دانلود فیلم Memento 2000 (یادگاری) با زیرنویس فارسی و تماشای آنلاین

Memento 2000

یادگاری

  • امتیاز بدهید:

    • برای امتیاز‌دهی باید عضو باشید

  • ۰۷ بهمن ۱۴۰۲ ۲۲:۰۵

    اضافه شدن انکود جدید

    Dariush

  • ۲۶ مهر ۱۴۰۲ ۲۰:۵۸

    اضافه شدن انکود جدید

    HiDt, LAMA

فارسی

English

لئونارد مردی که حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و دیگر قادر نیست چیز جدیدی را به خاطراتش اضافه کند. او بوسیله یادداشت‌ها و خالکوبی‌ کردن بدنش، به دنبال مردی است که فکر می کند همسرش را به قتل رسانده. در واقع این هدف آخرین چیزی است که او به یاد می آورد.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۷ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۰۸

فیلم گجینی امیر خان محصول سال ۲۰۰۸ کپی ای از این فیلمه

نمایش اسپویل
۵ آذر ۱۴۰۲ ۰۵:۲۴

این فیلم رو آنلاین دیدم. پدرم در اومد انقد زیرنویس پرید و رفرش کردم. بازهم یه فیلم خوش ساخت از یه کارگردان درباری. یه موضوعی در مورد حرفه ای نماها هست که در نولان دیگه تهشه و اون اینه که وقتی کسی نتونه حرفه ای باشه شروع می کنه به تیلیت کردن مخ دیگران با اصطلاحات و ابزارهای مختلف. که تو ایران این کلا باب شده. به طرف می گی آبگرمکنمون خراب شده، می شه بیان درستش کنید بعد از یه ماه میاد، می گه: این که \"باترفلای ویلیام همیلتونش اسپلیتر دان\" شده، خودش که نفهمیده چی گفته و اونایی هم که نفهمیدن چی گفته فک می کنن این خیلی شاخه. یارو هم پنج برابر از طرف پول می گیره. طرف هم که کلی رفته تو پاچشه و با اون کلمات قلمبه سلمبه هم کیش و مات شده، شروع می کنه به توجیه فریب خوردنش، بابا این طرف کارش درسته و اله و به له. اینطوری که این ایرانیا میشینن و فیلم های نولان رو تحلیل می کنن و دهن منتقدا رو می زنن و می گن به به و چه چه، خدا شاهده خودش انقد به خودش اعتقاد نداره. سپاس برای اون خدایی که روزیِ امثال نولان رو هم فراموش نمی کنه.

نمایش اسپویل
۱۴ خرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۸

بر خلاف نظر خیلی ها به نظر من این فیلم بهترین فیلم نولانه.

نمایش اسپویل
۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۴۹

بهترین کاری که از نولان دیدم این بود ، ممکنه اولش یکم گیج بشید اما هرچی به آخر فیلم نزدیک میشید موضوعو بهتر درک میکنید ، 10/8.5 حداقل امتیازیه که میتونم بدم .

نمایش اسپویل
۲۱ شهریور ۱۴۰۰ ۰۲:۵۱

تو این فیلم، عملا ، به کاملترین شکل ممکن ، "خودِ نولان" ، ،،،تعریف میشه،،، که اگه تمام تجهیزات و امکانات یه پروداکشن پرخرج رو ازش بگیرین، چیکار میتونه بکنه، چند مرده فیلمسازه، چه قدر ،،، بهترین کارِ نولان، همینه، بهترین فیلمی که تاحالا ساخته، نقص و ایراد داره، ولی بسیار کمتر نسبت به بقیه فیلماش ،،، نولان بلد نیست درام بسازه ،،، نمیتونه کاری کنه شما به حدی با کاراکترای فیلماش سمپاتی داشته باشی ، که یه داستان حتی خطی و معمول رو به خاطر این اهمیتی که واسه اون کاراکترا قائل میشی، دنبال کنی،،، نمیتونه، با ابزارای معمول، جذابیت بصری چندانی ، ایجاد کنه، باید به پشتوانه ی CGI و جلوه ویژه پیش بره که شاید بتونه بیننده ی کمتر فیلم دیده ، عشق فیلمی که تازه فیلم دیدن رو شروع کرده رو راضی کنه،،، که البته اکثر جماعت طرفدارانش هم از همین دسته هستن،،، علاوه بر اینا، دیالوگ های باگ دار و دهن پرکن ، مثلا فلسفی و در حقیقت، زاید و کاملا مضحک رو هم به مجموعه ضعفهای روایت داستانهاش ، اضافه کنین،،، پس، برا همچین کارگردانی، موثر ترین انتخاب برا اینکه فیلم خودشو بسازه ، "بدون اینکه کسی آخرش بخواد تو صورتش تف بندازه " ، ایجاد یه نوع پیچیدگی تو روایت داستانه، حتی اگه اون داستان به خودیِ خود پیچیده نباشه،،، اینجا همون جاست، همون نقطه که کارگردان، همه اونچه که در توان داره رو نشون میده و بقیه کارنامه کاریش، عملا درگیر حاشیه اس ، و چیزی اضافه بر دریافتی که ما به عنوان بیننده از این فیلم(memento)میگیریم ، به ما نمیده ، بلکه در بقیه کارهاش چندین پله ضعیفتر عمل میکنه ،،، اینجا، شما تو نیمه اول فیلم، ریتم کندی رو شاهد هستین، همراه با گیجی و گنگی که براتون داره و هی به سوالاتتون اضافه میشه، شما با کسی همراه میشین ، که خودش ، سردرگم ترین موجودِ عالمه و به لطف بازیِ درست بازیگر، این سردرگمی ، برای ما کاملا ملموسه، اوج درک سردرگمی کاراکتر اصلی ، جاییه که داره میدوه، ولی نمیدونه چرا، چشش میفته به یکی ، فک میکنه داشته اون یارو رو دنبال میکرده ، نزدیکش که میشه ، همون یارو یه اسلحه میگیره سمتش ، میفهمه که نه ،،، خودش داشته دنبال میشده،،، ،،، شاید حتی صبرتون رو از دست بدین، بخواین دیگه بقیه اش رو نبینین ،،، ولی نیمه دوم، با ریتم به مراتب تندتری نسبت به نیمه اول، سوالاتتون رو جواب میده و جواب بزرگترین سوال رو هم با هوشمندی،برا آخرین دقایق میذاره،،، اگه زمان رو یه جاده فرض کنین که شما رو از نقطه A به نقطه B وصل میکنه ، عملا ، داستان دو تا خط موازی داره که یکی شون از A شروع میکنه و به سمت B میره، که مربوط به سکانس های سیاه و سفید فیلمه ؛ و خط داستانی دیگه، از B شروع کرده و برعکس میاد ، همون سکانس های رنگی فیلم،،، که همین سکانسهای سیاه و سفید و رنگی هم ، یکی در میون چیده شدن ،،، این یعنی روایت پیچیده ی یک داستان ساده ، و فیلم ، درست جایی تموم میشه که این دو تا خط ، به هم میرسن،و شما هم به جواب تمام سوالاتون،،، بعد از معلوم شدن همه چیز، حسی شما رو در بر میگیره، حس نفرتی که از استفاده شدنِ یه آدم برا مقاصد دیگران دارین، حس عدم اطمینان که هیچی جز نوشته هات رو نتونی باور کنی، به راحتی به خودت دروغ بگی و اون دروغ رو بنویسی ، و ده دقیقه بعد، اون دروغ رو به عنوان حقیقت خالص ، بپذیری ، چون تو محتاجی که چیزی رو باور کنی ، که مسیری داشته باشی ، پس ابزاری می سازی برای انعکاس خودت در اون ،،، که به اون انعکاس از وجود خودت اطمینان کنی، و طبقش پیش بری، که تحت هیچ شرایطی ، بهش شک نکنی، موقعیت کاراکتر اصلی ، به حد غیر قابل درکی متزلزله ، و در عین حال بالقوه ،،، به شما بخشی از زندگی هر روزه ی کسی که حافظه کوتاه مدت نداره نشون داده میشه ، مسئله ای که از اساس ، بی اساس و خود ساخته اس ، اساس زندگی یک مرد شده، اونو وادار میکنه که کارهایی انجام بده ، کسانی رو باور کنه و دیگرانی رو ، نه ،،، حتی اگه عین حقیقت رو گفته باشن، حتی به سختی میشه شبیه این وضعیت رو منعکس شده تو وجود دیگه ای اطرافتون پیدا کنین، کاراکتر اصلی فیلم، خالق زندگی خودشه، به معنای واقعی کلمه،،، خودش رو ترغیب ، یا منع میکنه ، هدایت میکنه، به راحتی میتونه به خودش دروغ بگه بدون حس عذابی از آگاهی گذشته اش ، که دست و پا گیرش بشه، مسیر رو می سازه و در مسیر خود ساخته اش ، به شکلی که خودش تعیین میکنه ، جلومیره، هم بنده و هم ارباب خودشه، فقط یه ابزار لازم داره، اونم نوشتنه، نوشتن رو بدست، یا پشت عکسایی که میگیره، تصویر کاملی از همچین مورد خاصی ، ارائه میشه ، که تماما درک میکنین، این آدم، عجیب قدرتی داره،،، تصویری که روبرو شماس ، باید اعتراف کنم که بدجور کامله ، هر چی که باید بگه رو میگه ، و زمانبندی برملا شدن حقایق ، ایراد بارزی، نداره،،، تا نیمه فیلم ، انگار داره اول شخص، روایت میشه، و همین موضوع، شما رو به حد کافی ، گیج میکنه ، به حدی که خودِ کاراکتر، هست ،،، از نیمه به بعد ، انگار، از کاراکتر اصلی ، فاصله میگیرین ، و به اون و اتفاقات اطرافش ، از زاویه سوم شخص نگاه میکنین،این زاویه، زاویه برملا کننده و رفع کننده ابهامات شماس، به حد کافی اگه صبور باشین،و تا آخر ببینین، اونچه که خودتون میشه، رضایت بخشه ،،،

نمایش اسپویل
بیشتر