الی به تازگی از یک آژانس تبلیغاتی اخراج شده است. او از بهترین دوستش درخواست می کند که قرار ملاقاتی برای مصاحبه با یکی از مدیران صنعت تبلیغات برای او ترتیب دهد. بعد از این مصاحبه، او موفق به دریافت شغل می شود اما شغل او به مهارت هایش ربطی ندارد. او به عنوان پرستار بچه استخدام شده است. تنگنای اقتصادی و قرض هایش او را مجبور به انجام این شغل کرده اند اما او هیچ چیز درباره ی نگهداری از بچه ها نمی داند...
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
Tannazvalipour
Tannazvalipour
۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ۰۱:۴۲
زیر نویس نداره
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ