2000 سال بعد از اینکه خون آشان بزرگ به نام "باتور" روستای باتوری را تاسیس کرد، خرافات و تندروی های مذهبی برای کنترل مردان و زنان رواج پیدا کرد. اما زمانی که مردان آن روستا به بیماری مرموزی دچار شدند، باور داشتند که زنان خون آشام باعث این بیماری هستند و این شد که شکار زنان آغاز شد. در این بین دو عاشق فراموش شده به نام های الیزابت و فرانتین در می بایند باید به آنهایی که تبعیدشده اند کمک کنند و قبل از آنکه برگردند و مجازات شوند اندک جامعه باقی ماندشان را نجات دهند.
پرسش و پاسخ
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید