ایده فوق العاده ناب و تکی داشت این سریال ، فکر نکنم تا حالا این ایده رو در قالب تصویر جای دیگری دیده باشم ولی واقعیت اینه که بعضی از ایده ها انقدر بزرگ و عظیم هستن که هیچ وقت به طور کامل نمیشه مجسمشون کرد به خاطر همین یا کنسل میشن یا فصل اخر رو طوری به پایان میبرن که پایان باز داشته باشه حال اینکه مجموعه ادامه داشته باشه یا مختومه بشه معلوم بستگی به بازار یابی اثر ، تامین بودجه و توانایی خالقان اثر داره . نمونه همچین پروژه هایی Raised by Wolves هست که ایده فوق العاده ای مثل همین فیلم داشت و به نوعی به ماهیت انسان و جهان هستی و فلسفه حیات میپردازه ولی سریال انقدر ایده بزرگی داشت که در ادامه در شاخ و برگ دادن و پروراندن ایده ، سازندگان باز ماندن و به نظر سریال کنسل شده . جیسون موموا تا اینجا بهترین و استادانه ترین بازیش رو ارائه داده و در کنارش کریستیان کامارگو و سیلفیا هوکس نشون دادن چه بازیگران عالی هستن و از اون جالب تر دیو باتیستا هم نشون داد قابلیت پذیرش نقش ها جدی و پیجیده تر رو داره وچیزی بیش از فیلم ها فانتزی علمی و تخیلی که امروز رایج شده رو میتونه بازی کنه . نمره من به این سریال با توجه به ایده نابش و ظریفکاری کل مجموعه خالق اثر 9 از 10 هست و این رو به یاد داشته باشید چون چیزی رو نمیبینیم دلیل بر عدم وجودش نیست بلکه دلیل بر نبود ابزار مناسب و توانایی منحصر به فرد درک اون هست .
- نظر در خصوص هر سه فصل هستش و اخطار میدم که حاوی لو دادن داستان هستش.
فصل سوم سریال هم به پایان رسید، فصلی که سقوط آزاد بود. صعیف ترین فصل در بین سه فصل.
.
فصل اول: یک فضای جدید، سفری به سوی یک هدف بود، قرار بود «در عصر نابینایی، بینایی شروع به ساخت جهان جدید کنه». در انتهای فصل اول به خانه روشنایی می رسیم، ولی دقیقا از همین لحظه، داستان هدف خودش رو گم می کنه، لال میشه، به سنگی می خوره که قدرت بلندکردنش رو نداره و درگیر کینه ها و جنگ های شخصی میشیم، جدال بینایی و نابینایی هم از صحنه کمرنگ میشه، خیانت و جدال هایی بر سر قدرت. با این وجود فصل دوم قابل تحمل هستش.
فصل سوم بدون ایده ای نو، کش دادن داستان، جلوه های ویژه، خونریزی زیاد، قراره همراه با داستان احمقانه که نیاز به شخصیت های احمق و اشتباه گر هم داره این فصل رو پیش ببرن.
.
سریال به قدری اسف بار به انتهای خودش میرسه که نیاز هست ماگرا (ملکه قصه) شروع به جمع بندی و سخنرانی کنه تا احساسی بوجود بیاره. بدبختی سریال را باید در جایی ببینیم که انتهای فصل سوم (و کل داستان)، دقیقا همون انتهای فصل اول هستش. دقیقا می بینیم که نقطه آخر فصل سوم منطبق بر آخر فصل اول میشه، همونطور که گفتم: انتهای فصل اول بایستی تازه شروع شکوفایی این قصه می بود ولی دقیقا در این لحظه باز زبان داستان لال میشه و قدرت ساخت قصه رو نداره.
تازه امروز تمومش کردم و بنظرم سریال خوبی بود ولی نه در حدی که بخام زیاد بهش فکر کنم چون ایرادهایی توی داستان داشت مثل بچه دار شدن یه نفر از خاله خودش (استغفرالله) و طرز فکر نتفلیکس گونه در مورد هانیوا که بعنوان پیشرو توی خاندانشون هم زن بود هم سیاهپوست و هم رنگین کمونی . تاماکتی جون هم بعد از دو فصل قتل و غارت زن و مرد و بچه راحت بعنوان یه شخصیت مثبت توی فصل سه ظاهر شد .
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
tango65
tango65
۸ مهر ۱۴۰۲ ۰۲:۲۲
ایده فوق العاده ناب و تکی داشت این سریال ، فکر نکنم تا حالا این ایده رو در قالب تصویر جای دیگری دیده باشم ولی واقعیت اینه که بعضی از ایده ها انقدر بزرگ و عظیم هستن که هیچ وقت به طور کامل نمیشه مجسمشون کرد به خاطر همین یا کنسل میشن یا فصل اخر رو طوری به پایان میبرن که پایان باز داشته باشه حال اینکه مجموعه ادامه داشته باشه یا مختومه بشه معلوم بستگی به بازار یابی اثر ، تامین بودجه و توانایی خالقان اثر داره . نمونه همچین پروژه هایی Raised by Wolves هست که ایده فوق العاده ای مثل همین فیلم داشت و به نوعی به ماهیت انسان و جهان هستی و فلسفه حیات میپردازه ولی سریال انقدر ایده بزرگی داشت که در ادامه در شاخ و برگ دادن و پروراندن ایده ، سازندگان باز ماندن و به نظر سریال کنسل شده . جیسون موموا تا اینجا بهترین و استادانه ترین بازیش رو ارائه داده و در کنارش کریستیان کامارگو و سیلفیا هوکس نشون دادن چه بازیگران عالی هستن و از اون جالب تر دیو باتیستا هم نشون داد قابلیت پذیرش نقش ها جدی و پیجیده تر رو داره وچیزی بیش از فیلم ها فانتزی علمی و تخیلی که امروز رایج شده رو میتونه بازی کنه . نمره من به این سریال با توجه به ایده نابش و ظریفکاری کل مجموعه خالق اثر 9 از 10 هست و این رو به یاد داشته باشید چون چیزی رو نمیبینیم دلیل بر عدم وجودش نیست بلکه دلیل بر نبود ابزار مناسب و توانایی منحصر به فرد درک اون هست .
۲
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
mmr1366
mmr1366
۷ فروردین ۱۴۰۲ ۱۴:۲۹
در یک جمله : تباه کردن یک ایده ی بسیار خوب
۳
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
soldier1400
soldier1400
۳ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۳۱
- نظر در خصوص هر سه فصل هستش و اخطار میدم که حاوی لو دادن داستان هستش. فصل سوم سریال هم به پایان رسید، فصلی که سقوط آزاد بود. صعیف ترین فصل در بین سه فصل. . فصل اول: یک فضای جدید، سفری به سوی یک هدف بود، قرار بود «در عصر نابینایی، بینایی شروع به ساخت جهان جدید کنه». در انتهای فصل اول به خانه روشنایی می رسیم، ولی دقیقا از همین لحظه، داستان هدف خودش رو گم می کنه، لال میشه، به سنگی می خوره که قدرت بلندکردنش رو نداره و درگیر کینه ها و جنگ های شخصی میشیم، جدال بینایی و نابینایی هم از صحنه کمرنگ میشه، خیانت و جدال هایی بر سر قدرت. با این وجود فصل دوم قابل تحمل هستش. فصل سوم بدون ایده ای نو، کش دادن داستان، جلوه های ویژه، خونریزی زیاد، قراره همراه با داستان احمقانه که نیاز به شخصیت های احمق و اشتباه گر هم داره این فصل رو پیش ببرن. . سریال به قدری اسف بار به انتهای خودش میرسه که نیاز هست ماگرا (ملکه قصه) شروع به جمع بندی و سخنرانی کنه تا احساسی بوجود بیاره. بدبختی سریال را باید در جایی ببینیم که انتهای فصل سوم (و کل داستان)، دقیقا همون انتهای فصل اول هستش. دقیقا می بینیم که نقطه آخر فصل سوم منطبق بر آخر فصل اول میشه، همونطور که گفتم: انتهای فصل اول بایستی تازه شروع شکوفایی این قصه می بود ولی دقیقا در این لحظه باز زبان داستان لال میشه و قدرت ساخت قصه رو نداره.
۵
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
navid_69
navid_69
۲۵ آذر ۱۴۰۱ ۱۵:۳۸
بی صبرانه منتظر اومدن سیزن جدیدش هستم
۰
۱
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
arsenal_noori
arsenal_noori
۲۳ آبان ۱۴۰۱ ۰۹:۳۱
تازه امروز تمومش کردم و بنظرم سریال خوبی بود ولی نه در حدی که بخام زیاد بهش فکر کنم چون ایرادهایی توی داستان داشت مثل بچه دار شدن یه نفر از خاله خودش (استغفرالله) و طرز فکر نتفلیکس گونه در مورد هانیوا که بعنوان پیشرو توی خاندانشون هم زن بود هم سیاهپوست و هم رنگین کمونی . تاماکتی جون هم بعد از دو فصل قتل و غارت زن و مرد و بچه راحت بعنوان یه شخصیت مثبت توی فصل سه ظاهر شد .
۲
۷
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ