نمایش کابوس در بیداری
🚫متن حاوی اسپویله🚫
پلیتکنیک سومین فیلم بلند ویلنوو و آخرین فیلمشه که زبان غالبش فرانسویه. این فیلم بر اساس واقعیته و به کشتار مونترال میپردازه. روز ۶ دسامبر ۱۹۸۹، مارک وارد بزرگترین دانشگاه مهندسی کبک کانادا میشه و یک کشتار جمعی رو رقم میزنه. ۱۴ زن رو میکشه، ۱۰ زن و ۴ مرد رو زخمی میکنه. چرا؟ مارک با فمینیسم مشکل داشته. میره و حمله میکنه به دانشجوهای دختری که قرار بوده مهندس بشن.
فیلم داستان رو روایت میکنه ولی چندان دنبال قصهگویی نیست. همین باعث شده چندتا ایراد درش به وجود بیاد ولی نهایتاً ویلنوو به هدفش رسیده.
ویلنوو قصد داشته میزان خشونت این واقعه رو به تصویر بکشه. همین و بس. کاری به شخصیتها به اون شکل نداشته. کاری به لور نداشته. کاری به فضاسازی نداشته. کاری به دیالوگها نداشته. درسته که همه این موارد رو ایجاد کرده ولی در اون حدی که از یک داستان توقع داریم نه.
چون هدف، فقط نمایش درد و رنجی بوده که این خشونت ایجاد کرده و مشخصاً یه مقدار از موارد دیگه حذف شده. مثلاً فیلم به این نمیپردازه که چرا و به چه دلیل قاتل از فمینیسم متنفره. فقط عنوان میکنه که تاثیر منفیای در گذشتهاش داشته ولی خبری از جزئیات نیست. البته دلیلش میتونه این باشه که واقعاً ندونیم چرا. این اتفاق واقعیه پس امکانش هست واقعاً چرایی کارش رو ندونیم.
نکته زیبای فیلم، نمایش تناقضه. فیلم با شخصیت مردی شروع میشه که از فمینیسم متنفره و دلایل خودش رو داره (هرچند فیلم بیانشون نمیکنه) و به نظر میاد با توجه به جامعهستیزیش، ثبات روانی هم نداشته باشه. در ادامه به زنی میپردازه که مجبوره برای دریافت یه شغل به دروغ بگه بچه نمیخواد. یا برای پذیرفته شدن در جامعه باید در مقطع خاصی کفشی بپوشه که توش راحت نیست. (اشتباه نکنید قصد دفاع یا ستیز با فمینیسم رو ندارم. صرفاً زاویه دید فیلم رو بیان میکنم). ویلنوو اومده این دو قطب 《نیاز به فمینیسم》 و 《تنفر از فمینیسم》رو به جون هم انداخته. یک دوئل تصویری ایجاد کرده و اوج خلوصش در تناقض اون کشتاره.
چطور؟
یک قاتل میاد برای جلوگیری از پخش شدن فمینیسم چندتا زن رو که داشتن پیشرفت میکردن (در یک رشته عموماً مردانه) میکشه. حالا همین قضیه خودش برای بعضیها باعث اثبات فمینیسم میشه و اتفاقاً نیازش رو ثابت میکنه. اما همچنان آسیبی رو که خواسته هم وارد کرده. هم سیاهه و هم سفیده ولی خاکستری نیست. میانگینشون نیست بلکه هردو رو بهطور همزمانه. به نظرم اصل نکته فیلم همینه.
پلیتکنیک در حد آثار اخیر ویلنوو نیست. فیلم سومشه ولی حرف برای گفتن داره. برای سرگرمی هم نیست. به وقت خودش و در زمان مناسب میتونه اثری بشه که فراموشش نکنین و چون بر اساس واقعیته، احساس میکنم بهتره نمرهای بهش ندم. انگار با نمره دادن دوز تیرگی این کشتار کم میشه.
در کل
پیشنهاد میکنم نه به دید فیلم، بلکه با دید یک مستند روایی برید سراغش تا بهترین تجربه رو ازش بگیرید.
پلیتکنیک٬ فیلمی که براساس یه واقعه تلخ ساخته شده.
وقتی به یکی داستان این فیلم و هدفشو تعریف کنی
طرف قطعا میگه پروپاگانداست فیلمه
ولی ویلنوو جوری این فیلمو ساخته که هوای هر دو سایدو داره.
نکات مثبت فیلم بنظرم اون سینماتوگرافی و دایرکشن فیلمبرداریشه که البته تو همهی فیلماش اینو داره٬ تیم بازیگری خیلی خوبه و کارشونم واقعاً سخته که از پسش بر اومدن و کلا اون سکانس تیراندازیرو همشو دوست داشتم.
نکات منفی بنظرم یکیش ریتم کندیه که فیلم آخرش میگیره و یه کرکتر بود به اسم جف اگه اشتباه نکنم اونم میتونست بهتر بهش بپردازه و پایان بندی هم بنظرم میتونست خیلی بهتر باشه.
در کل بنظرم فیلم خوبی بود و یبار دیدنش میطلبه.
اتفاقِ بشدت غمانگیز و ناراحتکنندهایه.
با این حال، دیدن فیلم رو فقط در صورتی توصیه میکنم که بخواید یه تجسم بصری از این وحشیگری تو ذهنتون داشته باشید، و نه چیز دیگهای. چون نه روایت خاصی داره و نه پرداخت مشخصی به شخصیتها. داستان به هیچ وجه دراماتیزه نشده و ویلنو فقط سعی کرده یه ایده از شدت تلخی و غیرانسانی بودن این واقعه به ما بده؛ که بنظرم میتونست خیلی بهتر از این عمل کنه.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
AmirTheCrow
AmirTheCrow
۱۷ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۴۸
نمایش کابوس در بیداری 🚫متن حاوی اسپویله🚫 پلیتکنیک سومین فیلم بلند ویلنوو و آخرین فیلمشه که زبان غالبش فرانسویه. این فیلم بر اساس واقعیته و به کشتار مونترال میپردازه. روز ۶ دسامبر ۱۹۸۹، مارک وارد بزرگترین دانشگاه مهندسی کبک کانادا میشه و یک کشتار جمعی رو رقم میزنه. ۱۴ زن رو میکشه، ۱۰ زن و ۴ مرد رو زخمی میکنه. چرا؟ مارک با فمینیسم مشکل داشته. میره و حمله میکنه به دانشجوهای دختری که قرار بوده مهندس بشن. فیلم داستان رو روایت میکنه ولی چندان دنبال قصهگویی نیست. همین باعث شده چندتا ایراد درش به وجود بیاد ولی نهایتاً ویلنوو به هدفش رسیده. ویلنوو قصد داشته میزان خشونت این واقعه رو به تصویر بکشه. همین و بس. کاری به شخصیتها به اون شکل نداشته. کاری به لور نداشته. کاری به فضاسازی نداشته. کاری به دیالوگها نداشته. درسته که همه این موارد رو ایجاد کرده ولی در اون حدی که از یک داستان توقع داریم نه. چون هدف، فقط نمایش درد و رنجی بوده که این خشونت ایجاد کرده و مشخصاً یه مقدار از موارد دیگه حذف شده. مثلاً فیلم به این نمیپردازه که چرا و به چه دلیل قاتل از فمینیسم متنفره. فقط عنوان میکنه که تاثیر منفیای در گذشتهاش داشته ولی خبری از جزئیات نیست. البته دلیلش میتونه این باشه که واقعاً ندونیم چرا. این اتفاق واقعیه پس امکانش هست واقعاً چرایی کارش رو ندونیم. نکته زیبای فیلم، نمایش تناقضه. فیلم با شخصیت مردی شروع میشه که از فمینیسم متنفره و دلایل خودش رو داره (هرچند فیلم بیانشون نمیکنه) و به نظر میاد با توجه به جامعهستیزیش، ثبات روانی هم نداشته باشه. در ادامه به زنی میپردازه که مجبوره برای دریافت یه شغل به دروغ بگه بچه نمیخواد. یا برای پذیرفته شدن در جامعه باید در مقطع خاصی کفشی بپوشه که توش راحت نیست. (اشتباه نکنید قصد دفاع یا ستیز با فمینیسم رو ندارم. صرفاً زاویه دید فیلم رو بیان میکنم). ویلنوو اومده این دو قطب 《نیاز به فمینیسم》 و 《تنفر از فمینیسم》رو به جون هم انداخته. یک دوئل تصویری ایجاد کرده و اوج خلوصش در تناقض اون کشتاره. چطور؟ یک قاتل میاد برای جلوگیری از پخش شدن فمینیسم چندتا زن رو که داشتن پیشرفت میکردن (در یک رشته عموماً مردانه) میکشه. حالا همین قضیه خودش برای بعضیها باعث اثبات فمینیسم میشه و اتفاقاً نیازش رو ثابت میکنه. اما همچنان آسیبی رو که خواسته هم وارد کرده. هم سیاهه و هم سفیده ولی خاکستری نیست. میانگینشون نیست بلکه هردو رو بهطور همزمانه. به نظرم اصل نکته فیلم همینه. پلیتکنیک در حد آثار اخیر ویلنوو نیست. فیلم سومشه ولی حرف برای گفتن داره. برای سرگرمی هم نیست. به وقت خودش و در زمان مناسب میتونه اثری بشه که فراموشش نکنین و چون بر اساس واقعیته، احساس میکنم بهتره نمرهای بهش ندم. انگار با نمره دادن دوز تیرگی این کشتار کم میشه. در کل پیشنهاد میکنم نه به دید فیلم، بلکه با دید یک مستند روایی برید سراغش تا بهترین تجربه رو ازش بگیرید.
۱
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Whitgari_VL
Whitgari_VL
۱۵ آبان ۱۴۰۰ ۱۹:۲۲
پلیتکنیک٬ فیلمی که براساس یه واقعه تلخ ساخته شده. وقتی به یکی داستان این فیلم و هدفشو تعریف کنی طرف قطعا میگه پروپاگانداست فیلمه ولی ویلنوو جوری این فیلمو ساخته که هوای هر دو سایدو داره. نکات مثبت فیلم بنظرم اون سینماتوگرافی و دایرکشن فیلمبرداریشه که البته تو همهی فیلماش اینو داره٬ تیم بازیگری خیلی خوبه و کارشونم واقعاً سخته که از پسش بر اومدن و کلا اون سکانس تیراندازیرو همشو دوست داشتم. نکات منفی بنظرم یکیش ریتم کندیه که فیلم آخرش میگیره و یه کرکتر بود به اسم جف اگه اشتباه نکنم اونم میتونست بهتر بهش بپردازه و پایان بندی هم بنظرم میتونست خیلی بهتر باشه. در کل بنظرم فیلم خوبی بود و یبار دیدنش میطلبه.
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Amin_Jam
Amin_Jam
۱۰ شهریور ۱۴۰۰ ۱۴:۱۲
اتفاقِ بشدت غمانگیز و ناراحتکنندهایه. با این حال، دیدن فیلم رو فقط در صورتی توصیه میکنم که بخواید یه تجسم بصری از این وحشیگری تو ذهنتون داشته باشید، و نه چیز دیگهای. چون نه روایت خاصی داره و نه پرداخت مشخصی به شخصیتها. داستان به هیچ وجه دراماتیزه نشده و ویلنو فقط سعی کرده یه ایده از شدت تلخی و غیرانسانی بودن این واقعه به ما بده؛ که بنظرم میتونست خیلی بهتر از این عمل کنه.
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
miladkkk
miladkkk
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۰۸
بسیار زیبا با موضوع آسیبهای روانی و اجتماعی. توصیه میشه ببینین
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
aariaa
aariaa
۱۱ اسفند ۱۳۹۷ ۰۰:۴۶
فیلم نسبتا سطح پایینی بود. با یه فیلمنامه و موضوع نه چندان جالب .خلاصه اینکه دیدنش رو بهتون پیشنهاد نمیکنم وقت تلف کردنه
۰
۲
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ