سوته دلان، "حبیب آقا ظروفچی" کاسب با ایمان و خوشنامی است که در چهل و چندسالگی هنوز ازدواج نکرده و با مادر و برادر ناتنیاش "مجید" زندگی میکند، مجید که عقل درستی ندارد در مغازه برادرش کار میکند و ظرفهای کرایه را به مجالس عزا و میهمانی میبرد. وی عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است و...