news-background
news-background

نگاهی بر سریال House of the Dragon: تارگرین‌ها خدایان انسان‌نما

پادشاه و ملکه‌ی باردارش چشم‌به‌راه نوزادی پسر هستند تا امپراتوری هفت اقلیم بی‌جانشین نماند. برادر نااهل پادشاه که به سنت نرپادشاهی آگاه است خودش را برای نشستن بر تخت آهنین آماده کرده است؛ اما ماجرا به این سادگی خاتمه نمی‌یابد...

چند روزی است که خاندان اژدها (House of the Dragon) اولین اپیزودش را روانه‌ی خانه‌ها کرده تا بیش از این بی‌تابان را منتظر نگذارد. خاندان اژدها با نریشن دختری شروع می‌شود که تاریخ گذشته‌ی تارگرین‌ها را خلاصه می‌کند؛ رینیرا دختر پادشاه ویسریس و ملکه اِماست که روزهایش را به خواندن تاریخ و اژدهاسواری می‌گذراند و در جلسات مهم ساقی میهمانان است. ملکه در ده سال پنج بارداری ناموفق داشته است و این‌بار به پادشاه می‌گوید که این واپسین بارداری اوست. قلمرو امپراتوری که بر هفت سرزمین استلا دارد تاکنون نرپادشاهی بوده است. ویسریس از زخمی نامعمول در رنج است و نگران آینده‌ی حکم‌رانی است. برادرش دیمون زیاده‌خواه، جنگ‌طلب و بی‌پرواست و این ویژگی‌اش باعث شده تا پادشاه و هیئت مشاورانش او را گزینه‌ی شایسته‌ی جانشینی ندانند.

روز زایمان هم‌زمان با جشنواره‌ای است که جنگاوران اقلیم‌ها هماورد می‌شوند. به تدوین شتابان و متقاطع جدال در آمفی‌تئاتر و ملکه‌ی در بستر خوب دقت کنیم. دوربین آمفی‌تئاتر را از بالا نشان می‌دهد. آمفی‌تئاتر همچون واژن زنی است که در آن مردان سوارکار به جان هم افتاده‌اند و از آن سو بستر خونین ملکه‌ای است که جنین وارون‌شده‌اش قصد ندارد به دنیا بیاید و این با سرنگونی و وارون شدن دیمون در کارزار هم‌زمان است. این لحظه‌ای برای همه است، خم تاریخی است که جهانی دیگر در آن متولد خواهد شد. برای همه این لحظه‌ی دردناک و کشدار و خونین  پُراهمیت و ضروری است. در این لحظه است که هر کنش مهم می‌شود: پادشاه سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش را خواهد گرفت و رینیرا و دیمون مسیر تاریخی‌شان رقم خواهد خورد. لحظه‌ای که نوید می‌دهد که تاریخ ذکور به تاریخ تذکار تبدیل شود.

خاندان اژدها اقتباسی از رمان آتش و خون اثر جرج. آر. آر مارتین است که او را به‌درستی تالکینِ[1] امریکا می‌نامند. شکوه اپیزود نخست اثر هیچ از بازی تاج و تخت کم ندارد و ژانر فانتزی-شبه‌تاریخی‌حماسی داستان امکان می‌دهد تا خیال چنان پروار شود تا در آسمان اژدهایان پرواز کنند. جهانی جادویی که در آن از قصه‌های پریان نیک‌سرشت و خوش‌اقبال خبری نیست. این‌جا داستان روایت هیولاهاست که در دلِ تاریخی جعلی دستان در خون‌شان را می‌بینیم و با آنان هم‌دلی می‌کنیم. جهانی که در این سریال خواهیم دید تاریخی است که در مقابله‌ی رینیرا و دیمون فاش می‌شود، جهانی که دشمنانی به نام پادشاه شب و ارتشی به نام وایت‌واکرها دارد، سرزمینی که مردمانش از سرما و تاریکی گریزان‌اند.

برخلاف بازی تاج و تخت (Game of thrones)، این‌جا جدال تراژیک و در حریم یک خانواده نطفه بسته است، خانواده‌ای که وارث اژدهایند و تارگرین‌ می‌نامندشان. آن‌چه می‌بینیم تابیدن نور بر گسستی است تا تاریخی هر چند جعلی و موهوم را واسازی کند و این امر تنها از مسیر خشونت و جنون و هرزه‌نگاری دست می‌دهد. به تعبیر بنیامین: «خواب ممکن است در تاریخ ثمر دهد، اما تنها اگر نخست متحمل نوعی خشونت شود، شکاف بردارد، فاصله بگیرد، پالوده شود... آن‌ها که از ان شکاف میان دو جهان شب و روز طفره می‌روند فاجعه می‌آفرینند، زیرا با تا زدن تاریخ و برگرداندنش به درونِ ناخودآگاه، با تقلیل دادنِ زمان حال به تکرار الکن محضِ گذشته، هم گذشته و هم ناخودآگاه را از نیروی رهایی‌بخشش پاک می‌کند.»[2] و کجا بهتر از بستری تاریخی (که ممکن است بوده باشد، اگرچه هنوز خوانده نشده است.) تا تمدن را که عصاره‌ی توحش و تجاوز است به تازیانه‌ی سُخره بگیرد. این هوشمندی داستان است که به بازیابی مستقیم گذشته به شیوه‌ای آشتی‌جویانه تن نمی‌دهد. خلاصه آن‌که تناسب ایرونیکی بین سریال و تاریخ و جغرافیای شکل‌دهنده‌اش برقرار است و در خاندان اژدها تمرکز بر آن لحظه‌ گسست (آن لحظه‌ی فاش‌شده) تاریخی است که به اکنون بدل می‌شود و از تقویم بیرون می‌زند تا لحظه‌ای دراماتیک‌ شود و بحران‌ها و پیکارها را نمایش دهد.

شروع دلگرم‌کننده‌ی خاندان اژدها، جلوه‌های ویژه و اژدهایان باورپذیرش، موسیقی حماسی رامین جوادی، زمختی انکارناپذیر بربریت، پادشاه بیمار، زنان سلب‌شده از حقِ بر تن خویشتن و آن مأوای باده‌نوشی دیمون با لولیدگی تن‌های عریانش که به نقاشی حمام ترکی اِنگر[3] تنه می‌زند ما را با دخترکی قاطع و سرسخت همراه می‌کند که می‌خواهد شکاف امپراتوری را روایت کند؛ امپراتوری تارگرین‌های اژدهاسوار.

سمیرا شهبازی   [1] . جی. آر. آر. تالکین نویسنده و زبان‌شناس بریتانیایی (1892 - 1973) که نوشتن ارباب حلقه‌ها و هابیت باعث شهرت جهانی‌اش شد. [2]. والتر بنیامین یا به سوی نقد انقلابی، تری ایگلتون، ترجمه‌ی مهدی امیرخانلو و محسن ملکی، مرکز: 1397. [3]. ژان اگوست دومینیک انگر نقاش جنبش نئوکلاسیسیم (1780 - 1867).

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۱۱ شهریور ۱۴۰۱ ۱۹:۰۸

اصلا لایق اینهمه توصیف‌های زیبا نیست ، فیلم رو با کمترین هزینه ساختن، و اصلا از لحاظ بصری حتی سطح متوسط رو نداره

نمایش اسپویل
۱۰ شهریور ۱۴۰۱ ۱۹:۲۹

خیلی زیبا رابطه مبارزه در جشنواره و زایمان رو مطرح کردین. محل جشن با محل مبارزه و درگیری به صورت بسیار جالب و بهت آوری مطابقت داره.

نمایش اسپویل