بازیگر «مانتی پایتون» میگوید فیلم کلاسیک «زندگی برایان» را به خاطر «حساسیتهای مدرن» سانسور نمیکند.
«جان کلیز» کمدین بریتانیایی که بیشتر با «مانتی پایتان» (Monty Python) شناخته میشود زیر بار سانسور فیلم کلاسیک «زندگی برایان» (Life of Brian) نمیرود. او میگوید هرگز نگفته است که صحنههای فیلم را در اقتباس آن برای تئاتر حذف میکند، هرچند که باعث خنده مخاطب مدرن نشوند.
کلیز میگوید به اشتباه گزارش دادهاند که صحنه «لورتا» از این فیلم را در نسخه تئاتر حذف میکند و در عوض، او میگوید «هیچ قصدی» برای حذفش ندارد.
در این صحنه یک شخصیت مرد اعلام میکند که دوست دارد زنی به نام «لورتا» باشد و فرزندی به دنیا بیاورد. شخصیت کلیز در فیلم به این مرد میگوید تصور او مسخره است در حالی که دیگری مدعی میشود که حامی حقوق فرزندآوری اوست.
پس از اعتراض شخصیت کلیز، آن شخصیت میگوید: «میخواهم زن باشم... به عنوان یک مرد حق دارم. میخواهم بچهدار شوم... حق مرد است که اگر بخواهد بچهدار شود. به من ستم نکنید!»
کلیز میگوید حتی اگر گذر زمان تأثیر این شوخی را از بین برده باشد او در نسخه تئاتر آن را حذف نمیکند: «در اینجا با موضوعی روبروییم که در چهل سال گذشته هرگز شکایتی از آن نشده بود، شکایتی که شنیده باشم، اما امروز ناگهان نمیتوانیم اجرایش کنیم چون به مردم برمیخورد.»
کلیز در صفحه توییترش مینویسد: «چند روز پیش با برای مخاطبین در لندن حرف میزدم. به آنها گفتم که از «زندگی برایان» اقتباس میکنم تا بتوانم به عنوان یک نمایش روی صحنه ببرم (یک موزیکال نیست). گفتم که یک سال قبل با آخرین پیشنویس در نیویورک جلسه فیلمنامهخوانی برگزار کردهایم و همه بازیگران – چندین نفر از آنها برنده جایزه تونی شدهاند – به من اکیداً توصیه کردند که صحنه لورتا را حذف کنم. البته، قصد چنین کاری را ندارم.»
کلیز سال گذشته در مصاحبه با «فاکس نیوز» در کنفرانس «فریدومفست» لاسوگاس گفته بود که کمدینهای امروز برای شوخطبع بودن آزادی ندارند: «همیشه برای آنچه که اجازه دارند بگویند محدودیتی وجود دارد. به نظر من نگرانکننده است زیرا فقط در فضای آزاد میتوان دست به آفرینش زد، جایی که لازم نباشد هر چیزی که میگویید را از جنبه نقد بررسی کنید و سپس ادامه دهید. آنچه که باید بتوانید انجام دهید خلق بدون آگاهی از مقصد است چرا که هرگز آنجا نبودهاید. خلاقیت همین است – باید امکان خلق داشته باشید. اما بسیاری از کمدینهای امروز وقتی میخواهند چیزی بگویند باید فکر کنند: «آیا میتوانم خلاصی پیدا کنم؟ بعید است. فلانی و فلانی به دردسر افتادهاند، فلانی آن حرف را زده و آن زن این را گفته.» متوجه منظورم هستید؟ این یعنی مرگ خلاقیت.»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید