فیلمی که در مقایسه با «مسافران» (The Passangers) که ساختار داستانگویی خرابی داشت، به مراتب بهتر است و حداقل از ساختار استاندارد و درستی بهره میبرد، اما یک چیزی کم دارد و آن هم روحِ فیلمهای جاسوسی/عاشقانهی هالیوود قدیم از جمله «کازابلانکا» است که بزرگترین منبع الهام «متفقین» بوده. فیلمنامهی نایت و کارگردانی زمهکیس شامل تمام ویژگیهای روایی و دیداری این قبیل فیلمهاست. از خیابانهای خاکی و چندملیتی کازابلانکا تا کافههای شلوغ و صدای پیانو و جاسوسهای خوشپوش و عاشقیهای ممنوعه. اما هیچکدام از اینها روح ندارن.فیلم به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول با یک تریلرِ نه چندان نوآورانهی کلاسیک طرفیم که در فضای پزرق و برق اما خونین و ترسناکی جریان دارد و به رابطهای میپردازد که از تیکه بار هم کردن به چیزی عمیقتر متحول میشود و در بخش دوم فیلم با یکجور تریلر روانشناسانه سروکار داریم که در جریان آن مکس سعی میکند نظرِ مقامات امنیتی بریتانیا به زنش را تغییر بدهد و شک و تردیدی را که به جانِ ذهنش افتاده است نیز از بین ببرد. هر دو بخش فیلم آنقدر جذاب، قابلتماشا و استاندارد هستن که تماشاگر را تا پایان درگیر اوج و فرودهای قابلپیشبینی فیلم نگه دارن.مسئله اینه که وضع هالیوود به نقطهی اسفناکی رسیده که حتی در فیلمهایی هم که تماشاگران به خاطر واقعگرایی و داستان صمیمیشان به آنها جذب میشن هم باید صحنههای غیرمعمول وجود داشته باشه. از همان صحنههایی که فقط در تدوین تریلرهای تبلیغاتی فیلم از آنها استفاده میشود و «متفقین» دارای مقدار زیادی از آنهاست که با بافت واقعی قصه جفت و جور نمیشن. چیزی که موضوع را بدتر کرده، وجود کارگردانی مثل زمهکیس است که علاقهی فراوانی به این اسباببازیهای پرزق و برق داره و در نتیجه با اینکه سناریوی نایت دور و اطرافِ رابطهی خودمانی و دروغهای مصلحتی کاراکترهایش به یکدیگر و نیرنگها و ازدواج در دوران جنگ میچرخه، اما برخی تصمیمات کارگردانی زمهکیس جلوی اجرای هرچه بهتر این قصه را گرفته است. با این حال فیلم به لطف توجه زمهکیس به جزییات و زمانهایی که از جلوههای کامپیوتری به درستی استفاده کرده است، زیباست. از طراحی ستپیسها گرفته تا طراحی صحنه و لباس، همهچیز چشمنوازخ. اما این زیبایی هیچوقت لمسکردنی نمیشه و در همان حالت مصنوعی باقی میمونه و تمامش هم به خاطر استفادههای نابهجا و افراطی از جلوههای کامپیوتری است. یه چندتا مورد بگم. به دنیا اومدن بچه در حین بمب باران. یا رابطه عاشقانه
اون دو نفر در طوفان شن و چرخشهای بی امان دوربین. یا پلان اول فیلم و فرود مصنوعی مکس با چتر و...البته سناریوی استیون نایت هم بدون مشکل نیستا. مثلا ایدهی خواهر مکس با گرایش متفاوتش در لندن به خودی خود چیز بدی نیست، اما فیلم رسما هیچ کاری با او نمیکنه، شخصیتش اضافه احساس میشود و این حرکت به جای اینکه در هارمونی با بقیه اجزای فیلم قرار بگیره، مدام حواس تماشاگر را پرت میکنه که سازنده دقیقا چه هدفی از معرفی این شخصیت داشته . این در حالیه که ارجاعات فیلم به منابع الهامبخشش هم خیلی گلدرشتن . اختصاصِ بخش افتتاحیهی فیلم به رابطهی عاشقانهی دو شخصیت اصلیاش در کازابلانکا به عنوان ادای دین قابلقبوله، اما اینکه یکی از پلات پوینتهای اصلی فیلم دربارهی اجرای سرود ملی فرانسه در مقابل نازیها باشه، پاش رو فراتر از یک ارجاع ساده میگذاره و به شکستن دیوار چهارم ختم میشه. خلاصه اینکه نتیجه فیلمی شده که با وجود تمام پتانسیلهایش در ارائهی یک درام نوستالژیک و منقرض شده، شکست میخوره. حوصلهتان از تماشای فیلم سر نمیره، اما باورش هم نمیکنید. مثل جاسوسِ ناشی و تازهکاری که بلد نیست به خوبی ادای فرد دیگری را در بیاورد.
چقدر حرف زدم!!!
فیلم فوق العاده بود از نظر من . همه فیلم ها در اخر به اوج میرسن ولی کارگردان با هوشمندی از عنصر قافلگیری بهره میبره . فیلم طوری شروع میشه که انگار قراره سکانس های نهایی فیلم رو یبینید و اصلا انتظار ندارید شاهد داستان به کل متفاوتی از در ادامه باشد . بعد قسمت اول تازه وارد داستان و معمایی میشید که حدس زدنش تا اخر برای بیننده که در بیم و امید به سر میبره غیر ممکن هست . به نظر من 9 از 10 نمره مناسبی برای این فیلم بود . خیلی طول کشید فیلم رو تماشا کنم ، فکر نمیکردم چنین کیفیتی داشته باشه . خیلی وقت بود چنین سبک کاری رو ندیده بودم مخصوصا با محصولات افتضاح سال 2022. نمیدونم بر اساس واقعیت ساخته شده یا نه ولی واقعا با کیفیت بود .
فیلم خوبیه ، جزو خوبای عاشقانه جنگی میشه قرارش داد ....
بازی خوب برد پیت و ماریون کوتیار و تمام طول فیلم جذاب و سرگرم کننده ست ..
پیشنهاد میکنم ببینید ...
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
mehdifelehgarii
mehdifelehgarii
۱۸ بهمن ۱۴۰۲ ۱۷:۲۹
فیلمی که در مقایسه با «مسافران» (The Passangers) که ساختار داستانگویی خرابی داشت، به مراتب بهتر است و حداقل از ساختار استاندارد و درستی بهره میبرد، اما یک چیزی کم دارد و آن هم روحِ فیلمهای جاسوسی/عاشقانهی هالیوود قدیم از جمله «کازابلانکا» است که بزرگترین منبع الهام «متفقین» بوده. فیلمنامهی نایت و کارگردانی زمهکیس شامل تمام ویژگیهای روایی و دیداری این قبیل فیلمهاست. از خیابانهای خاکی و چندملیتی کازابلانکا تا کافههای شلوغ و صدای پیانو و جاسوسهای خوشپوش و عاشقیهای ممنوعه. اما هیچکدام از اینها روح ندارن.فیلم به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول با یک تریلرِ نه چندان نوآورانهی کلاسیک طرفیم که در فضای پزرق و برق اما خونین و ترسناکی جریان دارد و به رابطهای میپردازد که از تیکه بار هم کردن به چیزی عمیقتر متحول میشود و در بخش دوم فیلم با یکجور تریلر روانشناسانه سروکار داریم که در جریان آن مکس سعی میکند نظرِ مقامات امنیتی بریتانیا به زنش را تغییر بدهد و شک و تردیدی را که به جانِ ذهنش افتاده است نیز از بین ببرد. هر دو بخش فیلم آنقدر جذاب، قابلتماشا و استاندارد هستن که تماشاگر را تا پایان درگیر اوج و فرودهای قابلپیشبینی فیلم نگه دارن.مسئله اینه که وضع هالیوود به نقطهی اسفناکی رسیده که حتی در فیلمهایی هم که تماشاگران به خاطر واقعگرایی و داستان صمیمیشان به آنها جذب میشن هم باید صحنههای غیرمعمول وجود داشته باشه. از همان صحنههایی که فقط در تدوین تریلرهای تبلیغاتی فیلم از آنها استفاده میشود و «متفقین» دارای مقدار زیادی از آنهاست که با بافت واقعی قصه جفت و جور نمیشن. چیزی که موضوع را بدتر کرده، وجود کارگردانی مثل زمهکیس است که علاقهی فراوانی به این اسباببازیهای پرزق و برق داره و در نتیجه با اینکه سناریوی نایت دور و اطرافِ رابطهی خودمانی و دروغهای مصلحتی کاراکترهایش به یکدیگر و نیرنگها و ازدواج در دوران جنگ میچرخه، اما برخی تصمیمات کارگردانی زمهکیس جلوی اجرای هرچه بهتر این قصه را گرفته است. با این حال فیلم به لطف توجه زمهکیس به جزییات و زمانهایی که از جلوههای کامپیوتری به درستی استفاده کرده است، زیباست. از طراحی ستپیسها گرفته تا طراحی صحنه و لباس، همهچیز چشمنوازخ. اما این زیبایی هیچوقت لمسکردنی نمیشه و در همان حالت مصنوعی باقی میمونه و تمامش هم به خاطر استفادههای نابهجا و افراطی از جلوههای کامپیوتری است. یه چندتا مورد بگم. به دنیا اومدن بچه در حین بمب باران. یا رابطه عاشقانه اون دو نفر در طوفان شن و چرخشهای بی امان دوربین. یا پلان اول فیلم و فرود مصنوعی مکس با چتر و...البته سناریوی استیون نایت هم بدون مشکل نیستا. مثلا ایدهی خواهر مکس با گرایش متفاوتش در لندن به خودی خود چیز بدی نیست، اما فیلم رسما هیچ کاری با او نمیکنه، شخصیتش اضافه احساس میشود و این حرکت به جای اینکه در هارمونی با بقیه اجزای فیلم قرار بگیره، مدام حواس تماشاگر را پرت میکنه که سازنده دقیقا چه هدفی از معرفی این شخصیت داشته . این در حالیه که ارجاعات فیلم به منابع الهامبخشش هم خیلی گلدرشتن . اختصاصِ بخش افتتاحیهی فیلم به رابطهی عاشقانهی دو شخصیت اصلیاش در کازابلانکا به عنوان ادای دین قابلقبوله، اما اینکه یکی از پلات پوینتهای اصلی فیلم دربارهی اجرای سرود ملی فرانسه در مقابل نازیها باشه، پاش رو فراتر از یک ارجاع ساده میگذاره و به شکستن دیوار چهارم ختم میشه. خلاصه اینکه نتیجه فیلمی شده که با وجود تمام پتانسیلهایش در ارائهی یک درام نوستالژیک و منقرض شده، شکست میخوره. حوصلهتان از تماشای فیلم سر نمیره، اما باورش هم نمیکنید. مثل جاسوسِ ناشی و تازهکاری که بلد نیست به خوبی ادای فرد دیگری را در بیاورد. چقدر حرف زدم!!!
۱
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
PepeSmoke
PepeSmoke
۸ شهریور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۶
moghava ....
۰
۱
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
tango65
tango65
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۰۳:۱۴
فیلم فوق العاده بود از نظر من . همه فیلم ها در اخر به اوج میرسن ولی کارگردان با هوشمندی از عنصر قافلگیری بهره میبره . فیلم طوری شروع میشه که انگار قراره سکانس های نهایی فیلم رو یبینید و اصلا انتظار ندارید شاهد داستان به کل متفاوتی از در ادامه باشد . بعد قسمت اول تازه وارد داستان و معمایی میشید که حدس زدنش تا اخر برای بیننده که در بیم و امید به سر میبره غیر ممکن هست . به نظر من 9 از 10 نمره مناسبی برای این فیلم بود . خیلی طول کشید فیلم رو تماشا کنم ، فکر نمیکردم چنین کیفیتی داشته باشه . خیلی وقت بود چنین سبک کاری رو ندیده بودم مخصوصا با محصولات افتضاح سال 2022. نمیدونم بر اساس واقعیت ساخته شده یا نه ولی واقعا با کیفیت بود .
۲
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Mo.me.gashtil
Mo.me.gashtil
۸ آبان ۱۴۰۱ ۲۰:۵۹
فیلم خوبیه ، جزو خوبای عاشقانه جنگی میشه قرارش داد .... بازی خوب برد پیت و ماریون کوتیار و تمام طول فیلم جذاب و سرگرم کننده ست .. پیشنهاد میکنم ببینید ...
۲
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
amirkiaa
amirkiaa
۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۰۰
فیلمی زیبا با بازی استاد Brad Pitt
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ