news-background
news-background

نقد فیلم The Platform: وضعیت بشری

۳نوع آدم وجود داره: اونایی که بالا هستن، اونایی که پایین هستن و اونایی که سقوط می‌کنن.

«پلتفرم» (دانلود فیلم The Platform با لینک مستقیم) با عنوان اصلی حفره، ساخته‌ی «گالدر گازتلو اوروتیا» کارگردان اسپانیایی، فیلمی خوش ساخت است که از زمان اولین اکران، تا به امروز مورد توجه منتقدین و عموم مخاطبین قرار گرفته است. این کارگردان اسپانیایی در اولین فیلم بلند سینمایی‌اش با خلق فضایی دلهره‌آور، ناامن، هراسناک و روایتی منسجم و سرشار از رمزگان، توصیف دقیقی در باب وضعیت بشر ارائه می‌دهد و مخاطب را تمامن درگیر می‌‌کند.

«پلتفرم» روایت انسان‌هایی است که به علت مرتکب شدن رفتارهای نا به هنجار، خطاهای اجتماعی، فردی و انواع و اقسام قصورها مکانی را برای مجازات و اصلاح خودشان انتخاب می‌کنند. مکان انتخابی آن‌ها سازه یا دقیق‌تر بگوییم، زندانی عمودی و نامانوس است که ۳۳۳طبقه دارد و در هر طبقه‌ی آن دو هم سلولی قرار گرفته‌اند و وسط هر طبقه حفره‌ای است که طبقات بالا و پایین تا حدودی دیده می‌شوند. (این حفره جایگاه سکوی متحرکی است که غذای روزانه‌ی زندانیان را از طبقه‌ی اول تا طبقه‌ی آخر حمل می‌کند و در هر طبقه زمان کمی توقف می‌کند و بعد دوباره به حرکت در می‌آید) در نهایت فشار حبس و پوچ انگاری در این سلول‌های کوچک باعث می‌شود که تعدادی از زندانیان شورش کنند و هر طور شده برای بقا دست به خشونت بزنند و عده‌ی بسیار کمی هم در این میان برای نجات از این سازه تلاش کنند.

آغاز «پلتفرم» با ورود عنصر بیرونی به نام گورینگ (جوانی که به خواست خودش و به چند دلیل مشخص وارد این حصرگاه شده است) که در واقع شخصیت اصلی و پیش برنده‌‌ی جریانات است، شکل می‌گیرد و از طریق او ساختار تمام و کمال پلتفرم نشان داده می‌شود. ساختار فاسدی که از درون در حال پوسیدن است. بی‌شک پلتفرم اِلمان کوچکی از جامعه‌ی بشری است که به شکلی نمادین تمامی مفاهیم، باورها، اعتقادات، الگوهای رفتاری، ارزش‌ها، نیازها، قوانین و بایدها و نبایدهای زندگی انسان‌ها را مطرح می‌کند. اما تصویری که فیلم نشانمان می‌دهد تصویر زیبایی نیست، بلکه تصویر وارونه‌ای از یک آرمان شهر است. تصویری از دیستوپیایی تاریک، هولناک و آزاردهنده و جهانی تمامن خفقان‌آور. در یک مفهوم‌ ساختارگرایانه، پلتفرم را می‌توان یک جامعه‌ی ویران شده در نظر گرفت که در آن نیازهای امنیتی، اجتماعی، احترام و خودشکوفایی مرده‌اند و فقط بحث نیازهای زیستی، آن هم در دون‌ترین حالت ممکن مطرح است.

«پلتفرم» از ابتدا کدهای دستوری و نشانه‌های پنهان یا آشکاری را برایمان می‌گذارد تا به نوعی دریچه‌های معنا را برایمان بگشاید. اولین نشانه‌ای که با نریشن فیلم آغاز می‌شود بحث طبقات است و تاکید به جداسازی آن‌ها با دو واژه‌ی بالایی‌ها و پایینی‌ها که در جای جای فیلم صراحتن مطرح می‌شود. نمونه‌ی بارز دیگر زمانی است که در سکانس آغازین، پیرمرد به هم سلولی‌اش گورینگ می‌گوید با افراد طبقه‌ی بالا صحبت نکن چون اصلن جوابت را نمی‌دهند و با افراد طبقه‌ی پایین هم صحبت نکن چون تو از آن‌ها بالاتری! پس بدیهی است طبقاتی که در پلتفرم می‌بینیم نمادی از نظام طبقاتی و اختلافات موجود در آن هستند که طبق ساختار تعیین شده، تعامل و ارتباط خارج از طبقه ممکن نیست و اگر هم شکل بگیرد تبعات مثبتی نخواهد داشت.

سازش، کد دیگری است که به شکل نامحسوس در بافت پلتفرم وجود دارد. سازگاری با محیط زندگی و شرایط تحمیلی و یا انتخابی موجود، در طبقات میانی بیشتر دیده می‌شود و ناسازگاری و تعداد مرگ و میر در طبقات بالا و پایین بیشتر است. بالایی‌ها به پوچی می‌رسند و دست به خودکشی می‌زنند و پایینی‌ها هم از گرسنگی می‌میرند. در طبقات پایینِ این زندان یا همان طبقات فرودست جامعه بحث زنده ماندن و بقا مطرح است و طبق هرم مازلو نمی‌توان از افرادی که درگیر نیازهای زیستی هستند انتظار رفتار انسانی، اخلاقی و نیاز به خودشکوفایی را داشت. ولی در طبقات بالا مباحث دیگری همچون رسیدن به بالاترین طبقه، زندگی بهتر و راحت‌تر و البته اهمیت ندادن به پایینی‌ها مطرح است.

آشپزخانه، نشانه‌ی بعدی است که بار معنایی زیادی را در فیلم به دوش می‌کشد. آشپزخانه نماد ارگانی مهم در جامعه‌ای است که پلتفرم به تصویر می‌کشد. ارگانی که فقط خوراک افراد را برطرف می‌کند آن هم نه به طور کامل و با ارزش‌گذاری صحیح که مشکلی را حل کند بلکه با مدیریت نادرست، خوراک زندانیان یا ساکنین را روی سکوی متحرک می‌چیند تا هر کس هر طور که می‌خواهد از آن‌ها استفاده کند، در واقع هر که زورش بیشتر باشد، بیشتر از خوراکی‌ها استفاده می‌کند. ارگانی که حتی نوع خدمات رسانی‌اش جزو نیازهای اصلی مردم نیست مثل تمیز بودن غذا، دیزاین غذا و...

کد دیگری که در مسیر معنایی قرار می‌گیرد، عدالت اجتماعی است. مفهومی که بارها در پلتفرم مطرح می‌شود ولی هیچ‌وقت تحقق نمی‌یابد و تازه مخالفان زیادی هم دارد. و این مخالفت آشکارا در دیالوگ‌های بین گورینگ و هم سلولی پیرش مطرح می‌شود، زمانی که گورینگ درخواست می‌کند تا غذای کمتری بخورند و به فکر پایینی‌ها هم باشند و پیرمرد در جواب می‌گوید: «نکنه تو کمونیستی؟ بالایی‌ها از کمونیست‌ها خوششون نمیاد.» همین یک خط دیالوگ، کل عدالت را در این مجموعه از بین می‌برد و نشان می‌دهد اتحاد، همبستگی خودجوش، همکاری انسانی و آموزه‌های کمونیستی، برای زنده ماندن ساکنین تمامی طبقات جواب نمی‌دهد. تنها متوسل شدن به زور و خشونت است که جواب می‌دهد و کارگردان این‌گونه اثبات می‌کند جبر و خشونت لازمه‌ی زندگی انسان است. مثل تهدید کردن مدفوع برای غذا و یا خشونت‌های فیزیکی دیگری که در فیلم می‌بینیم.

نشانه‌ی بعدی پیام و نحوه‌ی ارسال آن برای مسئولین است. پیامی از جنس آزادی برای مسئولین زندان. مسئولینی که از وقایع با خبرند ولی برای کنترل شرایط فقط به زور و خشونت رجوع می‌کنند. مسئولینی که تصویر کاملی از تمام طبقات و منابع را می‌بینند و می‌توانند در ساختار پلتفرم تغییراتی ایجاد کنند و قوانین را عوض کنند ولی کاری نمی‌کنند چون از شرایط موجود راضی‌ هستند هرچند که شرایط موجود غیر انسانی باشد. مسئولینی که قوانین وضع شده را هم اجرا نمی‌کنند چه برسد به تغییر. (زندانی که حضور افراد زیر ۱۶ سال در آن ممنوع است ولی در انتها یک کودک را در آخرین طبقه‌ می‌بینیم.)

در واقع قانون گذران، طراحان و مجریان این سازه وجدان انسانی ندارند و فقط تلاش می‌کنند ساختار فعلی را حفظ کنند و همین‌طور زندانیان هم امیدی به تغییر در رویکردهای آنان ندارند. اما ارسال پیام آخرین کاری است که می‌توانند انجام دهند.

تولد و بیداری، کد بعدی است که کارگردان مدام از آن استفاده می‌کند. بیدار شدن افراد اول هر ماه در طبقات مختلف به نوعی نماد تقدیر و سرنوشت افراد است که نشان می‌دهد همه چیز در همان صفر ثانیه اول طراحی شده و ساخته شده و انسان دائمن در حرکت از جهانی به جهان دیگر است و جهان بعدی هم می‌تواند جهانی به مراتب بهتر از جهان قبل باشد و هم می‌تواند جهانی نزولی و دردناک‌تر باشد.

و اما تاکید به دین و مذهب، عناصر مهم و پر رنگی که در سراسر پلتفرم به چشم می‌خورند. اشاره به مسیحیت، تعریف مفاهیم مذهبی، اشاره به کتاب مقدس، بحث کمک به همنوع، باور به خدا در پایان ماه برای این‌که در طبقه‌ی بهتری قرار بگیرند، کودکی که وجود دارد ولی همه انکارش می‌کنند که می‌تواند اشاره‌ای به مسیح داشته باشد که افراد زیادی قبولش نداشتند و انکارش می‌کردند. شکل نشستن در کنار سکوی غذا که به نوعی شبیه به زانو زدن است و تداعی‌گر تعظیم در هنگام مراسم دعای ربانی مسیحیان است، اعتقاد به نجات دهنده، و ملموس‌تر از همه عدد ۳۳۳ که عدد طبقات است و ساکنین هر طبقه دو نفر هستند پس به عدد ۶۶۶ می‌رسیم. عدد شیطان یا عدد وحش در کتاب مقدس. و یا شماره‌ی اولین طبقه که صفر است و طبقات بعد از آن یا همان طبقات پایین با این‌که نزولی هستند ولی اعداد منفی نیستند و این عدد صفر می‌تواند نماد لحظه‌ی خلقت و مبدأ آفرینش باشد. همه‌ و همه‌ی موارد ذکر شده در پلتفرم، تلویحن و یا صریحن به مذهب و دین اشاره دارند.

«پلتفرم» زندگی در هرمی را نشانمان می‌دهد که ورود به آن تا حدودی ارادی و انتخابی است و خروج از آن غیر ارادی است و این چهارچوب اجباری تبعات منفی خواهد داشت از جنگ بر سر غذا گرفته تا تست دموکراسی میان گرسنگان. «پلتفرم» سرنوشتی تحمیلی را جلوی رویمان می‌گذارد و با تکیه بر استیلیزاسیون خاص خودش، حتی در گفت‌و‌گوها، خوب و بد را نشانمان می‌دهد و مفاهیم زیادی را با پایین بر غذا به خوردمان می‌دهد.

بی‌تردید می‌توان گفت «پلتفرم» از آغاز تا پایان نگاه مخاطب را متمرکز می‌سازد و همذات پنداری خالصی را شکل می‌دهد. «پلتفرم» در به تصویر کشیدن مفاهیم سنگین عملکرد خوبی دارد و نشان از کارگردان خوش فکری در سینمای اسپانیا می‌دهد که با آگاهی، ادراک و مهارت‌های لازم، خلاقیتش را نشانمان می‌دهد. کارگردانی که با اولین فیلم سینمایی‌ بلندش موفق می‌شود مخاطب را به طبقه‌ی صفر برساند و او را عمیقن به فکر فرو ببرد.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۱۳

نقد شما رو خوندم، پیش از این نقدهای دیگری رو هم مطالعه کرده بودم درباره این فیلم. نقدتون برای من گیرا نبود. امیدوارم نقد دیگری رو هم برای این فیلم بنویسید. نام فیلم هم برگردان فارسی کنید: سکو

نمایش اسپویل
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۰:۰۹

به نظر شخصی بنده نقد جالبی نبود... با قسمت کد آشپزخانه و اینکه کاگردان در پی اثبات اینه که خشونت لازمه ادامه زندگی شدیداً مخالفم جهت دار و سلیقه ای نوشته شده

نمایش اسپویل
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۲۴

نقد استاد فراستی رو هم بخونید و با نقد بالا مقایسه کنید

نمایش اسپویل
۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۱۸

ممنونم و باهاتون موافقم، خواندن داره نقد ایشون، ولی خب کوتاه نوشته هستش. امیدوارم برای این فیلم جلسه نقد بزارند و نقدشون رو به تفصیل بشنویم. نقد مسعود فراستی را قرار دادم: تهوع پلتفورم، فیلم پر سر و صدای اینروزها، فقط فیلم بدی نیست_ که هست_. فیلمی مفلوک، شعاری، وراج، روشنفکرنما و نمادباز است ، و مبتذل. پلتفورم، فیلمی ضد انسانی و شنیع است و مهوع. فیلمساز جز اینکه سینما بلد نیست، انسان، جامعه و طبقات اجتماعی را هم نمیفهمد؛ فقط یک سلسله شعار سیاسی اجتماعی یاد گرفته که نه میتواند بسط دهد و نمایشی کند ، و نه به آدمها و محیط بسته کاریکاتوری شبه تئاتری اش تسری دهد. نظام اجتماعی، طبقات، مدیریت جامعه، جنبش و ... کلمات و دیالوگهای این اثر بی سر و ته و احمقانه است. فیلمساز به دو آدم فیلمش کوچکترین رحم و شفقتی ندارد. مرد مسن را از ابتدا همچون حیوان نشخوار کننده ای مینماید، مرد جوان را نیز با کمی تاخیر. فیلم کاریکاتور این شعار است: « انسان گرگ انسان است.» به نظرم فیلم خوراک مناسبی برای سرمایه داران است در توجیه تجاوزگری و سلطه بر انسان. مخاطب انتلکت فیلم، با دیالوگهای دهان پر کن و تصاویر ضد انسانی_ و بربریت_ فیلم، خود را ارضا میکند. پلتفورم یک بیانیه مغشوش شبه آنارشیستی است که هم چپ مینماید هم مسیحی، اما هیچ نیست مگر تهوع. مسعود فراستی

نمایش اسپویل
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۷:۵۶

نقد خیلی خوبی بود لطفا اسم منتقد رو ذکر کنی بهتره تو نقد به جنبه های دیگر فیلم اکرچه کم و نقاط ضعف هم اشاره بشه البته من با نقدتون موافقم ولی بهتر بو 30 درصدش رو به جنبه های فنی اختصاص بدین به نقد فراستی هم یه گریزی میزدین برای مزاح خوب میشد باتشکر از منتقد کلمات بسیار صریح ( جز چندتا?)و مفهوم کاملا ساده میرسونن که خیلی خوبه برای نقد???

نمایش اسپویل
۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۰۹

اول که کلیات حرف شما به من مربوط نمیشد چون شما از یسری انتقاد و پیشنهاد به منتقد کردین که به من مربوط نمیشه من فقط چون دیدم خیلی ها من جمله خود شما با نقد اقای فراستی مشکل دارن خواستم نکته ای رو گوشزد کنم شما اگه نقد راجر ایبرت رو در مورد پرتقال کوکی خونده باشید(اصولا راجر ایبرت در مورد برخی فیلم‌های خاص سینما نظری متفاوت با جمع دارد ) ایشون هم به همین صراحت در مورد پرتقال کوکی صحبت کردن و اون کوبیدن بشدت با تماشای این فیلم مخالفن به نظر بنده در بعضی مواقع حق با اقای فراستی هست موفق باشید دوست عزیز

نمایش اسپویل
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۹

من مزاح کردم و به اون معنی که شما گفتی نبود مسخره نکردم ولی شوخی کردم و اینکه نظراتش بیشتر به جلب توجه میخوره برین بیشتر نظرات جمیز برادینلی رو بخونید با اینکه خیلی اوقات میکوبه خیلی از فیلمارو ولی نقد میکنه بدگویی نمیکنه من اولین سالی که نقد فراستی رودیدم منظورم اون طوری که بتونم یه ذره درک کنم مسیر سبز بود به اون نقد میگن مسخره کردن اینکه بیای به شخصیت خود بازیگر نه نقشش توهین کنی بهتره واقعیات رو بگیم در این حد اصلا کامنت من موضوع اصلیش این نبود که شما فقط به اون توجه کردید به کلیاتش توجه کنید برنامه ی زنده ی تلویزیون اومدن لباس فراستی رودمسخره کردن این چیز بدیه

نمایش اسپویل
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۰۸

دوست عزیز با اینکه نقد اقای فراستی رو قبول نداشتم اما چرا باید یه منتقد (به عقیده من با فهم و شعور) رو به سخره گرفت چون نظرش با ما متفاوته شاید نظراتش با ما یکسان نباشه اما ایشون دانش اموخته سینما هستند

نمایش اسپویل
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۶:۲۷

این نقد بود!؟ عدد ۳۳۳ در انجیل شماره فرشته ای هست که دعاها رو به خدا می‌رسونه، به نظرم ربط دادنش به ۶۶۶ معنی نداره.

نمایش اسپویل
۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۱۱

ممنون، اشاره قشنگی به عدد 333 داشتید.

نمایش اسپویل
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۴۴

دوست گرامی، لطفاً در خواندن نقد دقّت بیشتری به کار بگیرید. در این دست نوشته‌ها شما باید به رمزگان توجّه کنید و همچنین کدهای دستوری. بدین معنا که اگر به کد دستوری وقوف نداشته باشید بسیاری از ارکان این نوشته پیچیده بر شما پوشیده می‌ماند؛ مثلاً کد آشپرخانه که البتّه من نمی‌دانم چندرقمی است امّا پس از خواندن این نقد حالا متوجّه شدید که ششصد و شصت و شش سه تا شیش داره. امیدوارم پیش از هر پیش‌داوری ابتدا رمزگان را بیابید و بعد در مورد ارقام آن نظر بدهید. ممنوم از شما

نمایش اسپویل
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۰:۱۰

??????

نمایش اسپویل
بیشتر