news-background
news-background

نقدهای بازسازی «شیر شاه» منتشر شد؛ بی‌روح و بی‌هنر

دیزنی بازسازی لایو اکشن انیمیشن کلاسیک «شیر شاه» (The Lion King) را در ماه‌های گذشته با تیزرها و تریلرهای چشم‌نوازش بازاریابی کرد و جلوه‌های ویژه‌ی انقلابی‌ و صداپیشگان سرشناس‌اش را به رخ کشید. انتظار می‌رود این فیلم یکی از پرفروش‌ترین عناوین سال ۲۰۱۹ شود اما با از راه رسیدن نقدها، ممکن است درهای امید به روی استودیو بسته شوند. تا پنجشنبه شب، به فاصله‌ی ۱۲ ساعت پس از اکران جهانی «شیر شاه»، اجازه‌ی انتشار نقدهای فیلم صادر شد و در برخلاف انتظار چندان مهربانه نیستند.

در واقع «شیر شاه» آنقدر نقد منفی دریافت کرده که امتیاز «راتن» (فاسد) برای فیلم در «راتن تومیتوز» به ثبت برسد. تا این لحظه، فیلم از ۸۶ نقد ثبت شده در «راتن تومیتوز» امتیاز ۵۷ درصد دریافت کرده است. چنین امتیازی برای «دامبو» یا «علاءالدین» که بازاریابی بی‌سروصداتری داشتند محتمل‌تر بود، اما شرایط برای «شیر شاه» به گونه‌ای دیگر پیش می‌رود. دو فیلم لایو اکشن «دامبو» و «علاءالدین» از «راتن تومیتوز» امتیازات ۴۶ و ۵۷ درصد گرفته بودند.

با این حال نقدهای منفی به معنای عدم موفقیت فیلم در گیشه نخواهد بود. «علاءالدین» با آن امتیاز از فروش جهانی ۹۰۰ میلیون دلاری عبور کرده و همچنان یکی از عناونین پرفروش آمریکای شمالی است. موفقیت «شیر شاه» اکنون به امتیازات مخاطبین پس از خروج از سالن سینما در هفته‌های آینده بستگی خواهد داشت. «کتاب جنگل» بازسازی لایو اکشن پیشین «جان فاورو» با نقدهای مثبتی روبرو شده بود و از «راتن تومیتوز» امتیاز ۹۵ درصد دریافت کرده بود. این درحالی است که «اژدهای پیت» و «دیو و دلبر» از منتقدین به ترتیب امتیازات ۸۸ و ۷۱ درصد دریافت کرده بودند.

در بازسازی «شیر شاه» ستارگانی چون «دونالد گلاور»، «بیانسه»، «چیوتل اجیوفر»، «کیگان مایکل کی» و «جیمز ارل جونز» که نقش «موسافا» را تکرار می‌کند صداپیشگی کرده‌اند.

«لی گرینبلت» منتقد «اینترتینمنت ویکلی» می‌نویسد: ««شیر شاه» ۲۰۱۹ از قاب اول اعجازی از فتورئالیزم است و تفاوتش با واقعیت تقریباً غیرقابل تشخیص. اگر غزال و پلنگ به یک آبشخور آید و گورخر به عرعر درآید، به مستند «سیاره‌ی زمین» نت‌فلیکس شبیه می‌شود.» او اشاره می‌کند که پیشرفت‌های فنی فیلم را اندکی میان‌تهی کرده. «اگر فیلم کمی بی‌روح به نظر می‌رسد شاید به این علت باشد که گرافیک کامپیوتری فیلم آنقدر با زحمت و دقت پرداخت شده که جایی برای ابتکار باقی نمانده است. داستان و ترانه‌ها، با چند به‌روزرسانی قابل توجه ولی نه چندان غیرمنتظره، به نسخه‌ی اصلی وفادار است‌ و جادوی فیلم دست نخورده باقی مانده. یک ریبوت دیگر شاید لزومی نداشت اما «شاه» بودن همچنان خوشایند است.»

«تاد مک‌کارتی» منتقد «هالیوود ریپورتر» می‌گوید: «این فیلم به عنوان الگوی ایده‌آل دیزنی عمل می‌کند، یک ماشین پولسازی که نباید در کارش دخالت کرد. این برای فیلمی که تماماً در قالب انیمیشن ساخته شده اما آنچنان واقعی است که می‌توان برچسب لایو-اکشن بر آن زد، به شدت یعنی با اثری روبروییم که شاید محافظه‌کارترین، قابل‌پیش‌بینی‌ترین، و ریسک-ناپذیرترین فیلم قرن حاضر باشد. فیلمی که اگرچه نیم ساعت طولانی‌تر، اما تقریباً یک بازسازی صحنه به صحنه است و از آنجا که انتظارات را برآورده می‌سازد مانند یک وعده‌ی غذایی از قبل آماده شده و صنعتی به حرص و ولع توسط مخاطبین بلعیده می‌شود.»

«کریستن لوپر» نویسنده‌ی «گیزمودو» احساس می‌کند که فیلم به جز دستاوردهای تکنیکال، چیزی به میراث به جا مانده از انیمیشن کلاسیک اضافه نکرده و سعی می‌کند کاملاً محتاطانه عمل کند: ««جان فاورو» کارگردان فیلم که می‌ترسد مبادا یک تار موی «سیمبا» را تغییر کند، همان قصه‌ی فیلم سال ۱۹۹۴ را برای مخاطبین بازگو می‌کند، و با انجام کوچک‌ترین اصلاحات از انتقاداتی می‌گریزد که «گاس ون سنت» با بازسازی «روانی» دریافت کرد. علی‌رغم زنده ساختن احساسات کهنه، هایپررئالیزم گیج‌کننده‌ی حیوانات و لوکیشن‌ها که با یک زوج کامیک همراه شده، کمی تازگی به «شیر شاه»‌ بخشیده و تجربه‌اش را ارزشمند کرده.»

«جز تنگکی» منتقد «اواردز دیلی» با این مسئله موافق است و می‌نویسد: «گرافیکی که فاورو و گروه سازنده‌ی «شیر شاه» خلق کرد به سطح تازه‌ای رسیده که تاکنون شاهدش نبوده‌ایم. رنگ علفزارهای آفریقایی حقیقتاً باشکوه است. جلوه‌های بصری دقیق حیوانات که در «پراید راک» گرد هم جمع شده‌اند تا به افتخار تولد فرزند موفاسا، شاه آینده را جشن بگیرند به راستی مسحور کننده است. جزئیات انیمیشن، گرافیک کامپیوتری، و تکنولوژی پیچیده‌ی آن سطح انتظارات از تجربه‌ی دیدن فیلم در سالن نمایش را بالا می‌برد. با این فیلم گویی در حال دیدن یک مستند حیات وحش هستیم، مستندهایی که «دیوید آتنبرو» راوی آن است، البته به استثنای موسیقی «هانس زیمر»‌ که طنین می‌اندازد و همه‌ی جانوران زیبایی که حرف می‌زنند. به استثنای اینکه با «شیر شاه» روبروییم و می‌توانیم رئالیزم هنری فیلم را در عضلات «سرابی» و رگ‌های «اسکار» ببینیم.»

هرچند صداپیشگان شناخته‌شده‌ای در فیلم حاضرند اما «ای.او. اسکات» منتقد «نیو یورک تایمز» آخرین بازسازی دیزنی را نکوهش می‌کند. او در مورد انیمیشن کلاسیک سال ۱۹۹۴ که پس از فروش نزدیک به ۱ میلیارد دلاری دو اسکار را تصاحب کرد می‌نویسد: «شکوه و صمیمیت، طنز زمینی و ترانه‌های آسمانی، به فیلم جذابیت و قدرتی ماندگار بخشیده بود. جای خالی چنین چیزهایی به نحوی در این فیلم احساس می‌شود. ترانه‌ها آن شکوه و جلال گذشته را ندارند. وحشت و شگفتی نبردها فرونشانده شده. مهارت حرفه‌ای وجود دارد اما شهامت نه چندان. شاید رئالیزم حیوانات سبب شده ارتباط برقرار کردن با آن‌ها دشوار، و انسان‌انگاری همیشگی دیزنی تباه شود.»

اسکات در ادامه می‌نویسد: «لحظات تأثیرگذار بسیار زیادی در این فیلم وجود دارند، و حتی ممکن است یک بیننده‌ی خسته را به خنده اندازند و یا موجب شگفتی او شوند. برای مثال: وقتی پومبا، گرازی با صداپیشگی «سث روگن» بی‌اختیار گوش چپ خود را با پای عقبی‌اش می‌خاراند، باید اعتراف کنم که تا مرز گریستن پیش رفتم. نه به این خاطر که آن صحنه غم‌انگیز و تکان‌دهنده باشد، بلکه به علت تلاش مضاعفی که برای رندر کردن همین دو ثانیه از رفتار ناخواسته‌ی حیوان صورت گرفته. سازندگان این تصاویر دیجیتالی مجبور نبوده‌اند چنین دقتی به خرج دهند، اما همین که این کار را کرده‌اند شایسته‌ی تحسین و ستایش‌اند.»

«دیوید ارلیک» منتقد «ایندی‌وایر» معتقد است:‌ «این بازسازی (تقریباً) فتورئالیستی «جان فاورو» که گویی طولانی‌ترین و غیرقابل‌باورترین ویدیوی دیپ‌فیک (جعل عمیق) دنیاست، قرار بود گام بعدی در چرخه‌ی حیات دیزنی باشد،  اما در عوض، این توهم بی‌روح سینمایی چیزی جز یک نمایش حریصانه‌ی مدل اولیه‌ی یک تکنولوژی پر زرق و برق نیست – خودنگاره‌ای به زیبایی رندر شده‌ اما از جهت آفرینش هنری وامانده، از فیلمی استودیویی که در حال خوردن دُم خودش است.»

«جاشوا ریورا» نویسنده‌ی مجله‌ی «جی‌کیو» می‌نویسد: «شاید در علم کامپیوتر زیادی پیشرفت کرده باشیم. زیرا «شیر شاه» نماینده‌ی فیلم‌هایی است که با جلوه‌های بصری نفس‌گیر توسط مدرن‌ترین و عالی‌ترین تجهیزات تولید شده، اما اساساً از هنر تهی است. «شیر شاه» هرچند چشم‌نواز اما فاقد هنر است، یک بازسازی بی‌حاصل که تنها خمیازه‌ای می‌کشد و کش و قوسی به بدنش می‌دهد و هیچ چیز تازه‌ای برای عرضه به ما ندارد.»

«آلیسا ویلکینسون» نویسنده‌ی «واکس» می‌گوید: «اکشن پرهیجان است، و غروب‌ها زیبا، اما با وجود اینکه به نظر می‌رسد بعضی از صداپیشگان (متأسفانه از جمله بیانسه) تنها از روی متن می‌خوانند، بعضی دیگر از عوامل صداگذاری از جمله روگن، آیکنر و به ویژه اجیوفر فوق‌العاده‌اند. اما «شیر شاه» به عنوان نسخه‌ای توسعه یافته برای انیمیشن سال ۱۹۹۴، حرف تازه‌ی زیادی برای گفتن ندارد. سی دقیقه طولانی‌تر از نسخه‌ی اصلی است، اما علتش نامشخص. اسکار که حیوانی عجیب و غریب بود به گونه‌ای گرفتار «تجرد ناخواسته» شده.»

دیزنی «شیر شاه» را ۱۹ جولای امسال در آمریکای شمالی به اکران عمومی درمی‌آورد.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۲۷ تیر ۱۳۹۸ ۲۰:۴۱

راستش اگر یه بازسازی صحنه به صحنه باشه که دمش گرم، عالی میشه !!! من از این تغییرات متنفرم که نسبت به نسخه اصلی میدن، و من تنها هم نیستم و خیلیا همینطور فکر میکنن. در کل من دیگه هرگز به هیچ فیلمی امید ندارم ولی خوندن این نقد باعث شد حس کنم قراره یه اثر قابل قبول و خوب ببینم.

نمایش اسپویل
۲۴ تیر ۱۳۹۸ ۲۰:۳۱

حالا اگه «جان فاورو» اومده بود توی داستان تغییرات ایجاد کرده بود همین منتقدها می‌گفتن: {{متاسفانه این فیلم به داستان اصلی وفادار نیست و با ارائه‌ی داستانی بیگانه؛ حس نوستالژی کارتون شیرشاه را نابود می‌کند در حالیکه داستان اورجینال شیرشاه آنقدر قدرتمند بود که لازم نباشد چیزی از آن را کم و زیاد کنیم}} یکی نیست بگه آخه اوسکول‌ها!! مگه لایو اکشن کتاب جنگل از نظر داستان با نسخه اصلی تفاوت خاصی داشت که به اون 95 دادید؟!

نمایش اسپویل
۲۵ تیر ۱۳۹۸ ۰۳:۴۸

همینو نقش اصلیش رو یه شیر ماده سیاه پوست بازی کنه ببین چقدر میفروشه... جامعه سینمایی آمریکا به شدت سیاست زده و سمی هست متاسفانه -و این جو داره در تمام دنیا گسترش پیدا میکنه.

نمایش اسپویل