"جولین" به همراه گربه خود زندگی می کند.او رویای "ماری" را در سر داشته و در همین حین او را در خیایان دیده و دعوت به یک قرار می کند.او از "ماری" می خواهد برای زندگی نزد او برود و او نیز می پذیرد.دوست پسر او فوت کرده و گذشته اش در ابهام قرار دارد.آنها به سرعت عاشق یکدیگر می شوند اما به یکباره او "جولین" را پس می زند و...