دکتر دکر بعد از یک سال از آفریقا به خانه بازگشته است. همه تصور می کردند که او مرده است. طی این یک سال او در آفریقا راهی برای پرورش گیاهان و حیوانات به اندازه های غول آسا پیدا کرده است. او برای آزمایش تئوری خود یک بچه شامپانزه نیز به همراهش آورده. او دشمنان زیادی در خانه دارد و به همین دلیل از این شامپانزه، کونگا، استفاده می کند تا از شر آنان خلاص شود. کونگا به اندازه ای غول آسا در آمده و تمام شهر لندن را با خاک یکسان می کند...