستان به برخی از جریانهای مهم اجتماعی میپردازد و نگاهی انتقادی به مقولاتی همچون زندانهای خصوصی، آموزش، پرورش، ارگانهای نظارتی، چگونگی تاسیس و پابرجایی شرکتهای خصوصی و الخ دارد و بروز این مقولات در فرمت شیاطین درون و درگیریهای ذهن و روان کاراکترها به زیبایی مشهود است.
نکتهی حائز اهمیت دیگر این است که «وندل و وایلد» کاراکترهای متنوعی دارد و از نشان دادن همهی آنها در کنار هم، هراسی ندارد. از یک ترنس گرفته تا یک پلیس زن با حجاب، کشیش، راکاستار، کودکان تنها، سرمایهداران، مزدوران، راهبه، قاتل و شیاطین متنوع؛ فیالواقع از جهاتی هالیوود باید در مورد نحوهی نشان دادن تنوع کاراکتری آن هم بدون موعظه از روی این اثر یادداشتبرداری کند. ناگفته نماند که اگرچه سلیک لزوماً به قسمتهای خاکستری این موضوعات نمیپردازد، اما در نشان دادنشان به اندازهای کافی و دقیق عمل میکند و مخاطبان جوان خود را با چنین موضوعاتی آشنا میکند و حتی آنها را تشویق به سؤال کردن میکند و تمام این موضوعات را با مجموعهای از تصاویر خیره کننده نشان میدهد.
ذکر این نکته لازم است که «وندل و وایلد» با تمام حس خوبی که به مخاطب میدهد، نقاط پرورش نیافتهای نیز دارد. این اثر بهعنوان یک کمدی ترسناک است که از همان کابوسها، رویاها، خیالات، غمناکی، تاریکی و البته جذابیت دیگر آثار کلاسیک سلیک همچون «کابوس قبل از کریسمس» و «کورالین» برخوردار است؛ اما خطوط داستانی نامرتب، گرهها شل و گرهگشاییها نه چندان تاثیرگذار، چرایی کنشها گسسته و مهمتر از همه محدودیتها و قوانین منطق جادویی این جهان به نوبهی خود توسعه نیافته و ناسازگار هستند. اگرچه انیمیشن از ترسناک بودن ابایی ندارد؛ اما عامل ترس، حتی برای یک فیلم کودکانه، کاهش یافته است. شیاطین، کمتر شبحوار هستند و بیشتر شبیه یکی دیگر از کارکترهای دوقلو در کمدی موقعیت هستند. آنتاگونیستها نیز اگرچه دوستداشتنی نیستند، اما ترسناک هم نیستند.
در نهایت باید گفت با تمام نقصهای داستانی در تازهترین ساختهی سلیک، هر شخصیت یک احساس متمایز دارد و هر مکان به طور پیچیدهای سرشار از جزئیات مهم است. طرح و تصاویر بصری به دقت و ظرافت همسو با ذهنیت و فعلیت کاراکترها هستند و مخاطب را به خوبی همراه میکنند. فیالواقع «وندل و وایلد» به لحاظ بصری غنی و تنها جایی که کمبود احساس میشود، در روایت آن است و فیلمنامه همیشه نمیتواند ایدههای بزرگ داستان را در کنار هم قرار دهد. در حالی که سراسر جهان اثر شکوهمند است، پایان کمی شتابزده و کمی شبیه آثار دیزنی به نظر میرسد. اما از آنجایی که داستان در دریایی از جلوههای بصری پر جنب و جوش و موسیقی شاد پیش میرود، به راحتی میتوان به نقصها اجازه داد که دیده نشوند و کنار بروند تا بتوانیم از این جهان فوقالعاده سرگرمکننده و آموزنده، لذت ببریم و بیاموزیم.
یاسمن اسمعیلزادگان
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید