اکثر مردم، شهر را ترک کردهاند چراکه هر روز سطح آب بالاتر میآید. در این میان، پیرمردی با ساختن خانهای بر روی طبقات قبلی همچنان به زندگی در آنجا ادامه میدهد. یک روز که او مشغول اسبابکشی بود، پیپاش به داخل آب میافتد و همین اتفاق، بهانهای برای مرور خاطرات گذشته میشود.