news-background
news-background

نقد سریال Raised By Wolves: با گرگ‌ها تکامل می‌یابد

در زمان‌های آینده و پس از جنگ‌هایی که سیاره زمین را تخریب کرده، دو روبات به نام‌های «پدر» و «مادر» به سیاره‌ای دوردست و خالی از سکنه می‌روند تا با جنین‌هایی که همراه دارند، جامعه انسانی جدیدی برپا کنند. اما در راه این هدف با مشکلات زیادی روبرو می‌شوند.

چندین ماه قبل خبر خوشی برای علاقه‌مندان سینما و طرفداران ریدلی اسکات منتشر شد. این که قرار است سریالی برای شبکه‌ی معظم HBO بسازد. حتی چند قسمتش را خودش کارگردانی کرده. سریالی با مضامین علمی تخیلی و فانتزی توسط یکی از اساتید این ژانر در سینما. (کسانی که کتاب را خوانده بودند می‌دانستند داستان مفاهیم فلسفی فراوانی هم دارد.) سریال منتشر شد و ضیافت طرفداران ژانر برپا گردید. از همان قسمت اول سریال، می‌شد در نقطه نقطه‌ی سریال، سبک و سیاق ریدلی اسکات بزرگ را مشاهده کرد.

داستان اصلی سریال «گرگ پرورده» (دانلود سریال سریال Raised by Wolves 2020 با لینک مستقیم) نبرد میان انسان‌های خداباور (تئیست) و خداناباور (آتئیست) است. یا به عبارت بهتر نبرد دو عقیده. ربات‌ها توسط فردی مرموز و خداناباور برنامه‌ریزی شده‌اند تا نسل بشر منقرض نشود. در این دنیا پس از جنگ‌های ویرانگر، خداباورها پیروز شده‌اند و قدرت را در دست گرفته‌اند. و آن برنامه‌نویس مرموز تمام تلاشش را به کار بسته و ماموریتی تدارک می‌بیند که آخرین امید بشر برای رسیدن به سعادت است.
مضامین فلسفی در هم تنیده با علمی تخیلی و فانتزی یکی از آن زمینه‌هایی‌ست که اسکات در آن تبحر دارد. همه‌ی ما «بلید رانر» و «بیگانه»‌ی استاد را دیده‌ایم و دوست داریم. به همین خاطر احتمالا نام او اولین نامی است که برای ساخت چنین داستانی به ذهن می‌رسد.

اتفاقا فضای سریال از لحاظ بصری بسیار شبیه سری پرمتئوس است. سری‌ای که البته خود استاد بیشتر از طرفدارانش آن را دوست دارد. از محیط برهوت سیاره گرفته تا ظاهر لباس‌ها، رنگ و نور صحنه و روبات‌های انسان‌نما.

سریال گرگ پرورده تا حدی شبیه سریال «بتل‌استار گلکتیکا» است که آن هم با همین تم علمی تخیلی و فانتزیِ فضایی به داستانی پیرامون مسئله هویت انسان و خالق و تفکر بشر درباره ارتباطش با خالق می‌پراخت. البته اتمسفر دو سریال متفاوت است. آن سریال تمام مدت در یک سفینه‌ی فضایی می‌گذشت اما سریال اخیر در یک سیاره دوردست.

 

تریلر Raised By Wolves: سریال پسا-آخرالزمانی «ریدلی اسکات» برای HBO Max

 

اینجا پروتاگونیست های سریال خداناباور هستند. قرار است با خداباورها مبارزه کنند و نسل بشر را نجات بدهند. نسلی که گفتیم تقریباً منقرض شده و فقط تعدادی خداباور باقی مانده. خداباورها به خدایی اعتقاد دارند که از او با عنوان سول یاد می‌کنند. و ذکر لبشان دائم یک چیز است: شکوه از آن سول است. بر اساس متون مقدسشان آن‌ها باید امپراطوری سول را در هرجایی تشکیل بدهند.

طراحی لباس‌ها هم نقش مهمی در بیان داستان دارد. خداباور‌ها لباس‌هایی شیه به لباس های سربازان مسیحی دوران جنگ صلیبی دارند که طرحی شبیه به خورشید بر روی آن‌ها نقش بسته. و سلسله‌مراتب نظامی در جامعه‌ی آن‌ها حاکم است. در مقابل روبات‌ها لباسی یکپارچه شبیه لاستیک به تن دارند و البته تن بچه‌ها لباس‌هایی بدون الگو پوشانده‌اند. طرح آشنایی که به بیننده کمک می‌کند حتی از روی ظاهر هم الگوی داستان را درک کند.

برخلاف غالب اثرهای آینده‌نگرانه با مضامین فلسفی که دنیای آینده در دستان علم‌باورها به تصویر کشیده می‌شود، در اینجا گروه خداباورها پیروز هستند و این اولین ضربه‌ی داستان برای اثرگذاری بر مخاطب است. در این سریال خداباورها با استفاده از فناوری و تکنولوژی و وسایلی که اتفاقا علم در اختیارشان گذاشته بر خداناباورها پیروز می‌شوند.

سه قسمت اول را خود اسکات کارگردانی کرده و بلافاصله متوجه تسلط و هنر فیلم‌سازی‌اش می‌شویم. گرچه سایر کارگردانان هم سعی کرده‌اند همان سبک و سیاق را ادامه بدهند اما خب آن‌ها ریدلی اسکات نیستند. نه این که بگوییم سریال چندپاره است، اما به هرحال تفاوت کارگردانان وقتی یک طرف چنین اسمی باشد، خواه ناخواه به چشم می‌آید. سریال تمام تلاشش را می‌کند که بی‌طرف بماند و در هیچ زمانی سمت یکی از دو گروه را نگیرد. علیرغم اینکه اغلب تماشاگران سریال در سمت خداناباورهای داستان هستند. عدم اطمینان خاطر از حقانیت انسان‌های خداناباور داستان، و اتفاقاتی که در دل مسیر رخ می‌دهند، آن احساس عدم امنیت را در دل تماشاگر نیز ایجاد می‌کند.

سریال علاوه بر موضوع ارتباط با خالق، به موضوع نقش مادر در خلق حیات هم می پردازد. آیا نقش مادر جدا از نقش خالق است؟ این سوال که یکی از سوال‌‌های اساسی سریال است، ریشه در کهن‌الگوی آفرینش و داستان خلقت دارد. چه اینکه در بسیاری از اساطیر از جمله اساطیر یونان باستان، ذات اولیه مادر بوده (گایا) که از خودش پدر و سپس سایر موجودات را آفریده.

ما از ابتدا در این سریال با دو روبات سروکار داریم به نام های پدر و مادر. مادر یک ربات فوق پیشرفته است که برنامه‌ریزی شده تا انسان‌ها را در برابر خطرات بزرگ مراقبت کند. در مقابل پدر بیشتر یک پرستار است که باید اساس زندگانی را بسازد و امور خانه را بر عهده بگیرد. اساسا دلیلش این است که ربات مادر در حقیقت یک ابزار جنگی مرگبار بوده که کارش نابودی ناگهانی و جمعی انسان‌هاست. یک سلاح کشتار جمعی به نام نکرومنسر (مرگبار). اما این تمهید به شیوه‌ای استادانه اندیشیده شده که از ذهن تماشاگر آشنایی‌زدایی بکند و او را از حاشیه‌ی امنش بیرون بکشاند.

مادر که باید سمبل حیات و نگهداری از فرزندان باشد ویژگی جنگجویان را دارد در حدی که گاهی پدر باید او را کنترل کند. ضمن اینکه اسامی پدر و مادر نشان می دهد که سریال اهل تعارف و مقدمه‌چینی نیست همان اول تکلیفش را با مخاطب بر سر مضمون سریال مشخص می‌کند. همان اول گفته می‌شود این دو روبات ماموریت یافته‌اند که دوازده فرزند را در سیاره‌ای در دوردست بزرگ کرده و پرورش دهند و یک کلونی از انسان های خداناباور تشکیل بدهند.

سریال تا جای ممکن از پرداختن به مباحث مرتبط با «آگاهی» دوری می‌جوید. و به همین دلیل هیچ یک از خداباورها نقش فعالی ندارند. تمام کار‌هایشان را برای راضی کردن خالق‌شان انجام می‌دهند. این رویه تا اواسط داستان وجود دارد. اما از جایی به بعد با رخ دادن حوادثی پیش بینی نشده، ذهن کرکترهای داستان را درگیر می‌کند و حتی تماشاگرها را هم در همان موقعیت ذهنی قرار می‌دهد. در اینجا جنبه‌ی  عدم قطعیت خود را با شدت خیلی بیشتر به صورت مخاطب می‌کوبد و البته از همان نقطه، بُعد روانشناسانه داستان بالاتر می رود. حالا شخصیت‌هایی را داریم با مشکلات ذهنی و روانی فراوان. حتی خداناباورهایی که آن‌ها هم دست دعا به سمت ماورا بلند می‌کنند.

سریال تمثیل‌ها و اشاره‌های فراوانی هم رو و هم پنهان، به مقوله‌های مذهبی، روانی و اجتماعی  دارد و به همین وسیله به تماشاگر می‌فهماند که بیشتر از این که با یک اثر علمی تخیلی سر و کار داشته باشد، باید منتظر یک داستان فلسفی باشد. این مباحث فلسفی گرگ‌ پرورده را تبدیل به اثری شاخص می‌کند که با پرداخت صحیح تبدیل به سریال مناسبی برای تماشا شده.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۲۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۳:۱۷

سلام مطلب خوبی بود . اما بیشتر نقد بگزارید

نمایش اسپویل
۲۵ مهر ۱۳۹۹ ۰۶:۵۱

در تک تک کارای ریدلی اسکات یه زن ترجیحا ربات باید حامله شه و ترجیحا یه هیولای عجیب غریب دنیا بیاره

نمایش اسپویل
۲۴ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۲

سریال عالی بود. ولی متاسفانه علاقه وافر ریدلی اسکات به بیگانه باعث شد در آخر مجدداً شاهد بیگانه در قالب سریال باشم و سریال از اون فضای عمیق و فلسفی و تفکر برانگیز ابتدای فاصله بگیره.

نمایش اسپویل
۲۲ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۶

خوشم اومده از این سریال . امیدوارم همینجوری خوب پیش بره

نمایش اسپویل