دانلود فیلم The Conformist 1970 (دنباله‌رو) با زیرنویس فارسی و تماشای آنلاین

The Conformist 1970

دنباله‌رو

  • امتیاز بدهید:

    • برای امتیاز‌دهی باید عضو باشید

  • ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۲۸

    اضافه شدن انکود جدید

    x0r

  • ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۱۸

    اضافه شدن انکود جدید

    EA

فارسی

English

«مارچلو کلریچی» ۳۰ ساله یک روشنفکر سرکوب شده از طبقه بالای جامعه ایتالیا است ,در دوران حکومت «موسولینی» توسط فاشیست ها به پاریس فرستاده می شود, تا یک فرد دگراندیش را که سابقاً استاد فلسفه اش بوده به قتل برساند...

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۲۴ مهر ۱۴۰۲ ۱۶:۰۹

فیلم خوبی بود. لذت بردم از دیدنش

نمایش اسپویل
۱۲ فروردین ۱۴۰۱ ۱۱:۴۳

باورم نمیشه برتولوچی کانفورمیست رو در 28 سالگیش ساخته. غنای تکنیکی و وسعت اندیشگی در بالاترین حد خودش. امروز زنده تر و تازه تر از پنجاه سال پیش. شاهکار ابدی. قصۀ همیشه تاریخ، بازتولید فاشیسم از دل ابتذال و ترس و سرخوردگی.

نمایش اسپویل
۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۵:۰۸

یک شاهکار مطلق و دیدنی!

نمایش اسپویل
۱۹ تیر ۱۳۹۹ ۱۷:۲۸

"یک آدم نرمال چگونه است ؟ شاید او یک فاشیست باشد" برتولوچی فیلمی در باب افول فاشیسم ساخته که اقتباس از یک رمان با همین اسم است فیلمی به غایت فنی با کارگردانی بسیار عالی،صحنه پردازی خیره کننده و از همه مهم تر فیلم برداری محشر Vittorio Storaro و استفاده از قاب های ایستا برای اثرگذرای بیشتر و بکارگیری رنگ های گرم برای روح بخشیدن به صحنه (مانند سکانس در قطار) و موسیقی متن درخور و صحنه های بیاد ماندنی نظیر "باد پاییزی در خانه مادر"،"رقص در رستوران"،"تعقیب و گریز در جنگل". اوایل فیلم من رو یاد فیلم Le Samourai 1967 میندازه به یاد اون اتاق محقر و لحظه ای که دکتر کلریچی کلاه رو شبیه آلن دلون به سر میذاره اما تفاوت است بین این و آن . فیلم با فلش بک هایی از دوران کودکی کلریچی در لالوی فیلم تکامل پیدا میکنه و اوج داستان،تعقیب و گریزی در جنگل مه آلود و موسیقی متاثر کننده که به یک باره موسیقی متوقف میشه و صدای شکستن درختان به گوش میرسه که گویی حکایت از خورد شدن پایه های فاشیسم داره که در هیمین حین و قبل تمام شدن این پلان در پس زمینه صدای رادیو رو میشنویم که از برکناری موسولینی خبر میده از نکات جالب فیلم نظر کارگردان به شباهت تقابل فاشیسم و ضد فاشیسم (به عبارت دیگر کمونیسم) است با عکسی بر روی شیشه ی رستوران زمانیکه استاد و شاگرد در رستورانی نشسته اند و دوربین از پشت شیشه به آنها نزدیک میشود و روی شیشه عکسی نقش بسته است عکسی از "لورل و هاردی" (تلویحا آن را دعوا های بچه گانه خواندن) دکتر کلریچی تکلیفش با خودش معلوم نیست گویا اشتباهی است که بر گردن جامعه افتاده است شخصی است که نمیخواهد متمایز باشد بارها میگوید من میخواهم بدانم معمولی و نرمال بودن چگونه است او "حزب باد است". کلنلِ فاشیست به او میگوید که مردم برای سه چیز (ترس،پول و اعتقاد به فاشیسم) با ما همکاری میکنند اما تو تحت فشار هیچکدام از اینها نیستی برای قتل،تفنگ به دست،ژست میگیرد اما موقع استفاده به همکارش میگوید من نمیتوانم از آن استفاده کنم ازدواج میکند نه برای هدفی خاص برای طبیعی زیستن و نرمال بودن به استادش میگوید اگر من فاشیستم بخاطر توست که مارا ترک کردی و استاد در جوابش میگوید یک فاشیست معتقد اینگونه سخن نمیگوید هم حزبی نابینا را در ملا عام لو میدهد جار میزد که او یک فاشیست است اما خود را چه میکند. او که به مذهب اعتقاد ندارد با دخترش برای مریم مقدس دعا میخواند در بالای تخت خوابش شمایل مسیح علیه السلام نقش بسته است در سکانسی بعد از اعلام برکناری موسولینی هتگامی که دکتر میخواهد از خانه خارج شود دیواری بین او و جولیا را میبینیم که گویی این دیوار بازگو کننده پی بردن جولیا به ذات دکتر است که حائل شده است . او در غاری گیر کرده که سایه حقیقت تنها سایه ای از حقیقت است که پیروی از آن آدم متمایز ولو در شمایل معمولی را به ورطه ی "دنباله رو بودن" می اندازد. او میخواهد انسان نرمالی باشد اما باید از غار خود بیرون آید .

نمایش اسپویل
۱۶ خرداد ۱۳۹۸ ۲۰:۱۹

از بهترین های تاریخ سینما

نمایش اسپویل