اگر تجربه تماشای برخی از فیلمهای رنه کلمنت یا مارسل کارنه را نداشتم، می گفتم سینمای فرانسه یعنی کسل کننده، پر از تم سکس، پر از دیالوگ و سکانسهای کم تحرک که با اغراق و تمجیدهای اضافی دیگران، علی رغم نمایش مفاهیم بسیار ساده با ژستی متفکر معابانه می خواهد به مخاطب بقبولاند که سینمای واقعی یعنی همین ساعت ملال آوری که در حین تماشای این فیلم تجربه می کنی! برای مخاطب عادی مانند من به سختی کارهای "تروفو" یا "گودارد" یا حتی "اریک رومر" فیلم است. بیشتر به عذابی ذهنی در ساعات تماشای آن می ماند. مانند خوردن یک غذای بدمزه که حتی نمی دانی آیا مقوی است یا نه؟ ولی دیگران از مزه آن تعریف می کنند و تو متعجب از ذائقه متفاوت خود هستی!
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
ramkal
ramkal
۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۵۴
اگر تجربه تماشای برخی از فیلمهای رنه کلمنت یا مارسل کارنه را نداشتم، می گفتم سینمای فرانسه یعنی کسل کننده، پر از تم سکس، پر از دیالوگ و سکانسهای کم تحرک که با اغراق و تمجیدهای اضافی دیگران، علی رغم نمایش مفاهیم بسیار ساده با ژستی متفکر معابانه می خواهد به مخاطب بقبولاند که سینمای واقعی یعنی همین ساعت ملال آوری که در حین تماشای این فیلم تجربه می کنی! برای مخاطب عادی مانند من به سختی کارهای "تروفو" یا "گودارد" یا حتی "اریک رومر" فیلم است. بیشتر به عذابی ذهنی در ساعات تماشای آن می ماند. مانند خوردن یک غذای بدمزه که حتی نمی دانی آیا مقوی است یا نه؟ ولی دیگران از مزه آن تعریف می کنند و تو متعجب از ذائقه متفاوت خود هستی!
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ