فردی به نام «ریچارد اُبری»، اولین کسی است که از دلفین برای ساخت برنامهی تلویزیونی استفاده کرد. این برنامه که فلیپر (Flipper) نام داشت در بسیاری از کشورها به نمایش درآمده و طرفدارهای زیادی پیدا کرد و همین موضوع باعث شکلگیری صنعت چندین میلیوندلاری در این زمینه شد. اما مسیر زندگی «ریک» پس از مرگ دلفینی که تربیت کرده بود(کتی) عوض میشود و تصمیم میگیرد تا آنجا که میتواند، دلفینها را از پارکهای مختلف، آزاد کند و به همین خاطر چندین بار، بازداشت میشود. اما در کنار این، ریک متوجه میشود، در ژاپن ناحیهای به نام «تایجی» وجود دارد که کشتار بیسابقهی دلفینها در آن، اتفاق میافتد و دنبال راهی است تا جلوی آن را بگیرد.
این مستند را میتوان از چندین زاویه مورد بررسی قرار داد. اولین موضوع، شناخت نسبی درباره دلفین هست. طبق تحقیقات انجام گرفته در سالهای گذشته، ثابت شده است که دلفین، باهوشترین حیوان روی کرهی زمین میباشد. این حیوان که قادر است از 20درصد گنجایش مغز خود استفاده کند(انسان، تنها از 10درصد گنجایش مغزی خود استفاده میکند) قابلیت خارقالعادهای در تشخیص امواج صوتی دارد و این قابلیت به او کمک میکند تا از فاصلههای دور، عوامل مختلف را کنترل کرده و نسبت به آنها واکنش نشان دهد. اما همین موضوع میتواند موجب آسیب دیدن این موجود نیز بشود. شدت صدایی که در مراکز تفریحی آبی، از طرف مردم و بلندگوها تولید میشود، بسیار آزار دهنده بوده و باعث بالا رفتن استرس در این حیوان شده و اثرات منفی بر سیستم گوارشی و عصبی آن میگذارد. دلفین مانند انسان، موجودی خودآگاه است. روشی که برای اثبات این خصوصیت مورد استفاده قرار میگیرد، واکنش حیوان در مقابل آینه هست و دلفین، همانند انسان وقتی خود را درآینه میبیند(طبق واکنشهایی که از خود نشان میدهد) دقیقا میداند در حال تماشای خودش است. علاوه بر اینها، این حیوان درک عمیقی نسبت به عواطف و احساسات داشته و به خوبی با انسان ایجاد ارتباط میکند. شاید داستانهایی درباره نجات انسان توسط دلفین به گوشتان خورده باشد. این حیوان، حس خاصی نسبت به انسان دارد و این مورد در مواقعی که فردی از طرف کوسه مورد حمله قرار میگیرد، کاملا ملموس بوده و نمود عینی پیدا میکند.
تنها سازمانی که وظیفه نظارت بر صید نهنگها را بر عهده دارد، کمیته بینالمللی صید نهنگ (IWC) میباشد. یکی از مهمترین اعضای این کمیته، کشور ژاپن است که بخش عمدهای از بازار ماهی جهان را در اختیار دارد. در سالهای گذشته به دلیل افزایش شکار نهنگها، قانونی به تصویب رسید که از شکار بیش از حد آنها جلوگیری میکند اما این قانون، شامل دلفینها نمیشود. کشور ژاپن به صید بیرویه دلفینها ادامه میدهد و همواره از مسائل نامربوط، برای توجیه آن استفاده میکند. یکی از این موارد، کاهش میزان ماهیها به دلیل شکار آنها توسط دلفینها میباشد. این موضوع درحالی مطرح میشود که بزرگترین عامل کاهش آبزیان، از جمله ماهی، شکار بیش از حد آنها توسط انسانهاست. شاید انسان تنها موجودی باشد که بیش از حد نیاز خود، اقدام به شکار میکند و وقتی پای منافع مالی کشورها و کمپانیهای مختلف به میان میآید، این میزان بسیار بیشتر شده و تا جایی ادامه پیدا میکند که آیندهی زیستی آبزیان را تهدید میکند. اما ژاپن برای ادامه فعالیتهای خود در این زمینه، به این مورد بسنده نکرده و علاوه بر توجیحات بیپایه و اساس دیگر، کشورهای ورشکسته و کوچک را وارد این سازمان میکند و با وعدهی حمایت مالی، از رأی آنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکند.
یکی دیگر از موضوعاتی که بهخوبی در این مستند مورد بررسی قرار میگیرد، عدم آگاهی مردم از موضوعات و اتفاقاتی است که در پیرامون خود، در حال وقوع است. مقامات ژاپنی اعلام میکنند که شکار دلفین، جزء فرهنگ این کشور میباشد و مردم کشورهای مختلف، قدرت فهم و درک آن را ندارند. اما چطور ممکن است مردم ژاپن از این فرهنگ بیاطلاع باشند؟! به دلیل اعمال فشار از طرف دولت و عدم پوشش رسانهای، موضوع شکار دلفین کاملا سرپوشیده و مخفی مانده و هیچ کدام از شهروندان این کشور، از اینکه گوشت دلفین به فروش میرسد، اطلاعی ندارند. البته نوع بستهبندی این محصول نیز به صورتی است که نمیتوان متوجه آن شد، چراکه گوشت دلفین، تحت عنوان گوشت نهنگ به فروش میرسد. اما مهمترین واقعیت این است که گوشت دلفین، حاوی مقادیر بالایی از جیوه است. این ماده، یکی از سمیترین و خطرناکترین مواد برای انسان است. مقدار استاندارد این ماده در غذاهای دریایی، 0.4PPm اعلام شده درحالیکه گوشت دلفین حاوی 2000ppm از آن است. بدون شک گوشت دلفین و یا هر آبزی دیگر، حاوی مواد مغذی بسیاری میباشد ولی وقتی این مواد با ارزش، در کنار مواد سمی قرار میگیرند(که عواقبی مثل کاهش قدرت حافظه، بینایی و شنوایی را به دنبال داشته و باعث تولد بچههای ناقص نیز میشود)، منطقی است که با کمک گرفتن از منابع دیگر، نیازهای غذایی انسانها تأمین شود و از قابلیتهای این موجود باهوش برای رسیدن به اهداف بهتر و موثرتری استفاده گردد.
اما جسارتی که «ریک» و همکارانش در راستای تهیه این مستند به خرج دادهاند، واقعا قابل ستایش است. آنها در کشوری بیگانه(که طبق قانون، میتواند هر فردی را بدون اثبات هرگونه اتهامی، 28روز در بازداشت نگه دارد) که بصورت شبانهروز توسط افراد ناشناس، تحت تعقیب و کنترل بودند، اقدام به ثبت تصاویری کردهاند که هر بینندهای را تحت تاثیر قرار داده و به فکر فرو میبرد. این تأثیر به قدری عمیق میباشد که ممکن است متأثر شده و قادر به تماشای صحنههای فیلم نباشید. ابتکاری که گروه فیلمبرداری این مستند نیز به کار برده، بسیار جالب و قابل تحسین است و به لطف آن، شاهد واقعیتهایی خواهید بود که در مجاورت ساحل زیبای «تایجی» در حال وقوع است. این مستند، ثابت میکند که نباید در مواجهه با هر چیزی، نگرش سطحی نسبت به آن داشته باشیم و باید با مطالعهی بیشتر و کمک گرفتن از منابع مختلف، میزان اطلاعات خود را افزایش دهیم تا نتیجهگیریهایمان در هر زمینهای با آگاهی همراه باشد. متاسفانه امروزه، پوشاندن حقیقت با استفاده از مجوزهای بهداشتی و علمی بسیار زیاد شده و هر سازمانی به خاطر منافع مالی خود، اقدام به انتشار مقالاتی میکند که دربرگیرنده تمامی واقعیتها نیست.
جاوید مجلل
امتیاز: 83
جهت ورود به صفحه دانلود کلیک کنید
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید