بازنویسی نیکلسون زبان دیمون را بند آورده است.
یکی از جملات بهیادماندنی جملات فیلم «رفتگان» (The Departed) «مارتین اسکورسیزی» در ابتدای فیلم گنجانده شده. شخصیت «فرانک کاستلو» رئیس خلافکاران با بازی «جک نیکلسون» در حال نصیحت کردن «کالین سالیوان» جوان است وقتی که کارگردان به یکی از قتلهای کاستلو کات میدهد. کاستلو در ساحل از پشت به زنی تیراندازی میکند. این شخصیت به همکار جوان خود با بازی «ری وینستون» میگوید: «خندهدار زمین خورد.»
این جمله ناخوشایند حتی ممکن بود ناخوشایندتر شود اگر اسکورسیزی اجازه تغییر نیکلسون در فیلمنامه را میداد. «مت دیمون» بهتازگی در مصاحبه با پادکست «مارک مارون» فاش کرده است که نیکلسون قصد داشته این سکانس کوتاه را طولانیتر کند.
دیمون میگوید: «[فیلمنامه] این صحنه یک-هشتم یک صفحه بود. نوشته بود: «کاستلو مردی را میکشد که در مرداب زانو زده.» همه متن همین بود. جک بهشدت هیجانزده بود و به من گفت: «صبر کن تا بشنوی که چه کردهام.» او گفت: «خوب، یک-هشتم صفحه بود. چنین چیزی را قبلاً دیده بودم، بنابراین کاری که کردم این بود که [قربانی را] به زن تبدیل کردم... و ری [وینستون] را در آن صحنه کنار خودم گذاشتم.»
دیمون ادامه میدهد: «[نیکلسون] گفت: «همین نما را حفظ میکنیم، نمیخواهم وقت و هزینه پروژه را تلف کنم. اما از پشت به سر آن زن تیراندازی میکنم و او زمین میخورد. حالا، میتوان در اینجا صحنه را تمام کرد، اما اگر اجازه دهید صحنه ادامه پیدا کند، به ری رو میکنم و میگویم: «خدای من، خندهدار زمین خورد.» این یک جمله شرارتبار است. نشان میدهد که شخصیت پیشتر دست به چنین جنایتی زده. آدمها به شکل خاصی زمین میخورند. اینجا میتوان صحنه را تمام کرد، اما اگر دوربین متوقف نشود، ری تبری را فاش میکند که پشت خودش پنهان کرده. میخواهد آن زن را تکهتکه کند. پس ری شروع میکند به حرکت به سمت جلو... اینجا میتوان صحنه را تمام کرد اما اگر دوربین متوقف نشود، شخصیت من میگوید: «صبر کن، فکر میکنم دوباره بخواهم به او تجاوز کنم.» این میشود یک جمله شرارتبار.»»
دیمون در مورد واکنش خود به پیشنهادات شیطانی نیکلسون میگوید: «گفتم: «خدای من.» [او ادامه داد:] «میتوان صحنه را در اینجا تمام کرد، اما اگر دوربین متوقف نشود، ری پس از مکثی دراز نگاهی به من میاندازد و میگوید: «آهان!» یعنی متوجه منظورش شده است. اینجا میتوان به فیلمبرداری ادامه داد، ری به شخصیت من میگوید: «فرانسیس، واقعاً باید خودت را به یک نفر نشان بدهی.»»
دیمون در بخش دیگری از این گفتگو فاش میکند که دختر ۱۵ سالهاش دوست دارد او را در مورد فیلمهای شکستخوردهاش سرزنش کند. یکی از این فیلمها «دیوار بزرگ» (The Great Wall) بود که نه نقدهای مثبتی دریافت کرد و نه در بازار آمریکا موفق بود. دیمون اعتراف میکند که پیش از آنکه دخترش به او بگوید متوجه است که آن فیلم کیفیت بالایی نداشته.
دیمون میگوید متوجه بوده است که «دیوار بزرگ» سرنوشتی جز شکست ندارد زیرا تهیهکنندگان «ژانگ ییمو» کارگردان فیلم را تحت فشار قرار داده بودند تا ایدههایش را عملی نکند: «گفتم این فیلم نمونهای است برای توضیح چگونگی وقوع فاجعه. قابلدرک نیست. به عنوان فیلم جواب نمیدهد.»
بسیاری از منتقدین از فیلم به دلیل نمایش یک شخصیت کلیشهای سفیدپوست و نجاتبخش نکوهش کردند. دیمون در این فیلم نقش یک جنگجوی اروپایی را بازی میکند که به چین برای مقابله با هجوم بیگانگان یاری میرساند. این بازیگر میگوید پس از خواندن فیلمنامه فیلمهایی چون «لارنس عربستان» (Lawrence of Arabia)، «رقص با گرگها» (Dances with Wolves) و «آواتار» (Avatar) به ذهنش آمده که «پلات دقیقاً یکسانی» دارند.
دیمون میگوید دخترش این فیلم را «دیوار» مینامد: «به او میگویم اسمش «دیوار بزرگ» است. جواب میدهد: «پدر، هیچ چیز بزرگ [و عالی] در مورد این فیلم وجود ندارد.»»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید