فیبی̎ (یانگ)، دختر امریکائی، که به دعوت یک دوست مونته کارلو آمده، در مییابد که دعوت، تنها یک تعارف بوده است. بنابراین بیپول و بیراه بازگشت، ناگزیر است راهی برای زندگی پیدا کند. ̎جولیان̎ (لوئیس)، یک بازیگر کم استعداد و شکستخوردهٔ امریکائی نیز تنها و بیپول است و باید شغلی پیدا کند. ̎نیل̎ (بلوشی) با همسرش، ̎مریلین̎ (شپرد)، یک زوج امریکائی طبقهٔ متوسط برای تعطیلات به مونته کارلو آمدهاند. آنان در قطار با ̎اوگی̎ (کندی) آشنا میشوند؛ قماربازی که همه چیزش را باخته و حالا در راه مونته کارلو است تا با اندکی برد بتواند زندگیاش را سر و سامان دهد. ̎فیبی̎ و ̎جولیان̎ ، تقریباً همزمان سگی را پیدا میکنند که برای یابندهاش ۵۰۰۰ دلار جایزه تعیین شده است. آن دو تصمیم میگیرند سگ را به صاحبش برسانند و جایزه را بگیرند ...