داستان از این قرار است که الیس در دنیای واقعی خانواده دارد. خیلی وقت پیش پدرش او و مادرش را ترک میکند و هیچ اثری از او پیدا نمیشود. مادر الیس در به در دنباله پدر الیس می گردد اما او را پیدا نمیکند. در این بین الیس دوست پسری دارد که یک شب به او حلقه ای عجیب کادو میدهد، اما الیس قبول نمیکند و میگوید که هنوز زود است و دوست پسرش را از خانه بیرون می اندازد. اما دوست پسرش حلقه را در جیب او انداخته و...