خالق «جیمز باند» تنها یک بار اقدام به نوشتن یک فیلمنامه کرده بود.
لحن فیلمهای «جیمز باند» از آغاز (Dr. No) تا امروز (No Time To Die) دگرگونیهای بسیاری داشته و برداشت بازیگران جدیدی که به این چندگانه اکشن و جاسوسی اضافه شدهاند، گاهی به رئالیسم یا کمدی نزدیک شده است. این تنوع یکی از عوامل ماندگاری این شخصیت در طول شش دهه گذشته بوده است. تصمیمات سازندگان فیلمهای باند گاهی بحثبرانگیز بوده و با خواستههای هواداران ناسازگار. عدهای تلخی دوران مدرن را ترجیح میدهند و گروهی دیگر از کاهش لحظات طنز که هویت چندگانه را تعریف میکرد شکایت میکنند.
با این حال، هواداران سینهچاک «مأمور ۰۰۷» بیقیدی نسخه «شان کانری» و «راجر مور» را هم انحرافی از کتابهای «جیمز باند» میدانند. این رمانها نوشته «ایان فلمینگ» لحن نسبتاً تلخی دارند و فیلمهای ابتدایی باند کمتر به آثار نویسنده وفادار مانده است.
فلمینگ در تولید فیلمهای باند مشارکت اندکی داشت اما سعی کرد از رمان «مونریکر» یا «مسافر ماه» (Moonraker) اقتباس سینمایی کند. او فیلمنامهای ۱۵۰ صفحهای برای این اثر در سال ۱۹۵۶، یک سال پس از انتشار رمان و شش سال پیش از اکران فیلم به نگارش درآورد. صنعت فیلمسازی این فیلمنامه را به دست فراموشی سپرده بود و نسخه سینمایی آن در سال ۱۹۷۹ شباهت زیادی به منبع نداشت.
«گاردین» به تازگی جزئیاتی از این فیلمنامه که در سال ۲۰۱۵ توسط یک کلکسیونر خریداری شده را فاش کرده است. «مونریکر» با بازی «راجر مور» یکی از سادهانگارانهترین قسمتهای چندگانه است و در آن باند به فضا سفر میکند، در حالی که رویکرد فلمینگ بسیار جدیتر است. اگرچه در داستان هر دو اثر باند سعی میکند مانع از نابودی دنیا به دست شخصیت ابرشرور «هوگو درکس» شود، اما فیلمنامه فلمینگ بسیار زمینیتر است و بر تهدید جنگ هستهای تأکید شده.
در متن فلمینگ، اثری از «خانم مانیپنی» منشی باند نیست و شخصیت «ام» یک مأمور بروکرات دولتی عادی است تا یک دستیار هالیوودی. علاوه بر این، چندین شخصیت جدید در فیلم دیده نشدند و اکشن بیشتر روی زمین اتفاق میافتد.
«جان گیلبرت» فلمینگشناس میگوید: «این اولین فیلمنامهای است که فلمینگ نوشته و باند را برای سینما تصور کرده. این تنها تلاش او برای نگارش فیلمنامه است، بنابراین بسیار اهمیت دارد.»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید