news-background
news-background

نقد فیلم Stillwater: در جست‌وجوی بی‌گناهی تا رسیدن به رستگاری

 

ساختار «استیل‌واتر» (دانلود فیلم Stillwater با لینک مستقیم) تازه‌ترین ساخته‌ی «تام مک کارتی»، کارگردان برنده اسکار، که بر پایه‌ی آرکی‌تایپ پیرنگ جست‌وجو پیش می‌رود و در میانه با شاخص‌های تریلرهای معمایی ترکیب می‌شود، روایت بیل (مت دیمون) کارگر ساختمانی است که از استیل‌واتر، شهری در اوکلاهاما به مارسی می‌رود و سفر قهرمانی‌اش را آغاز می‌کند تا دختر جوانش آلیسون (ابیگیل برسلین) را ببیند که به جرم قتل دوستش، به ۹ سال زندان محکوم شده است. وکیل اما پرونده را بسته شده می‌داند، ولی آلیسون اصرار می‌کند که بی‌گناه است و پس از گذشت پنج سال از محکومیتش، با یک سرنخ جدید مواجه شده و از پدرش می‌خواهد آن را به وکیلش منتقل کند. پدر به بی‌گناهی او متقاعد می‌شود و تمامی امورات را به دست می‌گیرد تا رهایی دخترش را رقم بزند. پدری که مرکز ثقل او را از محدوده‌ی جامعه خویش به منطقه‌ای ناشناخته منتقل کرده است، اما اوضاع طبق پیش ‌بینی او جلو نمی‌رود و در این مسیر، جریانات دیگری رقم می‌خورد. اخبار سینمای جهان را از ۳۰نما دنبال کنید.

در جست‌وجوی بی‌گناهی تا رسیدن به رستگاری

در  صحنه‌های آغازین فیلم، با صحنه‌ای مواجه می‌شویم که بیل از یک عملیات پاکسازی پس از طوفان در اوکلاهاما به سمت خانه می‌رود و در همین حال به مکالمه‌ی دو نفر از همکاران او که به زبان اسپانیایی صحبت می‌کنند، دعوت می‌شویم، مکالمه‌ای که بیل آن را متوجه نمی‌شود و محتوای آن شگفت‌زدگی کارگری است که اذعان دارد خانه‌های ویران شده احتمالا همان‌طور که بوده بازسازی می‌شوند و کارگر دیگر معتقد است که آمریکایی‌ها تغییر را دوست ندارند. بحثی که به نظر می‌رسد می‌تواند در باب کلیت فیلم، قهرمانش و رویدادهای پیش‌روی او صدق کند. یک قهرمان مدرن و از جنس مردم معمولی، سرشار از نقص و خطا و البته سرسخت و انعطاف‌ناپذیر که در تلاش است برای دستیابی به هدف، تمامی موانع را کنار بزند و دگربار آرامش و امنیت را برقرار سازد.

این فیلم که یک مطالعه شخصیتی تفکربرانگیزانه است و با داستانی سرشار از گره است درون یک تریلر معمایی کار گذاشته شده است و بر محور شخصیت بیل بیکر می‌چرخد؛ کاراکتری که نمونه‌ی یک آمریکایی عمل‌گرا، واقع‌بین، خشن و سرسخت است که در پی رسیدن به هدف در خارج از کشور به سر می‌برد، به ترامپ رای نداده است،‌ سر هر وعده غذایی دعا می‌خواند، مظهر لجاجت خاصی است و برایش مهم نیست چقدر ممکن است جهان پیرامونش تغییر کند، او می‌خواهد ثبات را به جهان متزلزل بازگرداند. فی‌الواقع او کاراکتری است که به مارسی آمده تا دخترش آلیسون را ببیند که به دلیل کشتن دوستش لینا، در زندان به‌ سر می‌برد. یک پدر مجرد که با ورود به فرانسه و آشنایی با یک بازیگر تئاتر به نام ویرجینی و دخترش مایا، تلاش می‌کند تا در حین یاری‌رسانی به دخترش، به نوعی شانس دوم همسر بودن و پدر شدن را تجربه کند.

فیلم یک ماجراجویی جذاب، خشم‌گینانه و جاه‌طلبانه است که شخصیت اصلی به درستی روی آن سوار شده است. «تام مک کارتی» یک تریلر معمایی و جنایی بین‌المللی را به نمایش می‌گذارد و توامان، پرتره‌ای از مردی را ارائه می‌دهد که سعی دارد پشیمانی‌های گذشته را با یک نوسان بزرگ جبران کند، مردی که دائماً از ناتوانی‌اش در برآورده کردن استانداردهای تعیین‌شده ناامید شده است و با وجود این‌که با اشتباهات خود زندگی می‌کند، میان تلی از اندوه و افسوس‌ها به دنبال رستگاری می‌گردد.

در جست‌وجوی بی‌گناهی تا رسیدن به رستگاری

«مک کارتی» به دقت و ظرافت، شخصیت‌هایش را همانند قله‌ی یک آیس‌برگ نشان می‌دهد که بخش اعظم زندگی‌شان غرق‌ شده اما همچنان محکم، استوار، سرد و سخت هستند و می‌توان آن‌ها را حس کرد، حتی اگر غالباً دیده نشوند. بیل هنوز رابطه را چیزی می‌بیند که می‌توان اصلاح کرد و نه چیزی که می‌توان آن را پرورش داد و حفظ کرد، از همین روی با هرچه در توانش هست می‌کوشد تا نام دخترش را از این جنایت پاک کند.

رویکرد صریح بیلِ آمریکایی، ادامه دارد تا زمانی که، فیلم از طریق ویرجینی که متوجه جریانی نادرست و عجیب می‌شود و با یک مامور پلیس تماس می‌گیرد، به سمت و سوی یک پیوند پاریسی، تغییر جهت دهد. ویرجینی که بخشی از صحنه تئاتر محلی است و در خانه خود را به روی یک غریبه نسبتاً ناشناس باز کرده است و پذیرای اوست و رابطه‌ای را با او شروع کرده، مصمم بودن چنین کاراکتری را حتی به بهای پشت کردن به قانون، زنگ خطر برای خود و آینده‌ی دخترش می‌بیند و مک‌کارتی به زیبایی شکاف‌های میان روابط را به آهستگی و پیوستگی ایجاد می‌کند و مخاطب را همراه می‌سازد.

فیلم‌ از لوکیشن‌های تماشایی و تصویربرداری دقیق و قدرتمند، برخوردار است. تصاویری که توامان حس هراس، پرواز و رهایی را القا می‌کنند، تصاویری که از جنس همان، سکوت، صلابت و استقامت قهرمان اثر هستند و مخاطب را با عین واقعیت بدون اندکی اغراق مواجه می‌کنند. فیلمنامه اما که طبق کهن‌الگوی مذکور جلو می‌رود، همان پیرنگ جست‌وجو که مهم‌ترین مسئله‌ای که در آن وجود دارد حضور یک کاراکتر مرکزی در راس طرح و پیشبرد درام توسط اوست، رویکردی که در  اینجا به وسیله‌ی بیل صورت می‌گیرد و با وجود اینکه بین بیل و آلیسون، چه به لحاظ بعد مکانی و چه به لحاظ بعد عاطفی فاصله وجود دارد ولی بیل عزمش را جزم می‌کند که در این مسیر قرار گیرد و یاری‌رسان تنها دخترش باشد. کاراکتر مصممی که در طول پیشروی قصه نه به خبرگزاری‌ها و جریانات پارادوکسیکال منتشر شده، اهمیت می‌دهد و نه در مواجهه با کاراکترهایی همچون وکیل رنگ‌ رخ می‌بازد و دست و پایش را گم می‌کند. تنها راه صحیح و تعیین شده برای او حس پدرانه است که هم‌چون کاتالیزوری او را بدون درنظر گرفتن عواقب، در این مسیر جلو می‌برد و این‌گونه مک‌کارتی در شخصیت‌پردازی بیل به خوبی، تنش‌های درونی او را و چگونگی برون‌ریزی آن‌ها را به ظرافت دراماتیزه می‌کند.

در نهایت می‌توان گفت قهرمان این فیلم که در انتها نمی‌تواند از رگ و ریشه‌‌ی خود دور شود و پس از شروعی صعودی، پرده‌ی میانی حساس و تنش‌زا و پایانی با صلابت، با گذر کردن از تمامی مسیر و مواجهه با موانع با ایمانی سفت و سخت توانایی‌اش در برخاستن و رها شدن را اثبات می‌کند و به مرحله‌ی اول که نوعی بازگشت به خویشتن، رستگار شدن و شفا یافتن است، برمی‌گردد. تحولی اساسی، درگیرکننده و در راستای تعهد به طرح که تا انتها مخاطب را همراه می‌سازد.

یاسمن اسمعیل‌زادگان

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید