328
8.3
(710.7K)
76
86
فارسی
English
«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
راجر: چیکار می‌کنی؟
نِیل: من چیکار می‌کنم؟ دارم با تلفن خالی حرف میزنم.
راجر: متوجه نمیشم.
نِیل: چونکه پشت این خط لعنتی یه آدم مُرده هست.
وینسنت: خیلی عصبانیم «رالف». می‌تونی زنم رو ازم قرض بگیری اگه خودش اینطور می‌خواد. می‌تونی توی خونه‌ای که متعلق به شوهر قبلیشه و با یه سری چیزهای مزخرف پُست مدرن، تزئین شده، ولو بشی و روی اون لم بدی، اما حق نداری تلویزیون لعنتی منو تماشا کنی!
یادمه یک مردی بهم گفت ممکنه زمانی برسه که مجبورشی هرچی داری اینور خیابان بزاری و از خیابان رد شی. سوال من اینه که تو واسش اماده ای؟
هرکس گفته نمیشه عشق رو با پول خرید مشخص هست که به اندازه کافی پول نداشته.