news-background
news-background

جرج میلر: فیلم «قهرمان» را دو بار دیده‌ام و هر بار در آن غرق شده‌ام

«اصغر فرهادی» کارگردان برنده اسکار که امسال با «قهرمان» (A Hero) مدعی کسب اسکار دیگری است، به‌تازگی با «لوکا گوادانینو»، «گی‌یرمو دل تورو»، «جین کمپیون»، «کنت برانا» و «پدرو آلمودوار» برای «ورایتی» و «هالیوود ریپورتر» به گفت‌وگو نشسته است. فرهادی پرحاشیه این هفته با دو فیلمساز شناخته‌شده دیگر یعنی «جرج میلر» کارگردان «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) برای «هالیوود ریپورتر» و «فلورین زلر» کارگردان «پدر» (The Father) برای «ایندی‌وایر» مصاحبه کرده است.

میلر در ابتدای گفت‌وگو از فرهادی به خاطر تولید این فیلم قدردانی می‌کند و می‌گوید به عنوان یک مخاطب در آن غرق شده است. میلر می‌گوید وقتی به او گفته‌اند که می‌تواند با فرهادی گفت‌وگو کند این فرصت را مغتنم شمرده است.

فرهادی می‌گوید تحصیل در رشته تئاتر «بهترین دوران زندگی» او بوده است: «در تئاتر و در نمایشنامه‌های معروف لایه‌های بسیاری وجود دارد.»

میلر در ادامه می‌گوید در تمامی فیلم‌های فرهادی حس اثر خارج از سالن سینما با شما می‌ماند: «وقتی «قهرمان» را دیدم فکر کردم: «عجب. باز هم همین حس را دارد.» خیلی خوشحالم که چنین تجربه‌ای داشتم. فقط باید این را به شما می‌گفتم.»

کارگردان «جدایی نادر از سیمین» در مقابل میلر می‌گوید: «در همه فیلم‌های من، درام از اشتباهات بسیار کوچک شکل می‌گیرد. خطاهای بسیار مشخصی که به نظر من هسته داستان است.» فرهادی اضافه می‌کند که از نگاه او بخشندگی در جامعه روز به روز کاهش پیدا می‌کند و این موضوع الهام‌بخش او برای «قهرمان» بوده است.

فرهادی در پاسخ به این پرسش میلر که چرا امروز تصمیم گرفته به ایران برگردد و فیلمی با این مضمون بسازد می‌گوید: «قهرمان‌سازی جامعه موضوع جدیدی نیست. جامعه به قهرمان نیاز دارد: «وقتی یک فرد در جامعه به نوعی قهرمان تبدیل می‌شود، مردم فکر می‌کنند که او نمی‌تواند اشتباهی مرتکب شود. فکر می‌کنند نباید کار غلطی انجام دهد، حق ندارد در زندگی گذشته‌اش یا آینده‌اش خطایی کند. برای من بسیار مهم بود، چون معتقدم زندی بدون خطا وحشتناک است. نمی‌توان این‌گونه زندگی کرد! اما این روزها وقتی مردم یک نفر را می‌شناسند، افراد معروف را، می‌گویند: «نمی‌توانی هیچ کاری انجام دهی. نمی‌توانی خطای کوچکی مرتکب شوی.»»

میلر می‌گوید «قهرمان» را دو بار به تماشا نشسته تا تجربه دیدن فیلم به عنوان مخاطب را از خود دور کند و بتواند روی آن تأمل بیشتری کند: «شاید از شنیدنش خوشحال شوید. بار دوم هم در فیلم غرق شدم.» این کارگردان می‌گوید از نمای طولانی بالا رفتن شخصیت «رحیم» با بازی «امیر جدیدی» از پلکان «نقش رستم» در شیراز شگفت‌زده شده است: «فکر کردم: «خدای من، اگر من این فیلم را تدوین می‌کردم، پس از دو ردیف پله کات می‌دادم.» بعد فکر کردم: «کات بده. کات بده. فهمیدیم که دارد بالا می‌رود.» [فرهادی می‌خندد.] اما به عنوان یک فیلمساز باید می‌دانستم که تعمدی است. و دیری نمی‌گذرد که در فیلم غرق می‌شوم و آن واکنش عینی را فراموش می‌کنم. و در صحنه بعدی نامزد این شخصیت از پله‌ها پایین می‌آید. جامپ کات می‌دهید و داستان را پی می‌گیرید. چیزی بود که حتی فکرش را هم نمی‌کردم.»

فردهای در پاسخ به این پرسش که چگونه چنین صحنه‌هایی خلق کرده می‌گوید وقتی خودش از پله‌ها بالا و سپس پایین آمده به این فکر کرده است که این فراز و نشیب خلاصه داستان فیلمش است: «در فیلم‌های قبلی‌ام از پلکان مانند یک موتیف استفاده کرده‌ام. نمی‌خواهم مخاطب فکر کند که این یک نماد است یا نشانه. بخشی از زندگی روزمره است. اما وقتی این جزئیات را تکرار می‌کنیم یک حس منتقل می‌کند.»

این کارگردان ادامه می‌دهد که رئالیسم گاهی برای او ملال‌آور است و قصد دارد همچون فیلم «قهرمان» فیلم‌های بعدی‌اش را به مستند شبیه کند: «آرزوی من این است که یک روز فیلمی بسازم که مردم در سینما ببینند و فراموش کنند که یک فیلم است. حس کنند: «این زندگی است.»»

فرهادی سپس به این پرسش میلر پاسخ می‌دهد که چگونه با بازیگران پرشمار در یک فیلم کنار می‌آید: «توضیحش دشوار است چون من وقتی با بازیگران کار می‌کنم خودم را از بیرون نمی‌بینم. نه فقط برای این فیلم، بلکه فیلم‌های دیگر جلسات طولانی تمرین را سپری کردیم. شاید دلیلش سابقه تئاتر من است. منظورم از جلسات تمرین نشستن و خواندن فیلمنامه نیست. ما سعی می‌کنیم پیشینه هر شخصیت را خلق کنیم و روابط آن‌ها و این وقت زیادی می‌گیرد.»

میلر در بخشی از مصاحبه از اینکه می‌شنود فرهادی تنها از یک دوربین استفاده می‌کند شگفت‌زده می‌شود: «سعی می‌کنم مخاطب حس کند که دوربینی وجود ندارد. بنابراین یک دوربین استفاده می‌کنم اما تلاش می‌کنم مخفی‌اش کنم.» کارگردان «مکس دیوانه» فیلمسازی فرهادی را به موج‌سواری تشبیه می‌کند و می‌گوید مخاطب پس از رسیدن به ساحل تمایل دارد که دوباره مسیری که طی کرده را تجربه کند.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۷ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۰۲

اینقدر هم که میگن خوب نبود

نمایش اسپویل
۸ بهمن ۱۴۰۰ ۰۰:۱۱

اگه تو میگی که راسته!!!

نمایش اسپویل
۷ بهمن ۱۴۰۰ ۱۸:۴۴

جالب بود

نمایش اسپویل