بسیاری از فیلمبینهایی که آخرین ساختهی جوردن پیل «نه» (Nope) که این هفته در پلتفرمهای دیجیتال پخش میشود را دیدهاند، بعد از ترک سالن نمایش فیلم حال خوب و روحیهی بالایی داشتهاند. برخی دیگر هم در حالی که سرشان را میخاراندند سعی میکردند که تکههای گیجکنندهی پازل فیلمساز ژانر ترسناک عملی تخیلی فیلمهای «برو بیرون» (Get Out) و «ما» (US) را کنار هم قرار دهند. اما چیزی که به وضوح در سومین فیلم پیل به وضوح مشاهده میشود، علاقهی او به تاریخ فرهنگی سیاهپوستان و انواع فیلمهای کلاسیک و مبهم است.
یکی از اولین صحنههای فیلم به یکی از اولین تصاویر متحرک تاریخ سینما ارجاع میدهد؛ «مردی سوار بر اسب» که ایدوارد مایبریج در قرن نوزدهم اختراع کرده بود. در خلال صحنههای فیلم «نه»، پیامهای ستایشآمیزی به آلفرد هیچکاک، کلاسیک وسترن سیدنی پویتیر یعنی «راهنمای کاروان و واعظ» (Buck and Preacher) و فیلم نه چندان کلاسیک «پادشاه عقرب» (The Scorpion King) با بازی دواین جوانسن مشاهده میشود.
شاید واضحترین ارجاعهای فیلم «نه» آنهایی باشند که به استیون اسپیلبرگ داده میشود. به ویژه فیلم کلاسیک علمی تخیلی ۱۹۷۷ او یعنی «برخورد نزدیک از نوع سوم» (Close Encounters of the Third Kind). پیل در یکی از مصاحبههایش گفته است که فیلمساز «ایتی: فرازمینی» (E.T:The Extra-Terrestrial) «آروارهها» (Jaws) و «مهاجمان کشتی گمشده» (Raiders of the Lost Ark) و دیگر فیلمهای بلاک باستر یکی از اولین و مهمترین افرادی است که روی او تأثیر گذاشته است. پس بیایید برخی از این ادای احترامها به اسپیلبرگ در فیلم «نه» را بررسی کنید. خطر لو رفتن فیلم وجود دارد، مسئولیت با خودتان.
بشقاب پرندهها
همانند فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم وجود اشیای ناشناس پرنده در هستهی اصلی «نه» قرار دارند. در هر دو فیلم، بشقاب پرندهها به عنوان پدیدههایی ناشناس (UAP) همانطور که یکی از شخصیتهای «نه» از آنها شکایت میکند، به سرعت در آسمان تاریک پرواز میکنند و باعث خرابی در خطوط برق و تجهیزات الکتریکی میشوند. در برخورد نزدیک، روی نییری در نقش ریچاارد دریفوس پس از دیدن پرواز بشقاب پرندهای در بالای سرش، دچار وسواس میشود. در فیلم «نه»، شخصیت «او.جی» با بازی دانیل کالویا مشکوک میشود که کشتی عجیبی که در آسمان دیده به رفتار عجیب اسبها و مرگ ناگهانی پدرش ارتباط داشته باشد.
ابرها
در هر دو فیلم بشقابهای پرنده از ابرها برای استتار استفاده میکنند. یکی از معروفترین صحنههای برخورد نزدیک پسر جوانی را به تصویر درمیآورد که به وسیلهی سرنشینان کشتی ربوده میشود. کشتی از میان ابرها ظاهر و در میان همانها ناپدید میشود. در «نه» شخصیت «او.جی» و دیگران متوجه ابر بزرگی در افق میشوند که هیچ حرکتی ندارد. حتی زمانی که باد ابرهای دیگر را به حرکت درمیآورد. این موضوع سرنخی برای پیدا کردن مخفیگاه بشقاب پرنده به آنها میدهد.
بیگانهها
اولین مواجههی «او.جی» با بیگانهها در فیلم «نه» زمانی اتفاق میافتد که او سه نفر را شبیه به موجودات ماورایی در اصطبل خود پنهان میکند. او خیلی زود متوجه میشود که آنها به هیچوجه بیگانه نیستند. آنها فرزندان همسایهی او، بازیگر سابق ژوپ با بازی استون یون هستند که برای شوخی با او ماسک به صورت زدهاند.
کامیونها
«روی» و «او.جی» هر دو در حالی با بشقابهای پرنده مواجه میشوند که تنها در کامیونهای خود نشستهاند.
قدرت عدد سه
در فیلم «آروارهها» سه مرد (دریفوس، روی شریدر و رابرت شاو) به تنهایی در قایق نشستهاند تا کوسهی بزرگ سفیدی را بکشند که باعث ترس و وحشت ساکنین شهر کوچک ساحلی شده است. «او.جی» با امرالد خواهرش که تند صحبت میکند (fast-talking) و آنجل کارگر فروشگاه لوازم الکتریکی ارتش سه نفرهای تشکیل میدهند تا در فیلم «نه» از یک بشقاب پرنده تصویر مستدلی به دست بیاورند.
فرازمینی (E.T)
شاید نگرانکنندهترین اتفاق در فیلم «نه» بازگشت به گذشته (Flashback) به یک کمدی دههی ۱۹۹۰ با بازی ژوپ و شامپانزهای به نام گوردی است. در طول یک صحنه، گوردی با ترکیدن یک بالون دچار وحشت و اضطراب میشود. بعد از آن با داد و فریاد به عوامل پشت صحنه حمله و تعدادی از آنها را مصدوم میکند. در حالی که ژوپ جوان زیر میز مخفی میشود و با وحشت اتفاقات را تماشا میکند.
هنگامی که گوردیِ غرق خونشده پی ژوپ میگردد، او به آرامی کودکی وحشتزده به او نزدیک میشود. اما گوردی به جای حمله، با تقلید از حرکت شخصیتهای آنها در نمایش، دست خود را با آرامش به سمت جوان دراز میکند. ژوپ با احتیاط خود را به سمت گوردی میکشاند، اما قبل از رسین انگشتانشان، سیمیان از پشت گلولهای شلیک میکند.
به همان اندازه که صحنه وحشتناک است، با توجه به سایر ارجاعات فیلم اسپیلبرگ، یادآوری ارتباط بین پسر (الیوت) و بیگانهی ترسیده در فیلم «ای.تی» سخت است. اگرچه موجود فرازمینی از سوی بزرگسالان به عنوان یک تهدید تلقی میشد، اما جوانان و موجودات فضایی با هم پیوند داشتند و از انگشتان خود برای ابراز دوستی خود استفاده میکردند.
و شاید همین فقدان بیگناهی است که او را در اواخر فیلم به سرنوشت خود میرساند. ژوپی بزرگسال با ایجاد یک موزهی کوچک برای قتل عام، از این اتفاق برای به دست آوردن سود سوء استفاده میکند. بسیاری از شما ممکن است به آن ارجاع «نه» (Nope) بگویید. اما چه کسی می داند؟ دیگران ممکن است بگویند: آره (Yup).
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
fkhamir
fkhamir
۱۶ بهمن ۱۴۰۱ ۱۸:۴۱
مطلب جالبی بود. نگاه تیزبینی میخواد که بتونه چنین ارجاعاتی رو پیدا کنه.
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ