«جولیان پاتر» و «مایکل اونیل» تصمیم گرفته اند اگر تا بیست و هشت سالگی مجرد مانده باشند، با هم ازدواج کنند. چیزی به جشن تولد بیست و هشت سالگی شان نمانده که «مایکل» با «جولیان» تماس می گیرد. «جولیان» ابتدا تصور می کند که «مایکل» قصد دارد به او پیشنهاد ازدواج بدهد، اما در می یابد که «مایکل» قصد ازدواج با دختری ثروتمند به نام «کیمی والاس» (دیاز) را دارد....
پرسش و پاسخ
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید