news-background
news-background

نقد فیلم Dead for a Dollar: همه می‌خواهند زنده بمانند

«وسترن در نهایت یک جهان اخلاقی از بین رفته‌است که هر چه مشکلات دراماتیک باشد، فراتر از مسیرهای عادی کنترل اجتماعی است» والتر هیل

سینمایی «مردن برای یک دلار» (Dead for a Dollar) تازه‌ترین وسترن والتر هیل، کارگردانی که عمده شهرتش برای احیای ژانر وسترن است، داستان مکس بورلاند، قاتل اجیر شده‌ای است که به مکزیک پا می‌گذارد تا همسر یک بازرگان و زمین‌دار ثروتمند و اسم و رسم‌دار را بیابد و او را بازگرداند. اما درست پس از این‌که متوجه می‌شود همسر فراری به دلیل اذیت و آزار مرد گریخته، سر دو راهی قرار می‌گیرد و این سرآغاز ماجراهای دیگری برای اوست.

مکزیک در وسترن‌های آمریکایی، با وجود وسعتش، مکان کوچکی است که در معرض تهدیدهای فراوانی قرار دارد، مکانی که این‌بار جهان های را تشکیل می‌دهد. هیل که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی تازه‌ترین ساخته‌اش را نیز بر عهده داشته، برای رسیدن به محل فیلمبرداری و رفتن پشت دوربین، شتابزده عمل نمی‌کند. او ارزش رشد آهسته و پیوسته را می‌داند و گویی دوست دارد به صحبت‌های کاراکترهایش به دقت گوش دهد و سپس آن‌ها را در مسیر دلخواهش هدایت کند. والتر هیل در «مردن برای یک دلار» کنش خود را حول مجموعه‌ای از چالش‌های عملی سازماندهی می‌کند. معماهای اخلاقی میان بیش از چند مرد و یک زن در این‌جا دخیل هستند و اقداماتی که کاراکترها باید انجام دهند، آن‌ها را مقابل اهداف بالقوه کشنده نسبت به یکدیگر و نسبت با خودشان قرار می‌دهد. فی‌الواقع در جهان تازه‌ترین ساخته‌ی هیل، همه می‌خواهند زنده بمانند و امرار معاش کنند و همچنین از هر کدی که تصور می‌کنند رفتارشان را محدود می‌کند، پیروی کنند. البته بدیهی است که این امر مسلما در ماهیت وسترن‌ها نقش بسته که همه‌ی کاراکترها موفق نخواهند شد و بحث‌های فلسفی نهایتا با گلوله حل می‌شود.همه می‌خواهند زنده بمانند

ذکر این نکته حائز اهمیت است که ژانر وسترن به شدت در اسطوره و همچنین در سیاست جابه‌جا می‌شود و هیل هر دو امر را در این‌جا به وفور به کار می‌بندد و با تکیه بر این دو امر، «مردن برای یک دلار» را بدل به یک درام کهن الگویی درباره‌ی عشق، وفاداری، خیانت و شرافت در میان انبوهی از نژادپرستی و حرص و طمع می‌کند.

«مردن برای یک دلار»، اگرچه در ابتدا می‌تواند تا حدودی پیچیده و طاقت‌فرسا به نظر برسد، اما طولی نمی‌کشد که همه راه خود را به سمت مکزیک کج می‌کنند و به سمت هسته‌ی اصلی داستان پیش می‌روند؛ جایی که درگیر یک سری از بن بست‌ها می‌شوند؛ گاهی با اسلحه، گاهی با کلمات. ناگفته نماند که هیل هنوز هم می‌تواند دیالوگ‌های آتش‌افروزانه بنویسد و همچنان می‌تواند مانند هر کسی یک تیراندازی پر سر و صدا را به نمایش بگذارد. با این حال اگرچه «مردن برای یک دلار» یک کلاسیک تمام عیار نیست، از طرفی به وضوح یک عاشقانه‌ی قابل احترام است، یک پروژه کم‌هزینه که به نظر می‌رسد با بودجه‌ای کم ساخته شده است، با حداقل مجموعه‌ها و نورپردازی مسطح و تصاویری که با نوعی مه قهوه‌ای معمولی پوشانده شده است. با این حال اما اثری معنادار است و فیلمساز آن را به باد بوتیچر فقید تقدیم می‌کند؛ فیلمسازی که در دهه‌ی ۵۰ تعداد انگشت‌شماری وسترن هیجان‌انگیز و کم‌حاشیه ساخت و چند دهه بعد، منتقدان شروع کردند به درک سادگی آن‌ها و روشی که او از طرح و اکشن برای آشکار کردن چیزی در مورد شخصیت‌های سخت‌کوش و با روحیه‌ای مستقل، مملو از کینه‌های عمیق و خلق و خوی سریع و خشن، استفاده می‌کرد.

در نهایت می‌توان گفت اگرچه «مردن برای یک دلار» کاملاً و با افتخار یک «بی.مووی» است؛ اما در عصر پرفروش‌های آبکی و فرانچایزهای بی‌ سر و ته، یک «بی.مووی» خوش‌ساخت با بازی‌های درخشان و فیلمبرداری کارآمد لوید اهرن است که تصاویر جاندارش مخاطب را همراه می‌کند. ناگفته نماند که یکی از لذت‌های «مردن برای یک دلار» در قدردانی از مهارت هیل به‌عنوان یک داستان‌نویس است. او از طرح به‌عنوان پرده‌ای استفاده می‌کند که شخصیت‌های فرعی هم نیز می‌توانند روی صحنه‌ شکوفا شوند، حتی اگر انتخاب‌های آن‌ها طرح را تندتر و خشن‌تر کند. بدیهی است که باید به یاد داشته باشید که تازه‌ترین ساخته می این فیلمساز بی‌حاشیه یک حماسه نیست. اصولاً قرار نیست که باشد. این یک داستان معمولی در مورد دسته‌ای از مردان خشن و اسلحه به دست و یک زن که مشتاق است هر طور شده از شر تمامشان خلاص شود.

یاسمن اسمعیل‌زادگان

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید