سرگئی میخائیلویچ آیزنشتاین (دانلود ۱۷ عنوان فیلم) + بیوگرافی

سرگئی میخائیلویچ آیزنشتاین

سرگئی میخائیلویچ آیزنشتاین کارگردان و نظریه پرداز اهل شوروی، که از مهمترین فیلم های او می توان به رزمناو پوتمکین (۱۹۲۵)، الکساندر نوسکی (1938 )، و ایوان مخوف (در دو بخش، 1944 و 1958) اشاره کرد. در فیلم های او برای هرچه تاثیر روانشناسی بیشتر بر مخاطبین، به مونتاژو تصویرپردازی بیشتر از رفتارهای اصلی فیلم، توجه شده است. وی هدفش را در سینما خلق "هنری انقلابی بدون مصالحه" و "وارد کردن ضربات پی در پی بر آگاهی و احساسات تماشاگر عنوان می‌کند." او در ۲۳ ژانویه ۱۸۹۸ در ریگا پایتخت لتونی به دنیا آمد. پدرش میخائیل،یک معمار و در یک کشتی سازی کار میکرد و مادرش یک مسیحی بود. آنها در سال 1910 به پترزبورگ نقل مکان کردند. سپس در سال های 1916 تا 1918 در انستیتو مهندسی عمران شهر پتروگراد مشغول به تحصیل شد و بعد از آن تصمیم گرفت برای یادگیری هنرهای تجسمی وارد دانشگاه هنرهای زیبا شود. با وقوع انقلاب روسیه در سال 1917، او داوطلب خدمت سربازی در ارتش سرخ شد و مشغول به ساخت سازه های دفاعی و تولید سرگرمی برای سربازان شد. سپس در سال 1920، او به عنوان دستار صحنه وارد تئاتر پرولتکلت در مسکو شد. در همان زمان به دلیل علاقه شدیدش به تئاتر کاپوکی ژاپن، فیلم کوتاه خاطرات گلوموف که اقتباسی از بازی الکساندر آستروفسکی بود را ساخت که در بخشی از نمایش در سال به روی صحنه رفت.وی بلافاصله بعد از اولین مقاله خود درباره نظریه های ویرایش ، ویرایش شده توسط شاعر بزرگ ولادیمیر مایاکوفسکی، معطوف به سینما شد و اولین فیلم بلند خود اعتصاب را در سال 1924 ساخت. این فیلم از سوی روزنامه پراوادا «اولین اثر انقلابی سینمای ما» توصیف شد. او در این فیلم به دنبال شیوه های جدید تدوین و مونتاژ و فیلم برداری بود و این تلاش ها منجر به ارائه تئوری مونتاژ معروف او شد. او این ایده را از شیوه خط نویسی ژاپنی فراگرفته بود.به عنوان مثال در این فیلم که بازگو کننده سرکوب اعتباصات توسط سربازان تزار است، آیزنشتاین عکس های کارگرانی که توسط مسلسل درو شده بودند را با عکس هایی از گله گاوی که در حال سلاخی شدن در کشتارگاه هستند کنار یکدیگر گذاشت. او که مجذوب این تئوری شده بود فیلم رَزم‌ناو پوتمکین را در سال 1925 ساخت. این فیلم اگرچه به ظاهر یک تبلیغ انقلابی بود ولی وسیله ای شد که آیزنشتاین تئوری مونتاژ را امتحان کند. این تئوری به طور خلاصه بیان می‌کند که چگونه می‌توان با استفاده از عناصری ساده دلسوزی (سمپاتی) مخاطب را به دست آورد و بتوان کاری کرد که وی با یک گروه مشخص از طرفین فیلم (دراینجا ملوانان شورشی) همذات پنداری کند و از گروه دیگر (قزاق‌های تزاری) متنفر باشد.این فیلم هنوز هم در میان شاهکارهای سینمای جهان باقی مانده است. (در سال 1958 توسط یک نظرسنجی بین المللی منتقدان به عنوان بهترین فیلمی که تا کنون ساخته شده،انتخاب گردید.).فیلم بعدی او اکتبر: ده روزی که دنیا را تکان داد، یک فیلم صامت که راجع به بزرگداشت دراماتیک انقلاب اکتبر است که برای دهمین سالگرد این واقعه،در سال 1928 ساخته و منتشر شد.این فیلم فضای دو ساعته انتقال قدرت دولت در انقلاب سال 1917، ورود به صحنه لنین، و مبارزه میان بلشویکها و دشمنان سیاسی و نظامی شان است. سپس فیلم خط مشی عمومی که به نام "کهنه و نو" تغییر نام یافت را ساخت.او این فیلم با استفاده از شعر موسیقیایی و ساکن در فضایی پر هرج و مرج را که درباره سیاست‌های کشاورزی روسیه شوروی بود، کارگردانی کرد و البته و با سانسور زیاد مواجه شد. او در سال 1929 برای فیلم برداری فیلم ترانه های احساسی که ترکیبی از تصاویر و موسیقی بود به پاریس رفت. سپس در سال 1930 برای همکاری با استودیو پارامونت به هالیوود رفت. او بر روی اقتباسی از رمان ال اور (طلای مستتر) نوشته بلز ساندرار و تراژدی آمریکایی، نوشته تئودور درایزر کار کرد. او با امتناع از خواسته استدیو به تغییر فیلم نامه قرارداش باطل شد و سپس در سال 1932 به مکزیک رفت و با سرمایه جمع آوری شده توسط رمان نویس آپتون سینکلر، فیلم زنده باد مکزیک را کارگردانی کرد. این فیلم به دلیل مسائل مرتبط با بودجه، همراه با نارضایتی استالین در طول مدت اقامت آیزنشتاین در مکزیک هرگز به پایان نرسید. او در اواخر سال ۱۹۳۲ به شوروی بازگشت ولی مقامات دولتی تا سه سال به او اجازه فیلم سازی ندادند. سپس در سال 1936، توانست ساخت فیلم بژین مدوف، اولین فیلم صامت خود را آغاز کند. این فیلم درباره گروهی از جوانان پیشگام بود که از یک مزرعه اشتراکی در مقابل گولاک‌ها (دهقان‌های ثروتمند) دفاع می‌کردند.این فیلم هرگز اکران نشد چون به دلیل تفسیر شاعرانه آن از واقعیت به آن لقب فرمالیستی دادند و دولت خواستار نگرش دیگری به مزارع جمعی بود. فیلم بعدی او الکساندر نوسکی (۱۹۳۸) روایتی تاریخی از مقاومت مردم روسیه در مقابل متجاوزین «توتون» بود اما به خاطر توافق نامه‌ای که کمی بعد میان استالین و هیتلر منعقد شد این فیلم اکران نشد تا آنکه بار دیگر با آغاز جنگ جهانی دوم و تجاوز آلمان نازی به روسیه شوروی اجازه پخش پیدا کرد. آخرین فیلم او فیلم ایوان مخوف بود. این فیلم در ژانر حماسی و بصورت زندگینامه در دو قسمت ساخته شد. قسمت اول آن در سال 1944 اکران شد و مورد تحسین استالین قرار گرفت و جایزه استالین را در سال ۱۹۴۶ نصیب ایزنشتین کرد و قسمت دوم آن سالها پس از مرگ ایزنشتین در سال 1958 اجازه پخش یافت. آیزنشتاین با توسعه فیلم نامه قصد داشت قسمت سوم این فیلم را نیز بسازد که توقیف طولانی قسمت دوم مانع انجام کارش شد. سرگئی آیزنشتاین در ۱۹۴۸ پس از یک سکته قلبی در ۵۰ سالگی درگذشت.

فیلموگرافی

Ivan the Terrible, Part II 1958

7.8

imdb-icon

8.5

cinama-icon
Ivan the Terrible, Part I 1945

7.7

imdb-icon

7.9

cinama-icon
Alexander Nevsky 1938

7.5

imdb-icon

8.2

cinama-icon
Bezhin lug 1937

6.7

imdb-icon

7

cinama-icon
Old and New 1929

7.3

imdb-icon

8

cinama-icon
October (Ten Days that Shook the World) 1928

7.4

imdb-icon

7.8

cinama-icon
Battleship Potemkin 1925

7.9

imdb-icon

8.5

cinama-icon
Strike 1925

7.6

imdb-icon

8.3

cinama-icon

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید