زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه
دی لوئیس اگر بیخیال بازیگری شود، سینما بیخیالش نخواهد شد
«دنیل دی لوئیس» نیازی به معرفی ندارد. بازیگر 60 ساله ی بریتانیایی که از 1970 تا سال 2017 به هنرنمایی در سینما پرداخت و نام خود را با فیلم هایی نظیر «پای چپ من»، «خون به پا خواهد شد» و «دار و دسته ی نیویورکی ها» در تاریخ سینما جاودانه ساخت.دی لوئیس با بازی های زیبای خود در فیلم های مختلف مدت هاست که اثبات نموده ارزش بسیار بالایی برای هنر خود قائل است. این شخص به شدت محافظه کار است و خیلی کم با رسانه ها مصاحبه می کند. همان طور که مدت ها پیش متوجه شدید، این بازیگر با آخرین فیلم «پاول توماس اندرسون» یعنی «Phantom Thread» به کار خود در عرصه ی بازیگری خاتمه داد. دی لوئیس با کسب سه جایزه ی اسکار برای نقش اول مرد رکورد دار تاریخ آکادمی تا به این لحظه است. با نگاه گذرا به تاریخ سینما و از دورانی که دی لوئیس وارد آن شده می توانیم به وضوح مشاهده کنیم که این بازیگر یکی از تحسین شده ترین هنرمندان عرصه ی بازیگری است. دی لوئیس از دو سال قبل از شروع فیلمبرداری «Phantom Thread» نخ و سوزن به دست گرفت و عملاً وارد پیشه ی خیاطی شد. دی لوئیس در آن زمان که مشغول متداکتینگ بود فکرش را نمی کرد که در حال پرداختن به آخرین کارکتر خود در دنیای سینماست. او در ادامه بیان می کند که ترک دنیای بازیگری برایش غم بزرگی در پی داشته است. دی لوئیس برای نقش زدن به کارکتر خود در فیلم «رشته خیال» آرشیو تمام فیلم های موجود از صنعت مد و لباس را از دهه ی 40 و 50 به دست آورد و با دقت به تماشا و بررسی آن ها پرداخت. او زندگینامه ی بزرگترین طراحان لباس تاریخ را مطالعه نمود و با حضور در کلاس های خیاطی، عملاً توانایی دوخت و دوز لباس را به دست آورد. او مقدمات خیاطی را نزد «کیسی دیویس» فراگرفت و سپس چندین ماه را صرف فراگیری این حرفه از «مارک هپل» نمود. این شخص رئیس دپارتمان طراحی لباس و مدلینگ نیویورک است. دی لوئیس طرح لباسی که باید آماده میشد را از آرشیو شعبه ی اصلی لباس فروشی مدل بلانسیاگا در پاریس به امانت گرفت و بعد از دوختن لباس از همسر خود خواست تا آن را امتحان نماید.
|
دی لوئیس زمانی که نوجوانی بیش نبود به چوب بری و نجاری مشغول شد. او در یک کارگاه تولید لوازم خانگی چوبی در لندن مشغول به کار بود. پای صحبت های وی که می نشینیم بیان می دارد خلق چنین چیز هایی را با وسایل مختلف دوست دارد. بنا به حرف های خود او، وقتی که 19 ساله بود باید مهم ترین تصمیم زندگی اش را می گرفت. او باید بین کابینت سازی و بازیگری یکی را به عنوان پیشه ی زندگی خود انتخاب می کرد. دست زمانه او را به سوی مدرسه ی تئاتر و هنر «بریستول اولد ویک» کشاند و در آنجا مقدمات بازیگری را فرا گرفت. روحیه ی مبارز دی لوئیس باعث شد تا همواره به هنگام بازیگری ترسی از شرایط سخت نداشته باشد. او تنها بعد از خواندن یک صفحه از متن فیلمنامه ی «My Left Foot» با کارگردان فیلم به توافق رسید و جذب آن شد. در سکانس اول این فیلمنامه نوشته شده بود شخصیت کریستی براون باید با پای چپ خود سوزنی را بردارد و سپس به آرامی سر جای خود بگذارد. او در ابتدای کار قانع شده بود که انجام چنین کاری محال است، ولی بعد از آن که چندین هفته با بیماران فلج و قطع نخاعی زندگی کرد، توانست در برداشت اول آن سکانس را انجام دهد. مشابه چنین تلاش هایی را در فیلم های بعدی او نیز مشاهده می کنیم. او هفته های زیادی را در تنهایی مشغول کار با انواع و اقسام چاقو بود تا بتواند برخی سکانس های دار و دسته ی نیویورکی ها را به بهترین شکل ممکن نقش دهد. در فیلم Phantom Thread اوضاع کمی متفاوت با گذشته بود. در این فیلم بیشتر از آنکه دی لوئیس با چالش فیزیکی رو به رو باشد، خود را درگیر چالش های ذهنی یک طراح لباس می دید. وی در این فیلم شخصیتی خلاق را تجسم می بخشد که به کوچکترین جزئیات زندگی اش می اندیشد و دقت فراوانی در کارهایش نفهته است. |
این فیلم داستان خود را در زمانی پس از جنگ جهانی دوم و در شهر لندن دنبال می کند؛ زمانی که انگلستان هنوز درگیر بازیابی قوای همه جانبه ی خود بود. شخصیت وودکاک که دی لوئیس نقش او را بازی می کند، در چنین زمانه ای طراحی لباس زنان اشرافی و دربار را برعهده دارد و شخصیتی است که غرق در کار خویش می شود. چنین فرد منظم و با برنامه ای به یکباره با ورود شخصیت آلما به زندگی اش دگرگون می شود و کنترل اوضاع را از دست می دهد. فیلم Phantom Thread به گفته ی دی لوئیس برای مردم انگلستان معنا و مفهوم خاص و متفاوت تری دارد. این فیلم در لایه های مختلف خود کوشیده تا نحوه ی زندگی مردم این کشور را مورد بررسی قرار دهد. سال 1985 بود که دی لوئیس نخستین کار بریتانیایی خود را پذیرفت و بعد از نوبت به فیلم The Age of Innocence رسید. فیلمی به کارگردانی اسکورسیزی که دی لوئیس تنها دلیل حضورش در فیلم را پیشنهاد همین کارگردان می داند.
... و همین طور هم شد. وقتی به کارنامه ی دی لوئیس نگاه می کنیم، او در فیلم های مختلف نقش شخصیت هایی را بازی کرده که یک آمریکایی به تمام عیار اند. «هاک آی» در فیلم آخرین موهیکان، «بیل قصاب» در فیلم دار و دسته ی نیویورکی ها، «دنیل پلینویو» در فیلم خون به پا خواهد شد و «آبراهام لینکلن» در فیلم لینکلن همگی استعاره ای از مردان تاثیرگذار تاریخ آمریکا بوده اند و سینمای هالیوود و مردم این کشور به دی لوئیس بریتانیایی بابت چنین نقش هایی مدیون اند. اتفاقی که در پایان مسیر بازیگری دی لوئیس می افتد این است که او تصمیم می گیرد با یک داستان بریتانیایی به کار خود در سینما پایان دهد.
دی لوئیس بعد از کمی وقفه صحبت های خود را چنین ادامه می دهد:
|
دنیل دی لوئیس می گوید که هرگز Phantom Thread را نخواهد دید. او فیلم های دیگرش را بار ها تماشا کرده است ولی برنامه ای برای دیدن این یکی ندارد. او به یکباره بعد از یک مصاحبه ی مختصر اعلام کرد که با این فیلم به بازیگری اش خاتمه می دهد. این تصمیم را تا پیش از این فقط با همسر خود در میان گذاشته بود. اگر سینمای دی لوئیس را دنبال کرده باشید می دانید که او یکی از گزیده کار ترین بازیگران سینما بوده است. معمولاً بین هر دو فیلم او چند سال وقفه وجود دارد و او فیلمنامه ها را با دقتی مثال زدنی بررسی می کند و تا مطمئن نشود چیزی که در دست دارد برایش چالش برانگیز است به سمت آن نخواهد رفت. مسئله درباره ی Phantom Thread کمی متفاوت بود. دی لوئیس چنین می گوید:
نکته ای که درباره ی فیلم رشته ی خیال وجود دارد این است که با وجود پرداختن بی امان فیلم به مسئله ی طراحی لباس، خود فیلم هرگز درباره ی آن ساخته نشده است و اهداف والاتر انسانی را نشانه رفته است. چنین استدلالی دور از ذهن هم نیست. بعد از تماشای فیلم های دیگر دی لوئیس حداقل انتظاری که از مخاطبان سینمای وی می رود این است که بدانند او صرفاً برای ایفای نقش یک خیاط به مقابل دوربین نمی رود. |
از دی لوئیس درباره ی احساسش درباره ی ترک دنیای بازیگری پرسیده شد و هدف فهمیدن احساس فعلی وی بود. او چنین پاسخ داد:
نکته ای که در آخر باید به آن اشاره کنیم این است که دی لوئیس خیلی های مان را عاشق سینما کرد. ایرانیان زیادی هستند که بواسطه ی فیلم های او تصمیم گرفتند "فیلمباز" شوند. دی لوئیس می داند که اگر بیخیال بازیگری شود، سینما بیخیالش نخواهد شد. سینمای امروز وامدار بازیگران و هنرمندانی چون او هستند. بابت تمام لحظاتی که با دیدنت در قاب تصویر احساس سرزندگی کردیم از تو ممنونیم! |
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
ahmadarsenal
ahmadarsenal
۴ فروردین ۱۳۹۷ ۲۳:۱۵
استاد :(
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
mim.you
mim.you
۲۰ اسفند ۱۳۹۶ ۱۹:۴۶
ازونموقع که اعلام کرد از بازیگری خدافظی میکنه، هربار که فیلماشو میبینم دلم میخواد گریه کنم. همچین بازیگری واقعن استثناس توی دنیای سینما. نه فقط دنیل بلکه بازیگرایی مثل براندو، نیکلسون، نیومن، گیبل، دیکاپریو، لجر فقید، دنیرو، آل پاچینو و ......... ولی برای من، به شخصه، دی لوییس با باقی اینا فرق دارن چراکه بنا به گفته سینما : (دی لوئیس خیلی های مان را عاشق سینما کرد. ایرانیان زیادی هستند که بواسطه ی فیلم های او تصمیم گرفتند “فیلمباز” شوند.) و من یکی از همین افرادم. استاد به امید روزی که در دنیایی دیگر افتخار ملاقات با شمارا داشته باشم، چراکه در این دنیا برای من و هموطنانم این امری محال به شمار میاید. --عاشقتم دی لوییس--
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ