کنت "کِن" لوچ
کنت "کِن" لوچ کارگردان انگلیسی سینما و تلویزیون است که بهخاطر سبک کارگردانی اجتماعی انتقادی و ناتورالیستی و متأثر از واقعگرایی اجتماعی که درباره مسائلی هم چون فقر، بی خانمانی، قانون کار و . . . است، شناخته میشود. او که دوبار موفق به دریافت نخل طلای جشنواره فیلم کن شده و از این حیث جزء 9 کارگردانی است که چنین افتخاراتی کسب کرده اند، در کارنامه اش فیلم هایی نظیر اراذل و اوباش (۱۹۹۱)، یازده سپتامبر ۲۰۰۱ (۲۰۰۲)، در جستجوی اریک (۲۰۰۹)، تالار جیمی (۲۰۱۴)، دانیل بلیک (۲۰۱۶) را دارد. هم چنین در یکی از اولین فیلم هایش به نام قوش (۱۹۶۹) در نظرسنجی بنیاد فیلم بریتانیا رتبهٔ هفتم از ۱۰۰ فیلم برتر بریتانیایی قرن بیستم را بهدستآورد.
لوچ در ۱۷ ژوئن ۱۹۳۶ در نانیتون، وارویکشر در میدلند غربی از مادری به نام ویوین و پدری به نام جان زادهشد. او در مدرسه گرامر پادشاه ادوارد ششم و سپس در کالج سنت پیتر، آکسفورد در رشته قانون تحصیل کرد. شروع به کار لوچ در ۲۴ سالگی و با تلویزیون بود. از اولین ساخته هایش می توان به تله تئاتر کاترین(1964) اشاره نمود.
پس از تولید چنیدن مجموعه تلویزیونی موفق، اولین فیلم سینمایی بلند او درامی به نام گاو ضعیف(1967) بود که بر اساس رمانی به همین نام نوشته نل دان ساخته شد. داستان این فیلم درباره دختری 18 ساله است که به همراه دوست پسرش از خانه فرار میکند و پس از ازدواج و صاحب فرزند شدن، شوهرش پس از دزدی چهار سال به زندان می افتد و او منزلش را با فرزندش ترک می کند. این فیلم با فروش بالایی مخصوصا در بریتانیا و ایتالیا مواجه شد و با بودجه 210 هزاری دلاری توانست 1میلیون و 400 هزار دلار فروش داشته باشد.
دومین فیلم بلند کن لوچ یک فیلم درام به نام قوش (1969) بود که منجر به شهرت او شد. این فیلم بر پایه رمان «یک قوش برای یک نابکار» اثر بری هاینز (۱۹۶۸) ساخته شدهاست و توانست توسط انستیتوی فیلم بریتانیا در رتبه هفتم ده فیلم برتر قرار بگیرد. این فیلم که روایتگر ماجرای یاسآور نوجوانی نحیف با خانوادهای نابهنجار است، همزمان زندگی تیره و تار مردم نواحی صنعتی شمال انگلستان را به تصویر میکشد. این فیلم توانست جایزه گوی بلورین جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری در سال 1970 و جایزه بهترین فیلمنامه بریتانیایی را از انجمن نویسندگان بریتانیای کبیر را به دست آورد. هم چنین کالین ولند به خاطر بازی در این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل و دیوید برادلی برنده جایزه پرآتیهترین بازیگر نورسیده نقش اصلی را از آکادمی فیلم بریتانیایی در سال 1971 به دست آورد.
لوچ سپس به ساخت چندین فیلم بلند دیگر از جمله زندگی خانوادگی(1971)، بلک جک(1979) بر اساس رمان لئون گارفیلد، ببین و لبخند بزن(1981) بر اساس رمان بری هینس، سرزمین پدری(1986)، دستور کار پنهان (1990) که یک تریلر سیاسی در مورد تروریسم دولتی بریتانیا در مسائل ایرلند شمالی است و ترور یک وکیل حقوق مدنی آمریکا را به تصویر میکشد، پرداخت.
اراذل و اوباش(1991) نام فیلمی دیگر از کن لوچ است که با بازی رابرت کارلایل و پیتر مولان ساخته شد و توانست نامزد دریافت جایزهٔ بزرگ انجمن منتقدان سینمای بلژیک شود. پس از آن فیلم سنگ های بارانی(1993) را با بازی بروس جونز، جولی براون، ریکی تاملینسون، تام هیکی ساخت. این فیلن داستان یک مرد را نشان می دهد که نمی تواند باری دخترش یک لباس ربانی بخرد و همین موضوع باعث می شود شروع به نمایش گذاشتن برای جمع آوری پول کند. این فیلم جایزه هیئت داوران در جشنواره فیلم کن 1993 را به دست آورد. پینه دوز(1994) نام فیلم دیگر کن لوچ است یک درام مستند درباره اختلاف یک زن انگلیسی با خدمات اجتماعی درموضوع نگهداری و حضانت از چهار فرزندش است. کریسی راک به خاطر بازی در این فیلم برنده جایزه خرس نقره ای بهترین بازیگر زن در 44 امین جشنواره بین المللی فیلم برلین گردید.
زمین و آزادی(1995) نام فیلم بعدی لوچ است که فیلم نامه آن توسط جیم آلن نوشته شده است. این فیلم روایت گر داستان دیوید کار، یک کارگر بیکار و عضو حزب کمونیست بریتانیا، است که تصمیم می گیرد به مبارزه برای جمهوریخواهان در حزبی که یک ائتلاف ضد فاشیستی سوسیالیست ها، کمونیست ها و آنارشیست ها است، در جنگ داخلی اسپانیا ملحق شود. این فیلم جایزه منتقدان جشنواره فیپرسکی و نیز جایزه هیئت منصفه جشنواره فیلم کن را به دست آورد. آهنگ کارلا(1996) فیلمی دیگر از کن لوچ است که درباره رابطه بین یک راننده اتوبوس اسکاتلندی با یک زن در تبعید اهل نیکاراگوئه در گلاسکو می باشد.
از فیلم های دیگر کن لوچ می توان به نام من جو است(1998) با بازی پیتر مولان، گری لوئیس و دیوید هایمن، نان و رزها(2000) با بازی آدرین برادی، پیلار پادیلا و الپیدیا کاریلو، اشاره کرد. سپس فیلمی به نام ناوبران(2001) را کارگردانی کرد که راب واوبر فیلم نامه آن را نوشت و به همین خاطر پس از مرگش برنده جایزه بفتای بهترین نویسنده گردید. شانزده سالگی شیرین(2002) فیلمی بعدی این کارگردان است که یک درام درباره مشکلات و گرفتاریهای پسر نوجوان 16 ساله ای می باشد. همچنین در همین سال در ساخت قسمتی از فیلم یازده سپتامبر 2011 شرکت داشت.
کن لوچ سپس فیلم هایی نظیر فیلم درام و رمانتیک به نام فقط یک بوسه (2004)، بلیت ها(2005) با همکاری عباس کیارستمی و ارمانو اولمی، را کارگردانی کرد. سپس برای فیلم بادی که کشتزار جو را تکان میدهد(2006) برنده نخل طلا از جشنواره فیلم کن شد. پس از آن فیلم این هست دنیای آزاد(2007)، در جستجوی اریک(2009)، جاده ایرلند (۲۰۱۰)، سهم فرشتگان (۲۰۱۲)، روح ۴۵ (۲۰۱۳) را کارگردانی کرد.
از آخرین فیلم های لوچ تالار جیمی(2014) می باشد که در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ به نمایش درآمد. داستان این فیلم که در سال 1932 اتفاق می افتد درباره جوان ایرلندی است که بیش از ده سال است به آمریکا تبعید شده، و سپس نزد مادرش در روستایی کوچک بازمیگردد.
آخرین فیلم اکران شده به کارگردانی کن لوچ فیلم اینجانب، دانیل بلِیک(2016) نام دارد که درباره یک کارگر است که بعد از یک حمله قلبی، توسط دکترش از کارکردن منع میشود و حالا باید از دولت مستمری بیکاری دریافت کند. اما بوروکراسی پیش روی قهرمان فیلم، دریافت این مستمری را تا حد رسیدن به نقطه بیبازگشت به تأخیر میاندازد. دنیل بلیک همچنین در طی ماههای بیکاری و بیپولیاش با یک مادرجوان که او هم دچار بحران مشابهی است آشنا میشود. این فیلم نخل طلای جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ را از آنِ خود کرد.
فیلموگرافی
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید