news-background
news-background

نقد فیلم Athena: خشم توده‌ها و جرقه‌های آتش انقلاب

«آخرین و مهم ترین آرزوی انقلابی: رهایی انسان‌ها از ناهمبستگی‌شان است» چه‌گوارا

«آتنا» (Athena) به کارگردانی رومن گاوراس که در یک شبانه‌روز در یک شهرک در پاریس اتفاق می‌افتد، روایت پررنگی است از عواقب بلافاصله پس از مرگ فرزند ۱۳ ساله‌ی خانواده‌‌ای از اقلیت‌ها در فرانسه که به دست پلیس کشته شده و برپایی تظاهرات سراسری بعد از این حادثه. پس از این جریان از جهتی عبدالله، برادر بزرگ‌تر خانواده که قهرمان جنگ نیز بوده، همه‌ی شورش‌کنندگان را به آرامش دعوت می‌کند و برای صدور بیانیه‌ای از خانواده‌اش پشت تریبون می‌رود و از جهتی در پشت جمعیت، برادر دیگر او کریم که سرشار از خشم است و بدل به شخصیت مسیحایی شده، یک کوکتل مولوتف روشن می‌کند و آن را در ایستگاه پلیس می‌اندازد و همهمه برپا می‌کند و شورش سازمان یافته‌ای را به راه می‌اندازد و این‌گونه از دل این شکاف ایدئولوژیک در مهد آزادی‌ها، داستان گاوراس، شکل می‌گیرد.

خشم توده‌ها و جرقه‌های آتش انقلاب«آتنا» علاوه بر نامش که برگرفته شده از ایزدبانوی آتنا در یونان باستان است، محتوایش نیز همچون تراژدی‌های یونان باستان، مملو از رنج و مصیبت است و نهایت آن سرنوشت شوم قهرمان و عبرت است برای آیندگان. آتنا، در اساطیر یونان باستان ایزدبانوی خرد، جنگاوری، صنایع و مهم‌تر از همه نگهبان و محافظ شهرهای یونان بوده، خصیصه‌ای که تراژدی مدرن گاوراس حول آن می‌چرخد: حفاظت از شهر و ساختن سنگر و مبارزه با دولت ظالم و فاسد.

فیلم با نمای خیره‌کننده‌ای از دو برادر شروع می‌شود که قطب مخالف هم هستند؛ عبدالله که یک سرباز است و درک خوبی از جنگ و پیامدهای آن دارد و به همین دلیل به دنبال حل مسئله به شکل مسالمت‌آمیز است. او میان توقف یک جریان مرگبار و ایستادن در کنار خانواده‌اش قرار گرفته است و کریم که شخصیتی است مملو از خشم که انتقام را جسمیت می‌بخشد و پس از پخش ویدیویی از سه افسر پلیس که به طور وحشیانه مقتول را کتک می‌زنند، تنش‌هایش به اوج می‌رسد و اقلیت‌های به حاشیه رانده شده و عمدتاً الجزایری را برای رفتار نادرست و خشونت پلیس، متحد می‌کند. فی‌الواقع او که در سکوت به تماشای نشست خبری عبدالله، برادر بزرگتر و عضوی از بدنه‌ی دولت نشسته که به رسانه‌ها و مردم اطمینان می‌دهد مقامات تمام تلاش خود را انجام می‌دهند تا مشخص کنند چه کسی فرزند خانواده‌شان را کشته و آن‌ها را به دست عدالت بسپارند؛ دست به کار می‌شود و آتش انقلاب را روشن می‌کند.

میان گرز، باتوم، تفنگ‌، لوله‌های سربی، مولوتف‌ها و آتش‌بازی‌ها، درام خانوادگی در «آتنا» به خوبی پیش می‌رود و تغییر و تحول شخصیت‌ها داستان را جلو می‌برد. ذکر این نکته الزامی است که احساساتی که واقعی و قابل درک به نظر می‌رسند، بیشتر شبیه یک کاتالیزور برای نشان دادن اعمال کاراکترها هستند تا آنچه که مخاطب مجاز به کشف آن باشد. ناگفته نماند که «آتنا» از نظر بصری مسحورکننده است و ممکن است به شدت به مهارت بصری شگفت‌انگیز خود متکی باشد، اما مضامین مهمی همچون تماشای ظلم، بی‌عدالتی، تبعیض نژادی و فروپاشی جامعه و خشونت در آن موج می‌زند.

بی‌شک «آتنا» یک تراژدی مدرن تماشایی است که به مدت ۹۰ دقیقه، یقه‌ی مخاطب را می‌گیرد و رها نمی‌کند و با تصویربرداری چشمگیر و پویا، او را عمیقاً در دل داستان فرو می‌برد و در معرض پرتاب خشونت‌آمیز از صحنه‌ای به صحنه دیگر می‌برد و چنان سطحی از مهارت فنی و تکنیک در آن وجود دارد که مخاطب نمی‌تواند لحظه‌ای پلک بزند. فی‌الواقع گاوراس نه به خود و نه به مخاطب، اجازه‌ی لحظه‌ای حواس‌پرتی نمی‌دهد.

در نهایت می‌توان گفت در سینمایی «آتنا» که از لحظه‌ی اول درگیر اعتراضات می‌شود و تا لحظات پایان، پلانی عاری از آتش خشم پیش نمی‌رود و گاوراس چنان تجربه‌ی واقع‌گرایانه، پویا و سرشار از هیجانی را رقم می‌زند که مخاطب گاها فراموش می‌کند، به تماشای یک فیلم نشسته است. گاوراس و فیلمبردارش تصاویری را تداعی می‌کنند که شعله‌هایش، مخاطب آزادی‌خواه را بیدار می‌کند و اینگونه به قدری مخاطب را درگیر و همسو می‌سازند که حتی نیازی به دانستن جزئیات اتفاقاتی که منجر به اعتراض و شورش شده، ندارد و تنها می‌خواهد به سمت حقیقت حرکت کند. اگرچه ممکن است فیلم شروع به جابجایی مرزهای اخلاقی کند و گاهی اوقات، نه تنها به خشونت تن دهد، بلکه آن را تشویق کند، اما این یک نگاه دقیق و سازش‌ناپذیر به ظلم و خشونت دولت‌ها و نیروهای پلیس که قرار است برقرار کننده‌ی امنیت و آرامش یک کشور باشند و مهم‌تر از همه نگاهی است صریحانه به مسئله‌ی همیشگی آپارتاید و تلاش برای رسیدن به آزادی و برابری است.

 

یاسمن اسمعیل‌زادگان

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید