"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
Oulipo
Oulipo
۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۰۴
خانم آین رند Ayn Rand، نویسنده رمان 700 صفحهای «سرچشمه» 1943 (نسخه فارسی آن 1063 صفحه)، یکی از ابلهترین و تهیمغزترین نویسندههای قرن بیستم آمریکا و جهان است بیشک. او که در خانودهای بورژوا در سن پترزبورگ به دنیا آمده بود در سنّ دوازد سالگی انقلاب اکتبر را تجربه میکند و چون اموال پدرش مصادره میشود کینهای عمیق از هرگونه جنبش جمعی به دل میگیرد. البتّه به برکت همین انقلاب بود که درهای دانشگاهها به روی زنان روس گشوده شد و او توانست تحصیل کند. جالب آنکه او را فیلسوف هم میدانند به خاطر اراجیف درهم و بیسروتهی که به هم بافته. شاید در زیر سایه تزار نیکلای دوّم او نیز زن خانهداری میشد و هرگز فکر فیلسوف شدن به ذهنش خطور نمیکرد. دفاع او از سرمایهداری و فردیّتگرایی افراطی و... را عدّهای میپذیرند و عدّهای نه، امّا آنچه او را در میان خیل کلّاشان ادبی تاریخ ممتاز میکند نقش اوست در روی کار آمدن گفتمان ضدّکمونیستی دهه 50 در آمریکا و مککارتیسم، و از همه بدتر هموار کردن راه به شهرت رسیدن نویسندگانی دست چندم بعنوان نویسندگان نوین قرن. او هرگونه تلاش جمعی را محکوم به شکست میداند و همه را توده اوباش میبیند و هر نهادی که از این جماعت دفاع کند را «کود اقتصادی» میانگارد، یعنی چیزی که باید منحل شود و در سرمایهداری و لیبرالیسم جاری. این رمان آنچنان ملغمهای است که هرچه بیشتر توضیح بدهم موضوع گنگتر جلوه میکند. و این خانم زنی در رمانش خلق کرده که از زن بودن هیچ ندارد جز کلیشه ملعبه بودن در دست مردان نیرومند، آن هم چه نیرویی! فمینیستها حق دارند او را لعن و نفرین کنند برای صادر کردن جواز تجاوز به عنف در قالب رابطهای شبهرمانتیک. خلاصه هرچه از مضحک بودن و پست بودن این نویسنده و آثارش بگویم کم است. امّا فیلم... نیمه اوّل فیلم تا جایی که رورک برای یافتن جایگاه واقعی خود استواری نشان میدهد و به ارزشی پایبند است فیلم بسیار خوب و دیدنی پیش میرود و قابها و اجزای صحنه همه بینقصند. امّا از جایی که پای شخصیّت زن داستان به زندگی رورک گشوده میشود تنها بلاهت و شعار و نماهای آبکی و روابط ناسنجیده و خامی روایی حاصل کار است و نصیب بیننده. گویی این خانم نویسنده روستبار عقدهها و حقارتهای شخصی خود را در دل این شخصیّت ریخته و حالا آرزوی دیرین مغلوب شدن در دستان مردان قدرتمند و مشهور را با انتشار رمانش به ثمر رسانده است. در مجموع اگر میخواهید به ذهنیّت تحمیقگر بخشی از نظام ایدئولوژیساز آمریکا پی ببرید به تماشای این فیلم بنشینید، گرچه شاید در انتها از کرده خود پشیمان شوید.
۰
۲
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ