هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

من بچه بودم این فیلم رو از تلویزیون دیدم، چنان در جانم رخنه کرد که بزرگ شدم کلی دنبالش گشتم، اسمشم نمی دونستم

همه تارکوفسکی بازا حالا... :)

فیلم های تارکوفسکی این قدرت رو دارن که شما رو برای چند ساعت به طور کامل از اطراف جدا کنن. دنبال ماجرا و هیجان نباشید به هیچ وجه.فیلم های این کارگردان مثل کتابن با شروع فیلم وارد یه مکالمه ی فلسفی با نویسنده میشین. فکر شما رو به چالش میکشه و بعد از تموم شدن فیلم شما همچنان دارین به فیلم فکر میکنین. قطعا فیلمای تارکوفسکی عامه پسند نیستن و دیدنشون حوصله میخواد ولی اگر گرفتارش شدید... توصیه من اینه که یکی از فیلمهاشو به اجبار تا آخر ببینین و بعد از اون با اشتیاق بقیه فیلمهارو دانلود میکنین.

آخرین شعر شاعر سینما؛ سومین فیلم تارکوفسکی پس از خروج وی از کشور به عنوان یک مهاجر شوروی ، پس از نوستالژیا و مستند سفر در زمان و همچنین آخرین فیلمش. او اندکی پس از اتمام آن درگذشت. این اثر همانند فیلم سولاریس سال ۱۹۷۲ ، در جشنواره فیلم کن موفق به کسب جایزه بزرگ شد. این فیلم نشان‌دهنده علاقه و احترام تارکوفسکی به اینگمار برگمان کارگردان سوئدی است. فیلم در یکی از جزیره‌های سوئد به نام گاتلند فیلمبرداری شد که نزدیک فارو، محلی که اکثر فیلم‌های برگمان در آن کارگردانی شده بود است. ۸ از ۱۰ ...