احساس خالص . دیالوگ های فیلم فقط در سکوت خود اون فرد گفته میشه که با خودش صحبت میکنه . همه ی ما این فکرها و جملات رو با خودمون هرروز و هردقیقه تکرار میکنیم .
هم در پی بالائیان ، هم من اسیر خاكیان
هم در پی همخانه ام ،هم خانه را گم كرده ام
---------------------------------------------------------------------
” داستانی که در کودکی ات برایت میگفتم به یاد داری؟
شاهزاده جوانی که به دستور پدرش (شاه شرق) به مصر فرستاده شد تا یک مروارید از اعماق دریا پیدا کند ، اما وقتی شاهزاده به آنجا رسید مصری ها به اون نوشیدنی ای دادند که باعث شد حافظه اش از بین برود…فراموش کرد که پسر پادشاهه ، مروارید را فراموش کرد و به خوابی عمیق فرو رفت … اما پادشاه پسرش را فراموش نکرد و مدام برایش پیغام میفرستاد ”
فیلم با این دیالوگ آغاز میشود
پدر نماد خدا ، پسر انسانی که اصل و ماهیت وجودی خودش را فراموش کرده و مروارید همان هدف و حقیقت گمشده انسان است
شوالیه جام ها یک فیلم اگزیستانسیالیسمی با درون مایه عرفانی است که البته تا حد ممکن از شعار زدگی اجتناب میکند (ادامه متن حاوی اسپویل میباشد)
ریک نویسنده ای هالیوودی است که زندگی مشترک شکست خورده ای داشته ، بچه دار نشده ، برادرش مرده و رابطه برادر دیگر و پدرش بسیار بد است
(که البته در طول فیلم مشخص میشود و فیلم دارای روایت خطی نیست)
حالا ریک سرگردان و گمشده است
دچار بحران شده
نه جشن ها و مهمانی های پر زرق و برق خوشحالش میکند نه عیاشی هایش با زنان مختلف
نگاه هاج و واجش به دیگران و خوشی ها و عیاشی هایشان و از آن طرف نریشن هایی از جانب راوی شروع کننده فیلم (که خداست) و نریشن های خودش که گیج و سر در گم است بیشتر و بیشتر سردرگمی و گمشدگی ریک را نشان میدهد
او در یک دور باطل گیر افتاده … عاشق میشود و رابطه اش به سر انجامی نمیرسد
و دوباره روز از نو روزی از نو…
فیلم از لحاظ جلوه های بصری فوق العاده است.
دکوپاژ های امضا شده مالیک که در آثار قبلی او نیز دیده میشود در این اثر هم وجود دارد
شات هایی مسحور کننده از آسمان ، کوه ، بیابان و دریا تا زندگی شهری و تکنولوژی و آسمان خراش ها ، که همگی آنها در خدمت فیلم و دربرگیرنده مفهوم فیلم هستند.
نیمه ابتدایی فیلم بیانگر گمشدگی و سرگردانی ریک و نیمه دوم بیانگر مشکلات و سختی هایی که در طول زندگی کشیده و تلاش برای رهایی از این چرخه تکراری ای که در آن اسیر شده
در انتها ریک پس از رابطه نافرجامش با الیزابت (ناتالی پورتمن) احساس گناه کرده و این بار به سمت خدا برگشته و زندگی بی هدفش را کنار گذاشته و آرامش پیدا میکند
** توصیه میکنم که فیلم رو فقط زمانی که حوصله کافی دارید ببینید **
سخن آخر : ” شوالیه جام ها” تجربه ای زیباست که قطعا هرکسی آن را نمیپسندد (از نمره اش پیداست) و کسانی با آن ارتباط برقرار میکنند که با شخصیت اول داستان همزاد پنداری کرده و بحران ها ، چیستی ها ، نگاه سردرگم او به دنیا و انسان ها و طبیعت را درک کرده و با او همراه شوند
.
نمره من : 9/10
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
joghdii
joghdii
۲ آبان ۱۴۰۲ ۰۱:۴۱
تو این تیپ فیلم ها، این فیلم خوبی نیست، امتیاز پایینش هم به همین دلیله حالا یه سری افراد به خاطر روحیه شخصی شون از این فیلم استقبال کردند
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Memer
Memer
۲۲ تیر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۵
احساس خالص . دیالوگ های فیلم فقط در سکوت خود اون فرد گفته میشه که با خودش صحبت میکنه . همه ی ما این فکرها و جملات رو با خودمون هرروز و هردقیقه تکرار میکنیم .
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Amin_cfc
Amin_cfc
۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۶:۵۹
من از این فیلم خوشم اومد ولی فکر نمیکنم عامه پسند باشه
۱
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
abbas nabavi
abbas nabavi
۴ تیر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۷
Knight of cups به فردی اطلاق میشود که حامل پیامی نو و یا ایده ای تازه و راهگشاست و ترجمه " شوالیه جامها " یک ترجمه لغت به لغت است ! با تشکر .
۴
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Beny
Beny
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۱۰
هم در پی بالائیان ، هم من اسیر خاكیان هم در پی همخانه ام ،هم خانه را گم كرده ام --------------------------------------------------------------------- ” داستانی که در کودکی ات برایت میگفتم به یاد داری؟ شاهزاده جوانی که به دستور پدرش (شاه شرق) به مصر فرستاده شد تا یک مروارید از اعماق دریا پیدا کند ، اما وقتی شاهزاده به آنجا رسید مصری ها به اون نوشیدنی ای دادند که باعث شد حافظه اش از بین برود…فراموش کرد که پسر پادشاهه ، مروارید را فراموش کرد و به خوابی عمیق فرو رفت … اما پادشاه پسرش را فراموش نکرد و مدام برایش پیغام میفرستاد ” فیلم با این دیالوگ آغاز میشود پدر نماد خدا ، پسر انسانی که اصل و ماهیت وجودی خودش را فراموش کرده و مروارید همان هدف و حقیقت گمشده انسان است شوالیه جام ها یک فیلم اگزیستانسیالیسمی با درون مایه عرفانی است که البته تا حد ممکن از شعار زدگی اجتناب میکند (ادامه متن حاوی اسپویل میباشد) ریک نویسنده ای هالیوودی است که زندگی مشترک شکست خورده ای داشته ، بچه دار نشده ، برادرش مرده و رابطه برادر دیگر و پدرش بسیار بد است (که البته در طول فیلم مشخص میشود و فیلم دارای روایت خطی نیست) حالا ریک سرگردان و گمشده است دچار بحران شده نه جشن ها و مهمانی های پر زرق و برق خوشحالش میکند نه عیاشی هایش با زنان مختلف نگاه هاج و واجش به دیگران و خوشی ها و عیاشی هایشان و از آن طرف نریشن هایی از جانب راوی شروع کننده فیلم (که خداست) و نریشن های خودش که گیج و سر در گم است بیشتر و بیشتر سردرگمی و گمشدگی ریک را نشان میدهد او در یک دور باطل گیر افتاده … عاشق میشود و رابطه اش به سر انجامی نمیرسد و دوباره روز از نو روزی از نو… فیلم از لحاظ جلوه های بصری فوق العاده است. دکوپاژ های امضا شده مالیک که در آثار قبلی او نیز دیده میشود در این اثر هم وجود دارد شات هایی مسحور کننده از آسمان ، کوه ، بیابان و دریا تا زندگی شهری و تکنولوژی و آسمان خراش ها ، که همگی آنها در خدمت فیلم و دربرگیرنده مفهوم فیلم هستند. نیمه ابتدایی فیلم بیانگر گمشدگی و سرگردانی ریک و نیمه دوم بیانگر مشکلات و سختی هایی که در طول زندگی کشیده و تلاش برای رهایی از این چرخه تکراری ای که در آن اسیر شده در انتها ریک پس از رابطه نافرجامش با الیزابت (ناتالی پورتمن) احساس گناه کرده و این بار به سمت خدا برگشته و زندگی بی هدفش را کنار گذاشته و آرامش پیدا میکند ** توصیه میکنم که فیلم رو فقط زمانی که حوصله کافی دارید ببینید ** سخن آخر : ” شوالیه جام ها” تجربه ای زیباست که قطعا هرکسی آن را نمیپسندد (از نمره اش پیداست) و کسانی با آن ارتباط برقرار میکنند که با شخصیت اول داستان همزاد پنداری کرده و بحران ها ، چیستی ها ، نگاه سردرگم او به دنیا و انسان ها و طبیعت را درک کرده و با او همراه شوند . نمره من : 9/10
۳
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ