نشست خبری «روزی روزگاری آبادان» نخستین ساختهی بلند سینمایی حمیدرضا آذرنگ در پنجمین روز سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با حضور چندی از عوامل فیلم برگزار شد. اخبار سینما جهان را از ۳۰نما دنبال کنید.
علی اوجی تهیه کننده فیلم در ابتدای نشست، از حاضرین خواست به احترام علی انصاریان یک دقیقه سکوت کنند؛ سپس به جریان قهر با حمیدرضا آذرنگ اشاره کرد و ادامه داد: این فیلمنوشت، سال پیش به من پیشنهاد شد، اختلافی بین من و حمیدرضا آذرنگ پیش آمد و همکاری ما هم منتفی شد. گفتم راضی نیستم اولین کارت را خودت بازی کنی. حمید قهر کرد و ماجرا به سمت دیگری رفت تا اینکه دوباره از سمت عبداله اسکندری و حمید به پروژه دعوت شدم. البته محسن تنابنده هم از فیلمنوشت خوشش آمده بود و تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم.
علی اوجی در ادامه به فیلمبرداری در تهران اشاره کرد و گفت: این فیلم را به دلیل کرونا و مسائل بهداشتی، در تهران ساختیم. طراح صحنه ما هم خیلی با ما همراه بود. اتفاق دیگر این بود که محسن تنابنده از پروژه آقای فرهادی آمده بود و تستش مثبت شده بود، همان موقع از هفتاد نفر از عوامل پروژه تست گرفتیم و شکر خدا همه منفی بود. محسن استراحت کرد تا اینکه حالش خوب شد. این تنها چالش پروژه ما با کرونا بود.
و اما آذرنگ دربارهی اینکه حرف اصلی فیلمش چه بوده است بیان کرد: اگر فیلم خودش جوابی به این سؤال نداده باشد که چه میخواست بگوید، من هرچه بگویم توجیه است، غلط میدانم که من بخواهم توضیح بدهم.
آذرنگ در خصوص داستان فیلم، گفت: روز اول آغاز جنگ آمریکا و عراق موشکی به اشتباه به یکی از انبارهای آبادان خورده بود. من در آن مقطع در مواجهه با آن خبر فقط خیالپردازی کردم که اگر با این مجموعه تصاویر رو به رو میشدیم چه میکردیم.
آذرنگ درباره اینکه چرا نمایشنامهی ۱۵ سال پیش خود را تبدیل به فیلم سینمایی کرده است، ادامه داد: در سالنهای مهجور تئاتر در ایران تنها سی روز یک تئاتر روی صحنه میماند و حداکثر چهار هزار نفر میتوانند حرف تو را بشنوند. بچههای تئاتر دوست دارند حرفشان را با تعداد بیشتری به اشتراک بگذارند. از طرف دیگر قصه جنگ قصه کهنهای نیست. روز به روز چهره نکبتبار آن را میبینیم احساس میکردم میرایی ندارد و با توجه به زیادهخواهیهای انسان که مدام به جنگ منتج میشود ترجیح دادم بسازم.
فاطمه معتمدآریا، بازیگر اصلی فیلم هم در ادامه با اشاره به سابقه کاریاش در تئاتر با آذرنگ، بیان کرد: دو الگوی زندگی و پهلوانی را از دست دادیم. امروز فکر میکردم اگر من نبودم شاید مردم درد کمتری میکشیدند تا اینکه علی انصاریان رفت. سابقه تئاتری که من و آذرنگ داشتیم باعث شد این فیلم مهمتر و جذابتر باشد، در طول یک سال و نیم که منتظر این کار بودم فراز و نشیبهای زیادی دیدم که باعث میشد کار به عقب بیفتد. روز اول به او گفتم خوشحال میشوم در این اثر با هم همکاری کنیم و هنوز همان حس را دارم. نگاه این فیلم خانوادگی و کلی است و صحبت از جایزه شوخی است و نگاهی به آن ندارم.
دیگر عوامل فیلم همچون سپیده عبدالوهاب تدوینگر، همکاری با حمیدرضا آذرنگ را شانس بزرگی خواند. حسام ناصری آهنگساز، مطرح کرد: این فیلم دو نیمه دارد و با صحبتهایی که با آذرنگ داشتیم اتفاق خاصی را در نیمه اول نداشتیم اما چون در نیمه دوم فضا میشکند سعی کردیم کار را به نتیجه برسانیم. سهیل دانش اشراقی طراح صحنهی کار اشاره کرد: از اول قرار بود بخش داخل خانه دکور باشد ولی کرونا باعث شد بخشهای خارجی را نتوانیم در آبادان فیلمبرداری کنیم و تمام بخشهای داخلی و خارجی را در تهران دکور زدیم و متاسفانه نتوانستیم یک پلان را در آبادان بگیریم.
در پایان اما آذرنگ خاطر نشان کرد: موشک «روزی روزگاری آبادان» خیلی شریفتر از سیاستمداران امروز است که برای انسانها دل نمیسوزانند و دلشان به رحم نمیآید، اگر در این فیلم سیاستمداری جای موشک بود حتماً سر این خانواده کلاه میگذاشت و چند بلای دیگر هم سرشان میآورد اما موشک قصه ما اینطور نبود.
«روزی روزگاری آبادان» نخستین فیلم سینمایی حمیدرضا آذرنگ، روایتی از وفاداری به مردم جنگزده جنوب کشور است. فیلمی که آذرنگ، نمایشنامهاش را سال ۱۳۸۴ با همین عنوان در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه برد و مورد تقدیر هم قرار گرفت.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید