چستین میگوید در کودکی به دنبال جلب توجه بوده است.
«جسیکا چستین» بازیگر برنده اسکار در مصاحبه با «اینترتینمنت ویکلی» به تولید دنباله فیلم درام جنایی «خشنترین سال» (A Most Violent Year) اظهار تمایل کرده است. این فیلم به کارگردانی «جی.سی شاندور» در سال ۲۰۱۴ اکران شد و در حالی که با بودجه ۲۰ میلیون دلاری ساخته شده بود ۱۲ میلیون دلار فروخت. با این حال «اسکار آیزاک» و چستین برنده جوایزی چون بهترین بازیگر مرد و زن از «هیأت ملی نقد» شدند.
چستین میگوید منتظر نوشته شدن فیلمنامه دنباله است: «واقعیت این است، و باید دید ساخته میشود یا نه، چون منتظرم فیلمنامهاش را بنویسند. داستانش درباره استفاده کاپیتالیسم از این خانواده است، یک داستان آمریکایی است. جی.سی. خیلی خوب... وقتی اولین بار او را ملاقات کردم کل ایده را مطرح کرد و به نظر من شگفتانگیز آمد، بنابراین منتظرم.»
بازیگر «چشمان تمی فی» (Eyes of Tammy Faye) اعتراف میکند که تمایل دارد بداند «۱۰ سال بعد چه اتفاقی برای شخصیت «آنا مورالس» افتاده» است. آیزاک در این فیلم نقش مدیر یک کمپانی در سال ۱۹۸۱ نیویورک را بازی میکند که چند کامیون او ربوده میشوند. چستین نقش همسر این مرد را بازی میکند که در تلاش است از خانوادهاش مراقبت کند.
چستین میگوید: «این شخصیت در یک وضعیت نه چندان خوب رشد کرده، در کیفش اسلحه حمل میکند، آماده است، به گوزن تیراندازی میکند، بدون اینکه نگران شود. آماده است تا از قفس آزاد شود.»
آیزاک و چستین دو سال پیش در مینیسریال «صحنههایی از یک ازدواج» (Scenes From a Marriage) شبکه اچبیاو همکاری دیگری داشتند.
چستین در بخش دیگری از مصاحبه با «اینترتینمنت ویکلی» میگوید امیدوار است که به دنیای فیلم «خدمتکار» (The Help) برگردد و نقش «سیلیا فوت» را بازی کند: «میدانید همیشه به چه کسی فکر میکنم، و آرزو میکنم که میتوانستم [دوباره] نقش آن را بازی کنم؟ «سیلیا فوت». دوست دارم چیزی بسازیم، با سیلیا و مینی [جکسون با بازی «اکتاویا اسپنسر»]، و ببینیم چه پیش میآید. میدانید آنها دست آخر با هم زندگی کردند و با هم نوزاد را بزرگ کردند، دوستانی صمیمی بودند. چه فیلم شگفتانگیزی خواهد شد؟»
چستین ۴۶ ساله در مصاحبه دیگری با «مارک مارون» فاش میکند که در کودکی با خوردن پوست موز و پرتقال به دنبال جلب توجه دیگران بوده است: «به یاد میآورم که در کافهتریا مینشستم و پوست پرتقال و موز میخوردم چون مردم به من توجه میکردند. بچههای دیگر میگفتند: «خدای من، این دختر را نگاه کن.» میدانم، وحشتناک است. فقط میخواستم مردم به خاطر عجیب بودن به من توجه کنند، اینکه هیجانانگیز یا چنین چیزی هستم.»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید