news-background
news-background

پیشنهاد هفتگی 30نما؛ فیلم چهارم : The Conformist

 

نام : The Conformist (لاتین : Il Conformista = دنباله رو)

محصول :  ایتالیا، فرانسه سال 1970

ژانر : درام/جنایی سیاسی

نویسنده و کارگردان : برناردو برتلوچی

بازیگران: Jean Louis Trintingnant ، Stefania Sandrelli ، Pierre Clementi

مدت زمان : 111 دقیقه

صفحه ی دانلود فیلم در سایت

بدون شک سیاست بخش جدانشدنی سینما به شمار می رود. مقوله ای که از ابتدای پیدایش اولین دوربین ها راه خود را به آثار سینمایی و هنری باز کرد و در این راه بسیار موفق بود چرا که دست مایه ی ساخت بسیاری از فیلم ها و آثار سینمایی بین الملل شده است. همان طور که می دانید سیاست جنبه های مختلف دارد و هرکارگردانی با توجه به عقاید و خط مشی های فیلم سازی خود، تصمیم به ساخت یکی از این جنبه ها می گیرد. در این بین اما تعداد انگشت شماری از کارگردان ها وجود دارند که از همین مقوله که بسیاری از مردم آن را در سینما ناخوشایند می پندارند، یک شاهکار می سازند. برناردو برتلوچی یکی از این کارگردان هاست. برای سینما دوستان، این اسم تداعی کننده ی شخصی است که فیلم های تراز اول بسیاری را کارگردانی نموده است. این کارگردان ایتالیایی الاصل با درک صحیح از سیاست حاکم بر جامعه ی ایتالیا، دست به ساخت درامی می زند که حرف های بسیاری برای گفتن دارد. مقوله ی فاشیسم به تصویر کشیده شده در این فیلم بهانه ای برای این کارگردان می شود که علاوه بر بررسی آن از بعد سیاسی، گریزی به مسائل جامعه شناختی، روانشناسی و ایدئولوژی های مختلف و فلسفه بزند. پدر برناردو برتلوچی یک شاعر، مورخ هنر و منتقد فیلم بود حال آن که پسر دنباله روی پدر خویش بوده و در حرفه ی خود به بالاترین درجات ممکن دست یافته است. این فیلم ساز از مریدان مکتب نئورئالیسم ایتالیایی به شمار می رود. این مکتب که بعد از جنگ جهانی دوم پی ریزی شد، انعکاس واقع گرایانه تری از زندگی روزمره ی مردم را در فیلم ها بازتاب می داد.فیلم مذکور را به چند جهت می توان یکی از بهترین آثار تاریخ سینما به شمار آورد. این فیلم که داستان آن اقتباسی از کتابی با همین نام نوشته ی «Alberto Moravia» می باشد داستان جامعه ی ایتالیا در سال های حاکمیت حزب فاشیسم بر سیاست و افکار عمومی ایتالیا را به تصویر می کشد.  فیلم علاوه بر نگاه به این مقوله و بررسی تاثیر آن در سیاست ایتالیا، نگاهی منتقدانه به این مکتب و پیروان آن می افکند. این حزب را می توان به چشم نیروی سومی نگاه کرد که میان سرمایه داری و کمونیسم قرار گرفته است. این حزب در کنار نازیستم اشکال مختلف  دیکتاتوری را تداعی می کنند . گروهی موسوم به «مردان کت سیاه» یا القابی این چنین، در ساختار های فاشیستی، مسئول ترور و سرکوبی مخالفان این مکتب فکری بوده اند. فیلم مذکور با تاثیرپذیری از این عقاید داستان خود را روایت می کند در نتیجه اگر با برخی مفاهیم و نظریات سیاسی آشنایی نداشته باشید ممکن است تماشای فیلم برایتان کمی گنگ باشد.

فیلم روایتگر داستان یکی از مردان سیاه پوش متاثر از مکتب فاشیسم است. برتلوچی برای شخصیت پردازی این فرد هیچ عجله ای از خود نشان نمی دهد. او ابتدا پیشینه ی تاریخی از فرد را به تصویر می کشد و قبل از آن که وارد جنبه ی سیاسی داستان شود، آن را از منظر جامعه شناسی و روانشناسی مورد بررسی و نقد قرار می دهد. شخصیت اصلی داستان زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر می گذارد. مادری معتاد به مورفین دارد که بدون توجه به اخلاقیات زندگی می کند، پدری که همیشه فکر می کرد کار دست را انجام می دهد و چه هنرمندانه او را در یکی از تیمارستان های شهر مشاهده می کنیم و علاوه بر این ها، گریزی به اتفاقات دوران خردسالی شخصیت اصلی زده می شود. در نتیجه با شخصیت اصلی مواجهیم که از ناکجاآباد سر بر نیاورده و با ثبات و استحکام شخصیت پردازی به این مرحله از پختگی رسیده است. در فلش بک های گنجانده شده در فیلم، این شخصیت را می بینیم که در دوران جنگ جهانی اول به دلیل  ثروت بسیاری که دارد از سوی جامعه طرد شده و توسط دوستان هم کلاسی خود مورد تمسخر قرار می گیرد در نتیجه کارگردان ریشه ی گرویدن به مکتبی چون فاشیسم را به گذشته ای ربط می دهد که به شکل عادی خود سپری نشده است. سکانس اعتراف مارسلو، شخصیت اصلی داستان به کشیش داستان یکی از بحث برانگیز ترین سکانس های تاریخ سینماست. در این سکانس شخصیت را می بینیم که صرفاً برای رفع نیاز فکری خود و نه بر اساس اعتقاد قلبی در مقابل کشیش روحانی قرار می گیرد. او برای گناهی اعتراف می کند که هنوز مرتکب نشده است. فیلم علاوه بر نگاهی منتقدانه به شخصیت اصلی داستان و بررسی آن از تمام جهت ها در همین سکانس، کشیشان و روحانیون را مورد نقد قرار می دهد و بیان می دارد که حتی این افراد نیز به حضور در کلیسا تمایلی ندارند. شخصیت اصلی داستان همانطور که گفته شد یکی از اعضای حزب فاشیسم به شمار می رود. او قرار است استاد خود را که افکاری مخالف و چپ گرایانه دارد را تعقیب و ترور نماید. به بیان نیچه، آدمی که در سراسر عمرش شاگرد باقی بماند، لطف استادش را جبران نکرده است. با بررسی فیلم باید به این موضوع فکر کنیم که استاد در این فیلم چه کوتاهی و قصاری از خود نشان داده که شاگرد پیشرفتی از خود نشان نداده است. آیا شخصیت اصلی فیلم یک فاشیست متعصب است یا در اعماق قلبش به آن چه انجام می دهد لعن و نفرین می فرستد؟ داستان فیلم «The Conformist» را می توان از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار داد.

اجزای دیگر فیلم همگی در استاندارد ترین شکل ممکن به سر می برند. اگر با سینمای برتلوچی آشنا باشید، در نگاه اول به دنبال بازی دیوانه وار دوربین و فیلم برداری شاهکاری از سوی او خواهید بود. فیلم مذکور باری دیگر این امر را به زیباترین شکل ممکن انجام داده و در بسیاری از سکانس ها بدون این که نیازی به دیالوگ گفتن باشد، فیلم با فیلمبرداری بسیار دقیق و پرجزئیات داستان را برای مخاطب تعریف می کند. استفاده از رنگ های مختلف از جمله رنگ های سرد و گرم در فیلم باعث شده اند حتی اگر داستان فیلم را متوجه نشویم، از تماشای یک بوم نقاشی پر جزئیات لذت ببریم. بدون شک تماشای فیلم مذکور برای هر سینما دوستی یکی از واجبات به شمار می رود. این فیلم را می توان ساعت ها مورد نقد و بررسی قرار داد. فیلمی که هم اکنون نیز در بسیاری از دانشگاه های داخلی و خارجی به عنوان واحد به دانشجویان معرفی می شود و دانش آموزان سینما باید آن را تماشا کرده و به بررسی همه جانبه ی آن بپردازند. واکاوی فیلم از ابعادی نظیر سیاست، جامعه شناسی، روانشناسی، ایدئولوژی و فلسفه و ... از جمله ی این اقدامات هستند. فیلم همان طور که خواندید، یک معجون رنگارنگ از همه ی چیزهاییست که از یک فیلم خوب انتظار دارید. داستان پخته، بازی های زیبا، فیلم برداری شاهکار، موسیقی فوق العاده و قاب بندی های پرجزئیات تنها بخشی از پازل رنگارنگ برتلوچی در این فیلم به شمار میروند. اگر تاکنون این اثر را تماشا نکرده اید به عنوان پیشنهاد هفتگی رسانه ی سینما به تماشای آن بنشینید.

دیالوگ ماندگار فیلم:

مارسلو : ده سال پیش پدرم ساکن مونیخ بود. گاهاً برام تعریف می کرد که بعد از سینما با دوستانش به یکی از کافه های اونجا می رفت. اون از یک مرد مست و وراج تو اون کافه حرف می زد. اون مرد درمورد سیاست حرف می زد. ابهت و جذابیت خاصی هم داشت. پدرم و دوستانش برای اون مرد مشروب می خریدن و تشویقش می کردن. اون مرد از جاش پا می شد و حرف های تاثیر گذار و وحشتناکی می زد. اون مرد هیتلر بود !

پیشنهادات هفتگی 30نما :

فیلم اول: Cinema Paradiso

فیلم دوم : Persona

فیلم سوم : 12Angry Men

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید