news-background
news-background

[اختصاصی 30نما] نقد و بررسی فصل سوم سریال “Game Of Thrones” – بخش دوم

برای مطالعه بخش اول کلیک نمایید

نقاط قوت , ضعف و بهترین و بدترین فصل سوم

فصل سوم یک نردبان بلند محبوبیت برای گیم آف ترونز بود . قطعا پیشرفت سریال در این فصل به طور آشکاری قابل مشاهده است . جذابیت در هر داستان خطی سریال , بیشتر شده بود . ترکیب های دوست داشتنی ای هم مانند جان اسنو و ایگریت هم به وجود آمدند . هرچند هنوز هم که هنوز است , بخش داستانی برن و برادرش همچنان با وجود اضافه شدن توماس سنگستر جذابیت چندانی ندارد و اصلا همین سنگستر هم واقعا بازی جذاب و خاصی ندارد . همچنین اصلا خود ایزاک همپستد رایت هم در این سه فصل عملکردی خاص یا خوبی نداشته است و علاوه بر داستان , عملکرد این بازیگر هم در کسل کننده بودن این بخش داستانی نقش دارد . اما پیتر دینکلیج که در فصل پیش مهم ترین بازیگر سریال بود , در این فصل زیاد بخش داستانی او همراه با لنا هیدی در نقش سرسی , مهم نبوده است و شاید بیشتر در حاشیه ها قرار داشته است . همچنین جک گلیسون در نقش جافری هم در این فصل بسیار در حاشیه قرار دارد و زیاد ما عملکرد او را در فصل سوم نمیبینیم . از بخش های داستانی جان اسنو و ایگریت , رمزی و تئون گریجوی , جیمی و برین و راب استارک و والدر فری میشود به عنوان جذاب ترین قسمت های فصل سوم نام برد . قطعا دردناک ترین صحنه های سریال حداقل تا فصل سوم بخش داستانی رمزی و تئون بوده است . بخشی که قطعا خوشایند نبوده است و از نظر داستانی هم شکنجه و درد را شاهکار نمیتوان نامید , اما قطعا عملکرد بازیگرانش را میتوان محشر نامید .

thumb-1920-445201

اما با اختلاف یکی از شوکه کننده ترین و ناراحت کننده ترین اتفاق های سریال , کشته شدن راب استارک , تالیسا و لیدی کتلین است . قسمتی که به "The Rains of Castamere" شناخته شده است و قطعا یکی از دردآور ترین قسمت های سریال گیم آف ترونز است . درجایی که هیچکس حتی فکر نمیکند در این قسمت خونی ریخته شود و فصل با شادی و خوشبختی رو به پایان برود , دو تا از مهم ترین شخصیت های سریال به طور عجیبی کشته میشوند ! به راستی که هیچ خوشبختی ای در این سریال دائمی نیست و شاید فقط به مدت چند دقیقه باشد ! همین قسمت کافی است که به این فصل ما لقب "شاهکار" را بدهیم و باید بهترین این فصل را به همین عروسی خونین نسبت بدهیم . و اما دنریس تارگریان و اژدهاهایش ! در این فصل به نظر من این بخش داستانی بسیار ضعیف و خسته کننده بود و نبود تنوع و خلاقیت در این بخش , در فصل سوم احساس میشد . یکنواختی شخصیت دنریس هم از مهم ترین دلایل این موضوع بوده است . تمام کارهای این شخصیت قابل پیشبینی و تکراری شده بود در این فصل و انگار باید با آمدن شخصیتی یا ایجاد تنوع در داستان , این بخش داستانی احیا شود .

thumb-1920-392864

بازخورد کلی و بررسی آخر

بازخورد کلی و امتیاز فصل سوم از دو فصل قبلی خیلی بهتر بود و پیشرفت بسیار قابل ملاحظه ای داشت . برای مثال بسیاری از قسمت ها نمره با 9.5 گرفتند و قسمت نهم هم که دیگر فوق العاده بود و شاید لازم به تعریف ازش نباشد ! فصل سوم از سایت متاکریتیک از بیست و پنج رای بیست و چهار رای سبز و دوزاده امتیاز بالای 90 و پنج امتیاز بالای هشتاد گرفت . همچنین از دیدگاه منتقدان برتر راتن تومیتوز به عنوان فصلی فوق العاده غیر قابل توصیف و همچنین "سریالی که مانند قلب آدم است , شاید اغلب اوقات زشت و ناخوشایند باشد اما هیچوقت از آن نمیشود خلاص شد و آن را نداشته باشد " عنوان شده است . همچنین برخی منتقدان این عقیده را درباره این فصل دارند که هنوز هم که هنوز است هویت شخصیت های داستان و اینکه بد هستند یا خوب در حال نمایان شدن است و با گذشت سه فصل , هنوز کاملا مخاطب آن ها را نشناخته است و از این مورد به عنوان دلیلی برای فوق العاده بودن این سریال نام برده اند ! اما نقدی هم که برخی کردند باز هم بر میگردد به برخی صحنه های سریال مانند جنسی , شکنجه و زجه و درد و... اما اینبار هدف منتقدین از جنسی به صحنه های دردناک و شکجنه  بخش داستانی رمزی و تئون گریجوی تغییر کرده است .

thumb-1920-381159

برخی عنوان کرده اند که شدت دردناک بودن این صحنه ها بیش از حد بوده است و شاید لازم نبوده که در این حد خشونت و بی رحمی نشان داده شود . به نظر من این بحث و مسئله , موضوعی است که میتواند برای هرکس دیدگاه متفاوتی داشته باشد . عده ای میگویند با مسئله ی خشونت جنسی در جنگ و درگیری های بین خاندان ها موافق نیستم و شاید لازم نباشد خیلی از صحنه ها در سریال باشد . اما از نظر من , گیم آف ترونز با همین مسائل به سریال واقعیت ها معروف شد , همین بی رحمی ها بودند که بر روی مخاطبان تاثیر عجیبی میگذاشت نمونه اش همین عروسی خونین همین فصل سوم ! و در آخر معتقدم در درگیری های بین خاندان و جنگ هایی که صورت میگیرد خشونت و بی رحمی موضوعی است که همه مان میدانیم صورت میگیرد و اگر گیم آف ترونز می آمد از زیبایی و خوشبختی میگفت و صحنه های خوشایند نشان میداد , به نظر شما آیا به واقعیت نزدیک بود ؟ صحنه های جنسی و خشونت در آن مانند سکانس جافری و آن دو فاحشه که مجبورشان کرد به هم صدمه بزنند , مسئله ای معمولی است که بین پادشاهان و فرمانروایان با زنان اتفاق می می افتد و این را میدانیم در گذشته زنان حقوق بسیار کمتری نسبت به مردان داشتند . پس این هم یک واقعیت دیگر است که گات نشان میدهد ! البته بسیاری از مسائل هم در گذشته بودند و هم در حال , مانند همین نابرابری زن و مرد یا خشونت افراد بالامرتبه نسبت به مردم و قشر ضعیف جامعه و... اما به هر حال بهتر است گات را همانطوری که هست دیده و درک کرد . امیدواریم استفاده لازم را کر ده باشید و با آرزوی موفقیت با شما این بخش را هم تمام میکنیم ...

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ۲۱:۳۶

من‌ تازه امسال شروع کردم گات رو دارم میبینم ? و بعد از تموم شدن هر فصل‌ میام این نقد هارو میخونم. مرسی ۳۰نما ?

نمایش اسپویل