۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۵ ۰۵:۳۳ خدایی اینا چیه درخواست میدن؟! حیف وقت عوامل سینما، حیف اون سرور، و بیچاره کسایی که درخواست های حسابی دادن و ماه هاست منتظر گرفتن نتیجه ان. امتیازش دوئه آقا! دو از IMDB که توش امتیازها خیلی خیلی خوش بینانه تر از بقیه جاهاست، یعنی آشغال!
۱۳۹۷ اسفند ۱۶ ۱۶:۲۰ بله درسته متوجهم، ولی این یه برداشت نسبیه. در قیاس با کمدی الهی، برای جک بخش سوم به شکل متفاوتی اتفاق افتاد. این نسبی بودن و دوپهلو دیدن مفاهیم رو توی بخشهای دیگهای که جک و ویرژیل باهم حرف زدن هم دیدیم. جک نسبت به چیزی که قبل از اون تجربه کرد، سعادتش در اون راه بود. نمیشه گفت دقیقاً همون بهشت دانته رو تجربه کرد و بهش رسید چون نرسید، ولی نسبت به زندگیای که گذروند، کارگردان اون لحظه رو لحظهی سعادتمندیاش دونست.
۱۳۹۷ اسفند ۱۶ ۰۲:۱۹ کمدی الهی به سبک فون تریه و البته به شکل ناقص، چرا که برای جک نه بئاتریسی وجود داشت و نه با مسیری که در پیش گرفت، امکان عبور از جهنم. شخصاً خیلی لذت بردم از دیدنش. با اون پایان عالی که بعدش با اون آهنگ شوکهات میکرد. پایانی که از یه نظر احتمالاً فون تریه برای خودش و سینماش و افکارش متصور شده. از فیلم میشه به دو شکل برداشت کرد که البته از هم جدا یا بیربط نیستن. یکی همون روایت فیلم و مفاهیم و معانیای که ازش استنباط میشد، و یکی ربط دادن جک به کارگردان به شکل استعاری. شکل روایت نیمفمینیاک اینجا هم تکرار شد که برام خیلی جذاب بود. به نظر من یکی از تواناییهای این کارگردان اینه که راوی کارکشتهایه. از موضوعات مختلفی حرف میزنه ولی اصلاً برای بیننده _یا حداقل شخص من_ خستهکننده نیست و میشه چند ساعت نشست و دید و شنید و گذر زمان رو حس نکرد. اونجا جو و سلیگمن بودن و اینجا جک و ورج یا ویرژیل. این فیلم هم روایت خوبی داره و هم حرفهای زیاد و خوبی برای گفتن، و هم به نظرم از هر نظر خیلی خوب ساخته و پرداخته شده. خانهای که جک ساخت، یا به عبارت دقیقتر خانهای که فون تریه ساخت... این فیلم برگ آخر کتاب فیلمسازی فونتریه بود_ اونطور که از فیلم بر اومد_ و نمایش رویارویی صریح با خودش و شکافتن افکارش و نهایتاً پایانبندیای برای دورهی فیلمسازیاش. ایشون برای من یکی از بهترینهای تاریخ سینماست و خیلی خیلی دوسش دارم. اگر واقعاً این فیلم به معنای بستن پروندهی فیلمسازی و خداحافظی از سینما باشه، باید گفت واقعاً چقدر ناراحت کننده که دیگه کاری از ایشون نمیبینیم...
۱۳۹۷ اسفند ۱۵ ۰۰:۲۸ الان دارید به شعور من توهین میکنید یا خدای نکرده به خودتون؟! ربطش که واضح و مشخصه. همهی چیزی که گفتم در مورد همون جملهای بود که فرمودین "هدف هر هنرمند بزرگ، ساخت دنیای بهتریه برای زندگی"، و بیارتباطیای بینشون نمیبینم. من نگفتم اونها زشتی به دنیا اضافه کردن! حرف من این بود که طبق عقیدهی شما در مورد هنر، پس همچین نتیجهای میشه گرفت؛ در قیاس با کاری که مثلاً داوینچی انجام داد. شما هم همین طوری نتیجهگیری و مقایسه کردین. هدف هنر همچین چیزی نیست. هنرمند هم نمیتونه دنیا رو خراب یا قشنگ کنه. اون فقط همون چیزی رو که میبینه به شیوهی خودش نشون میده. عرض کردم که این شکل از مقایسه اشتباهه به اون دلایل. در ثانی، دعوا که نداریم آقای محترم که با همه در جدالید. شما نظر دادید و فیدبک گرفتید. این وسط یه گفتگویی شکل میگیره و اتفاق خاصی نیفتاده. به هر حال، شما اگر به جای عصبی شدن بیدلیل، جملات بنده رو کامل و به دور از تعصب میخوندین، متوجه ارتباطشون به فرمایشات شما میشدین.