موضوع داستان نوآورانه است و کمتر بهش پرداخته شده .نوع فیلمبرداری و نور و صدا هم کاملا روی تاثیرگذاری فیلم بر مخاطب موثرن.به ندرت میشه همچین موضوعاتی رو در قالب فیلم دید.معمولا نویسندگان و تهیه کنندگان میرن دنبال موضوعات همه پسند برای جذب حداکثری مخاطب که همین باعث میشه کمتر فیلمی به موضوعات خاص تر در سطح عمیق تری بپردازه.شخصا فیلمس رو دوست داشتم.
فیلبرداری، استفاده از رنگ و صدابرداری فیلم واقعا قشنگ کار شده .
این فیلم در ژانره cosmic horror هست یا به عبارت دیگه ترس از ناشناخته ها .
تو انتقال استرس و ترس واقعا قوی کار کرد اما نه از جنس jump scare، که همین کار رو برای کارگردان سخت تر می کنه. اما خیلی خوب از پسش بر اومده .
در کل این سبک فیلم ها نیاز داره که بعد از دیدن فیلم حتما راجب بهش مطلب خونده بشه و نقدش خونده بشه .
اولین تجربه کارگردان بود . و نکته ی جالبم اینه که کارگردان این فیلم شاگرد دیوید فینچر بوده.
در توضیحم اسپویل هست!
مخاطب اگر از قبل اشنا نباشه با سبک های فلسفی و فکری که فیلم باهاش مرتبط هست فیلم براش گنگ و نامفهوم باقی ممانه.
هدف در فیلم اصلا رابطه داشتن طرف یا پیدا کردن دختر گمشده یا داستان کوهنورد های اول فیلم نبود, هدف رسیدن به \"خود\" بود, رسیدن به اصل \"نهاد داخلی\" که در \"بطن\" هر فرد هست, با مرتبط کردن فلسفه وجودیت انسانی و هدف از وجودیت و رستگاری با سناریو فیلم, کارگردان یک پل ارتباطی بین شخصیت اصلی فیلم که مرده باشه ساخت با مخاطب, و به گونه ای غم و اندوه و گناه و خوددرگیری که انسان عادی رو دربر میگیره رو مرتبط دانست با پوچگرایی و خالی بودن, هدف از وجودیت و سرانجام زندگی چیزی شده کلیشه ای و تکراری برای انسانهای عادی و جلوی تفکر و معنی اندوزی رو گرفته برایشان (اشاره به وقتی مرده تو کلیسا داشت با شخصیت اول از تکراری بودن یک چیزی که ارزشمنده میگفت), و خود \"پوچی و بیمعنایی\" تبدیل شده به ارزش ها و معانی انسانها, فیلم داره میگه که این \"مرد توخالی\" در تمامی ادمهای عادی وجودیت داره بطور نامحسوس تا وقتی انسان عادی توانایی تحمل غم و اندوه و فشار و خستگی رو نداشته باشه و اونموقع هست که پوچی خودشو بروز میده و ادم رو دراختیار میگیره, اشاره دازه به صحنه ای که زنگ میزنه به مادر دختره و اون نمیشناسش این مرده رو, در سرانجام بیفکری, زندگی متداوم پوچ و سطحی, زیر باز سختی ها, غم و اندوه و فشار بیرونی, مغز عادی که تجربه تفکر و اندیشیدن و تحلیل تفسیر صحیح رو نداره به زوال میرسه و مرز بین واقعیت و رویا رو گم میکنه و میشه دیوانه ویا مرده ای متحرک که صرفا نفس میکشه.
هموطور که اول گفتم فیلم های ایطوری بیشتر برای بکار گرفتن مغز و فکر هستن و قلقلک میدن مغزه برای تفکر و اندیشیدن, فیلم ها گنگ هستن و هیچوقت جواب درست و راستی بهت نمیدن, بیشتر بیننده رو به چالش میکشن برای جواب و سوال و اگر عادت نداشته باشی خیلی ازاردهنده و چرت میشه فیلم برات.
لطف کن بگو کجای کارگردانی و بازی ها بد بود؟
یه ایده کلیشه و بظاهر بیمصرف رو کارگردان تبدیل کرد به داستان و سناریو ایی اگزیستانسیالیسمی/نیهیلیسمی عالی, با سینماگرافی و فیلمبرداری بینظر, صداگذاری و پیوستگی داستان شاهکار خلق کرد بعنوان یکی از اولین کارهاش!
یک داستان نوجوانی و بیمعنیو رسما خفه کرد با معنا و چرخش داد به یکی از اصلی ترین ابعاد زندگی و فلسفه وجودیت!
داستان ضعف هایی داشت و جا برای پیشرفت زیادتر ئ زمان فیلم شاید میتانست کمتر باشه, اما با درنظر گرفتن اینکه کارگردان تازه کار و اثر از اثرات اولیه اش هست میشود چشم پوشی بر عیب های اثر کرد تا موفقیتش به چشم بیاد.
از نظر کارگردانی و سینماگرافی هم که واقعا سنگ تمام گذاشت, هرچند تعجبی نیست چون کارگردانش شاگرد دیوید لینچ بوده, فیلم شاید برای عموم زیادی گنگ و نامفهوم باشه و صرفا نتیجه اش کمی سرگیجه برای مخاطب عادی باشه اما در جایگاه خودش بسیار قدرتمند و خاص هست و واقعا افسوسه که در مان و موقعیت نامناسب اکران شد و کمپانی رسما خفه اش کرد در نشر و گمنام باقی ماند!
بدون شک یکی از بهترین هایی بود که اخیرا دیده ام و امیدوارم کارگردانانی همچون دیوید پرایر و رابرت اگرز دست به خلق اثرهایی تازه و متفاوت اینگونه بزنن بدور از ترس فروش یا موفقیت بودجه ای فیلم ها!
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
mood0413
mood0413
۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۰
موضوع داستان نوآورانه است و کمتر بهش پرداخته شده .نوع فیلمبرداری و نور و صدا هم کاملا روی تاثیرگذاری فیلم بر مخاطب موثرن.به ندرت میشه همچین موضوعاتی رو در قالب فیلم دید.معمولا نویسندگان و تهیه کنندگان میرن دنبال موضوعات همه پسند برای جذب حداکثری مخاطب که همین باعث میشه کمتر فیلمی به موضوعات خاص تر در سطح عمیق تری بپردازه.شخصا فیلمس رو دوست داشتم.
۲
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
shahinst.com
shahinst.com
۱ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۶
فیلبرداری، استفاده از رنگ و صدابرداری فیلم واقعا قشنگ کار شده . این فیلم در ژانره cosmic horror هست یا به عبارت دیگه ترس از ناشناخته ها . تو انتقال استرس و ترس واقعا قوی کار کرد اما نه از جنس jump scare، که همین کار رو برای کارگردان سخت تر می کنه. اما خیلی خوب از پسش بر اومده . در کل این سبک فیلم ها نیاز داره که بعد از دیدن فیلم حتما راجب بهش مطلب خونده بشه و نقدش خونده بشه . اولین تجربه کارگردان بود . و نکته ی جالبم اینه که کارگردان این فیلم شاگرد دیوید فینچر بوده.
۳
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
ed149a3ahehhe
ed149a3ahehhe
۲۱ مرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۰۴
چرت پرت
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
im.so.fucking.tired
im.so.fucking.tired
۲۳ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۲۲
یه ایده عالی که میتونست یه شاهکار بشه ولی هدرش دادن با کارگردانی و بازیای بد و اضافه کردن یه سری کلیشه
xunkown
xunkown
aryan_genius
۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۰۶
خیلی خیلی ممنون دوست عزیز ?????
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
aryan_genius
aryan_genius
xunkown
۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۳۶
در توضیحم اسپویل هست! مخاطب اگر از قبل اشنا نباشه با سبک های فلسفی و فکری که فیلم باهاش مرتبط هست فیلم براش گنگ و نامفهوم باقی ممانه. هدف در فیلم اصلا رابطه داشتن طرف یا پیدا کردن دختر گمشده یا داستان کوهنورد های اول فیلم نبود, هدف رسیدن به \"خود\" بود, رسیدن به اصل \"نهاد داخلی\" که در \"بطن\" هر فرد هست, با مرتبط کردن فلسفه وجودیت انسانی و هدف از وجودیت و رستگاری با سناریو فیلم, کارگردان یک پل ارتباطی بین شخصیت اصلی فیلم که مرده باشه ساخت با مخاطب, و به گونه ای غم و اندوه و گناه و خوددرگیری که انسان عادی رو دربر میگیره رو مرتبط دانست با پوچگرایی و خالی بودن, هدف از وجودیت و سرانجام زندگی چیزی شده کلیشه ای و تکراری برای انسانهای عادی و جلوی تفکر و معنی اندوزی رو گرفته برایشان (اشاره به وقتی مرده تو کلیسا داشت با شخصیت اول از تکراری بودن یک چیزی که ارزشمنده میگفت), و خود \"پوچی و بیمعنایی\" تبدیل شده به ارزش ها و معانی انسانها, فیلم داره میگه که این \"مرد توخالی\" در تمامی ادمهای عادی وجودیت داره بطور نامحسوس تا وقتی انسان عادی توانایی تحمل غم و اندوه و فشار و خستگی رو نداشته باشه و اونموقع هست که پوچی خودشو بروز میده و ادم رو دراختیار میگیره, اشاره دازه به صحنه ای که زنگ میزنه به مادر دختره و اون نمیشناسش این مرده رو, در سرانجام بیفکری, زندگی متداوم پوچ و سطحی, زیر باز سختی ها, غم و اندوه و فشار بیرونی, مغز عادی که تجربه تفکر و اندیشیدن و تحلیل تفسیر صحیح رو نداره به زوال میرسه و مرز بین واقعیت و رویا رو گم میکنه و میشه دیوانه ویا مرده ای متحرک که صرفا نفس میکشه. هموطور که اول گفتم فیلم های ایطوری بیشتر برای بکار گرفتن مغز و فکر هستن و قلقلک میدن مغزه برای تفکر و اندیشیدن, فیلم ها گنگ هستن و هیچوقت جواب درست و راستی بهت نمیدن, بیشتر بیننده رو به چالش میکشن برای جواب و سوال و اگر عادت نداشته باشی خیلی ازاردهنده و چرت میشه فیلم برات.
۲
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
xunkown
xunkown
aryan_genius
۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ۰۲:۱۱
سلام ببخشید میتونید یکم توضیح بدید :)
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
aryan_genius
aryan_genius
۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۸:۳۰
لطف کن بگو کجای کارگردانی و بازی ها بد بود؟ یه ایده کلیشه و بظاهر بیمصرف رو کارگردان تبدیل کرد به داستان و سناریو ایی اگزیستانسیالیسمی/نیهیلیسمی عالی, با سینماگرافی و فیلمبرداری بینظر, صداگذاری و پیوستگی داستان شاهکار خلق کرد بعنوان یکی از اولین کارهاش! یک داستان نوجوانی و بیمعنیو رسما خفه کرد با معنا و چرخش داد به یکی از اصلی ترین ابعاد زندگی و فلسفه وجودیت! داستان ضعف هایی داشت و جا برای پیشرفت زیادتر ئ زمان فیلم شاید میتانست کمتر باشه, اما با درنظر گرفتن اینکه کارگردان تازه کار و اثر از اثرات اولیه اش هست میشود چشم پوشی بر عیب های اثر کرد تا موفقیتش به چشم بیاد. از نظر کارگردانی و سینماگرافی هم که واقعا سنگ تمام گذاشت, هرچند تعجبی نیست چون کارگردانش شاگرد دیوید لینچ بوده, فیلم شاید برای عموم زیادی گنگ و نامفهوم باشه و صرفا نتیجه اش کمی سرگیجه برای مخاطب عادی باشه اما در جایگاه خودش بسیار قدرتمند و خاص هست و واقعا افسوسه که در مان و موقعیت نامناسب اکران شد و کمپانی رسما خفه اش کرد در نشر و گمنام باقی ماند! بدون شک یکی از بهترین هایی بود که اخیرا دیده ام و امیدوارم کارگردانانی همچون دیوید پرایر و رابرت اگرز دست به خلق اثرهایی تازه و متفاوت اینگونه بزنن بدور از ترس فروش یا موفقیت بودجه ای فیلم ها!
۵
۱
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
mhrismanchian
mhrismanchian
۱۸ دی ۱۳۹۹ ۰۷:۰۷
توصیه میشود
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ